حضور زنان در ادوار مختلف مجلس موضوعياست كه كمتر به آن پرداخته شدهاست. شايد دليل آن هم چيزي جز كمرنگ بودن نقش زنان در مجلس چه از حيث تعداد و چه از حيث «دايره عملكرد» نباشد. به هر حال در ادوار مختلف مجلس برخي دورهها بوده كه زنان در آن نه از حيث تعداد بلكه از حيث عملكرد نقش پررنگتري داشتهاند و از همينرو حداقل در مساله زنان منشا اثر بودهاند. مجلس ششم را جزو يكي از ادوار مجلس ميشناسند كه زنان بسيار فعال و دغدغهمندي در آن حضور داشتهاند و توانستهاند دغدغههاي بسياري از زنان جامعه را مرتفع كنند. فاطمه راكعي يكي از زناني است كه در مجلس ششم حضور داشت و به گفته خودش امور بسياري را از طريق ساختار مجلس سر و سامان داده است. در اين گفتوگو به بررسي عملكرد زنان مجلس ششم و همچنين مقايسه با زنان مجلس نهم، كه به كمكاري و بياهميتي نسبت به مسائل زنان متهم شدهاند پرداختهايم. مشروح اين گفتوگو را ميخوانيد.
آنطور كه گفته و شنيده ميشود فعالترين نمايندگان زن در مجلس ششم مشغول به كار بودهاند. به بيان بهتر در مجلس ششم رفع دغدغهها و مشكلات زنان از اهميت بيشتري برخوردار بود و زنان اين مجلس با دغدغهمندي بيشتري به كار ميپرداختند. شما به عنوان يكي از فعالترين زنان مجلس ششم چنين سخني را قبول داريد؟
با مروري بر ادوار مجلس و عملكرد زنان مجالس مختلف همه ادوار ميتوان دريافت كه نمايندگان زن مجلس ششم بسيار فعال، پيگير مسائل و دغدغههاي زنان بودند. يعني نه تنها نسبت به زنان مجلس نهم، زنان مجلس ششم فعالتر بودند بلكه نسبت به مجلس هشتم و پيش از آن هم با فاصلهاي چشمگير قرار دارند. در تمام مجلس غير از مجلس ششم كمكاريهاي بسياري در حوزه زنان به چشم ميآيد كه خوب بود آن دغدغههاي از سوي نمايندگان زن مجلس پيگيري شود. اگر بگويم كه به جز مجلس ششم در باقي ادوار مجلس نمايندگان زن مجلس، در حقوق و مسائل زنانه بياهميت و كمكار بودهاند گزاف نگفتهام و اين موضوع با يك بررسي ساده هم قابل درك است.
چه چيز باعث ميشد كه شما فعاليتهاي گستردهتري در مجلس ششم نسبت به زنان مجلس نهم داشته باشيد؟ چه عامل يا عواملي موجب اين فعاليت ميشد؟
ببينيد اين انگيزه و دغدغه ما بود كه موجب فعاليتهاي شديد و پرشور ما ميشد. بايد براي رفع مشكلات زنان در كشور انگيزه كافي و بينظيري داشت و با برخوردهاي عادي و ساده نميتوان به نتيجهاي در اين زمينه رسيد. زنان مجلس ششم با انگيزه و دغدغهاي كه داشتند و همچنين با توجه و تمركز بر فعاليتهاي تخصصي خود فراكسيونهايي تشكيل ميدادند و كارهايي از سوي آنها در مجلس ششم انجام ميشد كه موجب رفع دغدغههاي زنان در كشور ميشد.
ما تلاش ميكرديم تا از سوي دولت لوايحي به مجلس براي تصويب بيايد كه در جهت تبعيضزدايي عليه زنان در جامعه باشد. از سوي ديگر خودمان طرحها و لوايحي پيشنهاد ميكرديم و با بررسي آن در كميتهها و كميسيونهاي متفاوت سعي در بينقص ساختن اين طرحها ميكرديم.
چرا از نظر شما زنان مجلس نهم اين دغدغه و حس مسئوليت را ندارند؟
دليلاش چيزي جز نداشتن انگيزه از سوي نمايندگان زن مجلس نهم نيست. در مجلس كنوني به نظر نميآيد كه دغدغهاي براي حل مسائل زنان مطرح باشد يا اصلا در اين خصوص كاري در مجلس انجام گيرد؛ چه از سوي زنان مجلس و چه از سوي مردان مجلس. به نوعي دغدغه و مسائل زنان به روشني توسط مجلس نهم ناديده انگاشته شده است و مسائل ديگري اولويت نمايندگان مجلس شده است. اين دغدغه بايد وجود داشته باشد تا پتانسيلي براي حل و پيگيري مشكلات زنان در جامعه ايجاد شود. متاسفانه بايد بگويم حتي در مواقعي كه موقعيت زنان در جامعه و مجلس به خطر ميافتاد يا لايحهاي كه به ضرر زنان بود و به آنها در جامعه آسيب ميرساند، با كمال تاسف زنان هم با اين لوايح همصدا ميشدند. در حوزههايي كه زنان و نقش آنها در خانواده تضعيف ميشد شاهد همرايي زنان مجلس نهم با آن بوديم؛ انگار نه انگار كه خود آنها زن هستند و بايد بيش از ديگر نمايندگان مجلس به فكر مشكلات و دغدغههاي زنان باشند. در مجلس نهم هم ما فراكسيونهايي متشكل از زنان مجلس نهم داريم اما اين نمايندگان كوچكترين كاري براي دغدغههاي زنان و تضعيف نقش زنان در جامعه و خانواده انجام نميدهند و گاه خود لوايح و طرحهايي تدوين ميكنند كه به نقش زنان در جامعه آسيب ميزند. آنها نه تنها كاري انجام نميدهند و از زنان در مجلس دفاعي نميكنند بلكه كارهايي انجام ميدهند كه به زيان زنان است.اين بسيار دردآور است كه زنان جامعه من به خاطر رفع دغدغههاي خود به نمايندگان زن مجلس راي ميدهند و آنها را واردمجلس ميكنند اما اين نمايندگان بر خلاف خواستهها و دغدغههاي آنها قدم بر ميدارند. در صورتي كه نمايندگان زن همه ادوار مجلس بايد نماينده و الگويي از زنان جامعه باشند و پيگيري مسائل و دغدغههاي زنان هر شهري باشند.
آيا ميتوانيد مصداقهايي ازاين لوايح يا عملكردهايي كه نشاندