Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 17:11

24
شهریور
حبس های یواشکی!

حبس های یواشکی!

زن می‌تواند حتی در یک نگرش لطیف، نماد صلح و آرامش باشد و همین که وجود زن در خانواده تعبیری از وجود آرامش در خانه است، نشان می‌دهد که می‌توان با روح لطیف زن، صلح را تفسیر کرد.

نگاهی به مشکلات پیش روی زنان زندانی در ایران

 

ابوطالب آقازاده

زن آفریده‌ای با ویژگی‌های احساسی ظریف است و عموماً زنان از خشونت گریزانند.

زن می‌تواند حتی در یک نگرش لطیف، نماد صلح و آرامش باشد و همین که وجود زن در خانواده تعبیری از وجود آرامش در خانه است، نشان می‌دهد که می‌توان با روح لطیف زن، صلح را تفسیر کرد.

در این میان اما گاهی دیده می‌شود که زنان قربانی خشونت شده‌اند و گاه متاسفانه برخی از زنان در مسیری قرار می‌گیرند که دست به بزه‌کاری می‌زنند و البته گاهی هم قربانی توطئه‌چینی فرصت‌طلبانی می‌شوند و لاجرم به‌سوی جرم کشیده می‌شوند.

زنان مجرم که در زندان به سر می‌برند، خوشبختانه در ایران بسیار اندک هستند و طبق آمارهای منتشرشده، حدود سه درصد از زندانیان را بانوان تشکیل می‌دهند اما همین درصد بسیار پایین نیز، مع‌الاسف جایی در صفحات مجلات، روزنامه‌ها، نشریات، تحقیقات دانشگاهی، برنامه‌های رادیو و تلویزیون ندارند و بسیار کم به این قشر پرداخته شده است.

مع‌الوصف در این گزارش سعی می‌شود که نگاهی اجمالی به وضعیت زنان زندانی در ایران از مناظر مختلف پرداخته شود و تلاش داریم به چنین سوالاتی پاسخ بدهیم که وضعیت زنان زندانی در ایران چگونه است؟

این زنان بیشتر به چه جرایمی در حبس به سر می‌برند؟ و دورنمای زندگی آن‌ها چیست؟

زندانیان بدون ملاقاتی!

آمارها در خصوص زنان زندانی در ایران متفاوت است و از 5/1-3 درصد تغییر دارد. مثلاً در دی‌ماه سال 1397، اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور جمعیت کیفری کشور، در مراسم تکریم و معارفه مدیر کل زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی اعلام کرده بود که زنان زندانی در کشور به نسبت کل زندانیان حدود سه درصد است اما در آمارهای منتشرشده در سال 1396، حدود دو درصد از کل زندانیان را زنان تشکیل می‌دادند.

به‌هر صورت در همه آمارها مشخص است که میزان زنان زندانی، از سه درصد تجاوز نکرده است، اما نکته قابل تأمل در زمینه زنان زندانی در کشور این است که طبق آمارهای منتشرشده در سال 1396، حدود 40 درصد از زنان محبوس، بدون ملاقاتی هستند!

فقدان ملاقات‌کننده برای زندانیان زن از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و همین عامل می‌تواند مشکلات روحی بسیار زیادی را برای این زنان پدید آورد.

اگرچه همین نداشتن ملاقاتی دلایل فرهنگی و اجتماعی متعددی دارد که نیازمند تحقیقات جامعی در این زمینه است، اما دلایل هرچه باشد، خروجی آن، به‌هم‌ریختگی روحیات و احساسات زنانی است که شاید چشم به‌راه عزیزانی هستند که لحظه‌لحظه زندان را با خاطرات و یاد آن‌ها زندگی می‌کنند.

زندان روح و روان!

وضعیت سلامت روانی و جسمانی زنان زندانی یکی از مسائل بسیار مهمی است که ورود جدی روان‌شناسان و پزشکان را می‌طلبد.

چرا که یافته‌های یک تحقیق علمی در سال 1394 نشان می‌دهد که بیشترین میزان اختلال سلامت روان مربوط به حیطه اضطراب و بی‌خوابی بوده است و هم‌چنین بررسی کلی سلامت روان زنان نشان داد که بیش از یک چهارم از زنان زندانی، سلامت روان متوسط و ضعیف داشتند.

میانگین سنی شرکت‌کنندگان در این تحقیق حدود 32 سال بود و تجزیه و تحلیل مربوط به حیطه‌های چهارگانه پرسشنامه سلامت روان نشان داد که بیشترین نمره میانگین متعلق به حیطه اضطراب و بی‌خوابی و کمترین آن متعلق به حیطه افسردگی بود.

هم‌چنین نتایج دیگر این تحقیق علمی نشان داده بود که متغیرهای وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وجود بیماری فعلی و سرپرست خانوار بودن به ترتیب با حیطه‌های علائم جسمانی، اضطراب و بی‌خوابی و کارکرد اجتماعی، ارتباط معنا‌دار آماری وجود دارد. علاوه ‌بر بیماری‌های مربوط به حوزه روانی، زنان زندانی با بیماری جسمانی نیز درگیر هستند.

برخی از اطلاعات منتشرشده نشان می‌دهد که علاوه‌بر بیماری‌های جسمانی مشترک بین زن و مرد، برخی از زنان، دچار برخی از بیماری‌های مختص زنان هستند که بایسته است این نگرانی‌ها از سوی مسئولان ذی‌ربط جدی گرفته شود. 

مواد مخدر پیشتاز جرائم زنان

جرم‌هایی که زنان را در ایران روانه زندان‌ها می‌کند با مردان فرق دارد؛ اگر در رتبه‌های اول و دوم جرم‌هایی که ارتکابشان این زنان و مردان را به زندان می‌اندازد هم باهم یکی باشد، این رتبه دوم جرم‌های ارتکابی در زنان زندانی است که آن‌ها را با مردان‌ زندانی متفاوت می‌کند.

عموماً جرم اول با درصد بسیار قابل توجه که رتبه آن در بین زنان و مردان مشترک است، جرائم مربوط به مواد مخدر است اما جرم رتبه دوم زنان، اعمال منافی با عفت و جرم سوم سرقت است در حالی‌که در مردان سرقت، جرم دوم است.

فروردین‌ماه سال گذشته بود که محمدصادق برابریان، مدیر روابط عمومی اداره کل زندان‌های خراسان‌ رضوی، در گفت‌و‌گو با ایسنا، گفته بود: «بیشترین ترکیب جرم‌های زنان در استان حمل مواد مخدر و اعتیاد است که بیش از 55 درصد زنان به‌دلیل ارتکاب به این جرم در زندان به‌سر می‌برند، پس از آن جرم‌های دیگری چون سرقت با 22 درصد هستند.»

اگرچه آمار دقیقی از میزان جرائم زنان زندانی در کشور وجود ندارد و این آمار به‌دلیل ورود و خروج زنان به زندان قابلیت ثبت دقیق ندارد اما همین آمارهای جسته و گریخته نشان می‌دهد که مواد مخدر عامل اصلی حبس زنان در ایران است. 

گپ‌وگفت با کارشناس حقوقی

در رابطه با جرم‌شناسی زنان با فتاح عباداله‌پور ملکی، کارشناس مسائل حقوقی که دستی هم بر قضاوت دارد، گفت‌وگویی کردم.

وی با بیان اینکه «جرم‌شناسی زنان یکی از شاخه‌های جرم‌شناسی عمومی است»، اظهار می‌کند: «جنسیت در علت‌شناسی جنایی یکی از عواملی است که در پیدایش پدیده مجرمانه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

بز‌ه‌کاری بیشتر از خصایص مردان است تا زنان؛ چراکه آمارهای کشورهای مختلف جمعیت کیفری زنان را نسبت به مردان، کمتر نشان می‌دهد.

چون کشورهایی که آمار جنایی را به‌صورت مرتب تنظیم می‌کنند، اختلاف نرخ‌های جنایی در تمام ادوار مختلف بین زنان و مردان در اغلب کشورها، اختلاف فاحشی است، اما ارتکاب جرم زنان تا یک‌چهارم الی یک‌هفتم جرم مردان است. یکی از دلایل نرخ پایین ارتکاب به جرم زنان به شدت و ضعف رژیم حقوقی کشورها بستگی دارد.

یعنی رژیم حقوقی با چه سیاستی با زن بزه‌کار مواجه می‌شود؟ در کشورهایی که برای زنان احترام بیشتری قائل هستند، با رأفت برخورد می‌شود. لذا این‌ها بیشتر در حمایت مردان هستند و در این کشورها زنان کمتر محکومیت پیدا می‌کنند. یکی دیگر از دلایل، نحوه قضاوت دادرسان در هنگام قضاوت است.

این مورد را به‌اصطلاح جرم‌شناسی تضاد می‌گویند. مثلاً در کشوری که سیاه‌پوست‌ها در اقلیتند، شدیدترین محکومیت‌ها به سیاه‌پوست‌ها تعلق می‌گیرد.»

چهارراهی به‌نام جرم‌شناسی

وی با تبیین اینکه دلایل مختلف باعث وقوع جرم می‌شوند، می‌افزاید: «تعدادی از علت‌ها در تحقق جرم نقش دارند یعنی نمی‌توان صرفاً بر مبنای روان‌شناختی، جرائم زنان را بررسی کرد؛ بلکه جرم‌شناسی یک چهارراهی است که همه علوم از آنجا می‌گذرد.

یعنی نقش مباحث زیست‌شناختی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی در ارتکاب به جرم باید بررسی شود.

در بحث زیست‌‌شناختی به‌هرحال جسم زنان و مردان متفاوت است مثلاً در عادت ماهیانه، خصایص زنانه عوض می‌شود و چه‌بسا در این دوران، جرائم خشونت‌آمیز و تهدیدآمیز اتفاق بیافتد.

برای همین این پایه را پایه زیست‌شناختی و روان‌شناختی گفته‌اند.

چرا که موضوعات زیستی بر روان تأثیر می‌گذارد. در جرم‌شناسی کلاسیک بحث زیست‌شناختی و روان‌شناختی بیشتر پررنگ است اما رویکرد امروزی بیشتر بر پایه جامعه‌شناسی است.

آقای ساترلند که توجیه جرم‌شناسی وی بیشتر بر پایه مسائل جامعه‌شناختی است، نکته ظریفی را بیان می‌کند که اختلاف ارتکاب به جرائم بین زنان و مردان در خیلی از جاها ناشی از موقعیت اجتماعی این دو جنس است.

یعنی موقعیت اجتماعی متفاوت بین زن و مرد در فرهنگ‌های مختلف باعث بروز اختلاف می‌شود.

مثلاً در کشورهایی که مساوات بین زن و مرد برقرار باشد و زنان از استقلال اقتصادی برخوردار شوند، نرخ ارتکاب به جرم زنان به مردان نزدیک‌تر است.»

جرم سیاه، ظاهری و واقعی

 این کارشناس مسائل حقوقی و قضائی می‌افزاید: «در کشورهایی که موقعیت اجتماعی بین زنان و مردان نابرابر یا غیرمنصفانه‌ای است، پایین بودن جرائم زنان نشان می‌دهد که به زنان نقش‌های اجتماعی بیشتری داده نشده است.

مثل بازیکن فوتبالی است که همیشه در نیمکت نشسته است و چون بازی نمی‌کند، نمی‌تواند خودش را نشان دهد یا در حین بازی به‌علت خطا اخطار بگیرد.

هم‌چنین ارتکاب جرائم سیاه زنان از ارتکاب جرائم سیاه مردان بیشتر است. ما دو نوع تبهکاری داریم؛ یکی تبهکاری ظاهری و دیگری واقعی است یا به‌عبارت دیگر، آمار واقعی و سیاه جرائم داریم.

آمار ظاهری وقتی است که پلیس فردی را می‌گیرد اما معلوم نیست در نهایت به محکومیت منجر خواهد شد یا به برائت. اما آمار واقعی به محکومیت می‌رسد و به مرحله اجرا درمی‌آید.

آمار سیاه جرائم، جرایمی است که جرم، واقع می‌شود اما شناسایی نمی‌شود. جرائم کشف‌شده از سوی زنان کمتر از جرایمی است که از مردان کشف می‌شود که این هم باز برمی‌گردد به مسائلی نظیر موقعیت اجتماعی که چون موقعیت برابر به زنان داده نمی‌شود این‌ها به‌اصطلاح بیشتر مرتکب جرائم آپارتمانی می‌شوند یعنی جرایمی که در منظر عمومی نیست. یا مثلاً میزان سقط جنین کشف‌شده بسیار کمتر از سقط جنین کشف‌نشده است.» 

زنان در بحران بزه‌کارترند!

این کارشناس مسائل حقوقی در رابطه با موضوع موقعیت اجتماعی زنان معتقد است: «در کشورهایی که زنان هم از جایگاه اجتماعی ضعیف‌تری برخوردار باشند یا با این رویکرد که زنان مورد احترام هستند قضاوت دادرسان همگی در دگرگونی تنظیم چهره جنایی آن جامعه نسبت به زنان متفاوت خواهد بود.

یعنی از شهرها تا روستاها، حتی در داخل کشور این آمارها تغییر پیدا می‌کند. یعنی نحوه برخورد یک قاضی در برخورد با یک زن متهم روستایی با شهری و تحصیلکرده با بی‌سواد متغیر خواهد بود.

در این رابطه احکام با تلطیف همراه است تا با سختی. در رابطه با جرائم زنان موضوع سن، ادوار یا تاریخ، تفاوت در رژیم حقوقی و تفاوت در طبع جرائم مهم است.

مثلاً ما با بزه‌کاری اطفال مواجهیم که در این زمینه بزه‌کاری اطفال پسر بیش از اطفال دختر است. چرا که عموماً خانواده‌ها بیشتر مراقب دختران هستند.

مورد دیگر بحث مربوط به حوادث تاریخی است. مثلاً در حالت‌های بحران مثل جنگ، میزان ارتکاب به جرم زنان بیشتر از مردان است. چون در شرایط سختی قرار می‌گیرند، مرتکب جرم می‌شوند.

در رابطه با تفاوت در کشورها، نه‌تنها در رابطه با زنان، بلکه در رابطه با مردان نیز، آمارها متفاوت است چرا که با فرهنگ‌های مختلف مواجهیم.»

طبع زنانه جرائم

عباداله‌پور ملکی، در رابطه با بحث طبع جرائم و ارتباط آن با ارتکاب به جرم زنان بیان می‌کند: «برخی از جرائم اصولاً زنانه است.

مثل سقط جنین که فقط زنان مرتکب چنین جرمی می‌شوند. یا برخی جرائم هستند که عموماً زنان مرتکب می‌شوند مثل مسموم کردن.

در بحث انواع جرائم علیه اموال سه نوع جرم هست: یکی خیانت در امانت، دیگری کلاهبرداری و دیگری سرقت است. زنان کمتر کلاهبرداری می‌کنند؛ نه اینکه کلاهبرداری نکنند، بلکه آمار این جرم در مردان بیشتر از زنان است اما سرقت از فروشگاه‌ها و سرقت‌های خُرد در زنان خیلی بیشتر است.

یا در بحث جرائم اخلاقی، سوگند دروغ در بین زنان بیشتر از مردان است. یا در بحث اخاذی، می‌بینیم که با تحریک به‌عیاشی ارتباط مستقیمی دارد.

جرم دیگر که بیشتر طبع زنانه دارد، رها کردن کودک است، برای مثال رها کردن کودک در سطل زباله یا کنار جوی آب، عمدتاً جرمی زنانه است.

اما بازهم در کل تعداد جرم زنان کمتر از مردان است. در تبهکاری واقعی هم مردان پیشتازند.

این اختلاف در دو حوزه بحث و بررسی شده است: یکی توجیه بر پایه زیست‌شناسی و روان‌شناسی است و دیگری بر پایه جامعه‌شناسی. در جرم‌شناسی نمی‌توان تحقق یک جرم را به یک علت منوط کرد.» 

انگ اجتماعی منفی

اگرچه ارتکاب به جرم، امری مذموم است و همین دلیل کافی است که فرد بزه‌کار را به حبس ببرند اما همه موارد زنان زندانی در کشور، ارتکاب تعمدی به جرم نبوده و در بخش قابل توجهی از موارد شاهدیم که برخی از زنان زندانی، به‌صورت غیرعمد یا به‌خاطر فقدان آگاهی از تبعات وقوع عمل مجرمانه یا به‌خاطر مسائل مالی و یا افتادن در دام برخی از افراد سودجو روانه حبس شده‌اند، اما باز هم همه این‌ها دلیل نمی‌شود که خانواده‌ها به ملاقات زنان و دختران خانواده خود که در زندان محبوسند، نروند.

برخی از آمارها در این رابطه تکان‌دهنده است و چنان‌چه در بخش‌های آغازین گزارش اشاره شد، حدود 40 درصد از زنان محبوس، بدون ملاقاتی هستند.

عدم پشتیبانی و دلگرمی خانواده‌ها، فقط یک بخش از دردهای زنان زندانی است. بخش دیگر ماجرا، به نگاه جامعه به زنان زندانی برمی‌گردد.

