به قلم : شمس الملوک مصطفوی
تحریریه زندگی آنلاین : جهان در حال حاضر و در عصر جهانیشدن، به علت پیشرفتهای شگفتانگیز تکنولوژیهای رسانهای و ارتباطی، به یک کل بههم پیوسته و یکپارچه تبدیل شده است. اینک با تغییر وضعیتهای زمانی و مکانی، ارتباطات متقابل و سرعت عمل اجتماعی، «سرزمین» معنای سنتی خود را از دست داده و دیگر وجود مرزهای جغرافیایی و فرهنگی قادر نیست از نفوذ دنیای بیرون به درون خانه و جامعه جلوگیری کند و لذا هر مشکل و یا رخدادی در هر نقطهای از جهان میتواند سایر مناطق را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نیاز به تعریف جدید واژههایی چون مسئولیت، تعهد، ارتباط، دیگری و… ضرورتی انکارناپذیر دارد.
بیماری ویروسی جدید منسوب به کرونا و نحوۀ سرایت و گسترش آن، نمونۀ عینی و روشنی است از وضعیت پیچیده «همجواری»، یعنی نزدیکی فزایندۀ جهانیان با یکدیگر و تبعات آن در عصر جهانیشدن.
یک فرد بیمار میتواند ناقل بیماری به دیگرانی باشد که هیچ آشنایی و ارتباط خاصی با او ندارند و آن دیگران نیز میتوانند کسان دیگری را مبتلا کنند بدون آنکه خود نشانهای از بیماری داشته باشند. و چون به واسطۀ امکانات حمل و نقل آسان و سریع مردم در سرتاسر جهان با یکدیگر در ارتباطاند، همۀ کشورها آلوده میشوند و مسئلۀ یک جامعه به مسئلۀ همۀ جوامع بشری تبدیل میشود.
بیشتر بخوانید:
آیا ویروس کرونا باعث افسردگی میشود
این پدیده جدید، پیامدها و آموزشهای متعدد و جدیدی دارد که بعضاً بسیار در خور تأمل بوده و میتواند درسآموز باشد. از جمله یکی از مهمترین پیامدهای درخور تأمل آن، بسط مفهوم فعل اخلاقی است زیرا در چنین وضعیتی دایرۀ مصادیق فعل اخلاقی از محدودۀ رفتارهایی که صرفاً محیط زندگی فردی و یا حداکثر اجتماعی خود فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، فراتر میرود و «مسئولیت» در قبال عمل فردی، معنای جدیدی به خود میگیرد. چراکه تصمیم یک فرد برای مراقبت و یا عدم مراقبت از سلامتی خودش، در واقع تصمیمی است که به یک معنا برای سلامتی و یا عدم سلامتی همۀ مردم در سرتاسر عالم اتخاذ میکند؛ یک فرد بیمار میتواند کل جامعه را بیمار کند و یک جامعۀ بیمار، دیگر جوامع را.
شاید بتوان قاعدۀ طلایی اخلاق را که در کانت تفسیری عقلانی پیدا کرده است بهصورت انضمامی و عملی بازشناخت بدین معنا که یک فرد با انتخاب بیماری برای خود (به دلیل بیتوجهی و عدم مراقبتهای بهداشتی)، عملاً بیماری را برای همۀ مردم برمیگزیند چراکه تصمیم وی از دایرۀ اثرگذاری شخصی بسیار فراتر میرود و ابعاد گسترده و جهانی پیدا میکند. بیشک مسئولیت اخلاقی چنین تصمیمی و نیز تبعات آن با معیارهای رایج مسئولیتپذیری و سنجش فعل اخلاقی تفاوتی بنیادین پیدا میکند.
پیامد دیگر بیماری نوظهور «کرونا» با قابلیت گسترش و انتقال پیچیده و عجیبی که دارد، آن هم در زمانهای که پیشرفتهای علمی مرتبط با شناخت و درمان بیماریها، در اوج است، این است که نشان میدهد بشر هیچ گاه نمیتواند مدعی شود که نسبت به تمامی خطرات پیرامون خود آگاه بوده و راههای مقابله با آنها را یافته است. شواهد متعددی در تاریخ دهههای اخیر، یعنی اوج پیشرفتهای علمیِ پزشکی و بیولوژیک، دال بر این مدعاست که علم همیشه در اوج غرور و تبختر خود با مشکلاتی روبهرو شده که با صرف مدتها تلاش و توان مضاعف و قربانیان بسیار موفق به غلبه بر آنها گشته است.
بیشتر بخوانید:
طرح پلاسما درمانی مبتلایان کرونا در ایران آغاز شد
کروناویروس چقدر روی سطوح زنده میماند؟
کرونا به ما میآموزد که جهان قوانینی دارد که کشف و به خدمت گرفتنشان کار علم است و ترسهایی دارد که مواجهه و غلبه بر آنها کار دین است (البته مرادم از دین نه شریعتی خاص بلکه کلیۀ راههای معنوی اتصال به ماوراء است که دین بهمعنای خاص هم میتواند مصداقی از آن باشد). لذا علم و دین که در اصل هر دو به ساحت یک حقیقت کلی تعلق دارند، برای بقای آدمی بهخصوص در عصر مخاطرات بی حد و حصر و پیشبینیناپذیر عصر جهانی شدن، به یکدیگر نیاز دارند. آنچه دین بر عهده دارد مکمل چیزی است که علم متکفل انجام آن است و بالعکس همچنین کرونا به ما میآموزد که برخلاف نظر امثال سارتر دیگری دوزخ ما نیست بلکه میتواند صرفنظر از ملیت، مذهب و فرهنگ متفاوت، ناجی ما باشد کما اینکه بدون حضور و وجود دیگری، توان مقابله و مواجهه و حل بسیاری از بحرانها، بهخصوص بحرانهای زیست محیطی فراروی آدمی، امکانپذیر نیست. نباید فراموش کرد که انسانها برای دوام و بقای خود بر روی کرۀ زمین، اولاً به ارتباط متقابل عاطفی با یکدیگر نیاز دارند.
سخن آخر اینکه اصولاً مواجهۀ معقول و منطقی و نتیجهبخش با مشکلاتی که بشر در جهان کنونی با آنها رودرروست، اعم از بیماری، فقر، نابرابری، افسردگی، پوچی، بحرانهای هویت و معنا و… گفتمانهای متعددی را میطلبد که خود نیاز به همفکری همۀ پژوهشگران در همۀ حوزههای علوم، اعم از علوم انسانی، علوم تجربی و… دارد.