متاسفانه نگرش بخشی از جامعه به زنان زندانی، کاملاً منفی و با سوگیری‌های شناختی ناموجهی همراه است.

در عین حال انگ‌زنی اجتماعی به زنانی که مدتی را در حبس بوده‌اند، چنان آزاردهنده است که خود این زنان از جامعه گریزان می‌شوند.

این امر نیازمند آگاهی‌بخشی از طریق رسانه‌ها به جامعه است تا این زنان به‌سهولت از بطن اجتماع طرد نشوند. 

مسیر سخت بازسازی بعد از حبس

زندگی زنان بعد از گذراندن دوران حبس مشکلات گوناگونی دارد. اغلب این زنان به‌ناچار با هویت ناشناخته زندگی می‌کنند بخشی هم دوران حبس خود را برای کسی بازگو نمی‌کنند.

این امر دلایل مختلفی دارد که یکی از این دلایل، طردشدگی از سوی جامعه و شبکه روابط پیش از حبس است.

نتایج یک تحقیق علمی در زمینه دوران بازسازی بعد از گذراندن دوران محکومیت نشان می‌دهد که بسیاری از این زنان، در زمینه مسائلی مانند پذیرش در خانواده و اتصال به شبکه‌ها و گروه‌های اجتماعی با چالش مواجهند.

هم‌چنین، مطابق نتایج به‌دست آمده سرزنش و تحقیر، احساس تنهابودن، احساس محرومیت و عقب‌ماندگی، از دست دادن سرمایه‌های اجتماعی ـ اقتصادی و ... مشکلاتی را در زندگی آن‌ها به‌وجود آورده و آنان را مجبور کرده است به‌‌کمک این شیوه‌ها، این چالش‌ها را در زندگی خود مدیریت کنند: سرپوش‌گذاشتن بر هویت مجرمانه، گمنامی و ناشناختگی، قطع شبکه‌های جرم‌زا و خلق شبکه‌های جدید، درگیری در فعالیت‌های روزانه مانند اشتغال و مراقبت از فرزندان و مواردی نظیر این‌ها.

به‌نظر می‌رسد در این زمینه ایجاد فضای مناسب برای اشتغال و فرصت‌دهی دوباره به برخی از زنان رهاشده از حبس می‌تواند پیوند اجتماعی این زنان را بیشتر کند و از سوی دیگر، رفته‌رفته نگرش جامعه به این زنان اصلاح شود.

رأفت اسلامی به زنان در ایران

عباداله‌پور ملکی در پایان اشاره می‌کند: «در کشور ما با توجه به اینکه احترام زنان و رأفت مردان نسبت به زنان در جامعه ما بیشتر است در بزه‌کاری ظاهری و حتی واقعی اولاً زنان از تعقیب بیشتری برخوردار نمی‌شوند و ثانیاً با مجازات‌های سنگینی مواجه نیستند.

یعنی ما در بسیاری از پرونده‌ها، به‌دلیل جایگاهی که زن در اسلام دارد، اکثر قضات تا جایی که امکانش باشد از تعویق، تعلیق و تخفیف مجازات استفاده می‌کنند.

به‌عنوان مثال ماده 501 آیین دادرسی کیفری ما اجرای مجازات را با تشخیص قاضی اجرای احکام به تعویق می‌اندازد؛ من‌جمله دوران بارداری یا پس از زایمان که اختصاص به زنان دارد.

مثلاً تا زمانی که کودک زن به دوسالگی برسد، اجرای حکم در مورد وی به تعویق می‌افتد.

در رابطه با زندان‌ها هم لازم به‌ذکر است که ما به‌موجب ماده 513 سه نوع زندان داریم: زندان بسته، نیمه‌باز و مراکز حرفه‌آموزی و اشتغال و مراکز اقدامات تأمینی است.

نحوه نگهداری مجرمان بسته به‌نظر شورای طبقه‌بندی و تأیید قاضی اجرای احکام است در رابطه با زنان هم بسته به نوع جرم، اغلب زنان از زندان‌های نیمه‌باز به مراکز حرفه‌آموزی و اشتغال فرستاده می‌شوند که این هم به نوع نگرش جامعه ما به زن گره خورده است.»

 

برچسب ها: زندگی آنلاین، زندان زنان، زندان روح و روان، کارشناس حقوقی، جرم شناسی، جرم سیاه، زنان بزه کار، حبس زنان، مشکلات زنان زندانی در ایران تعداد بازديد: 269 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز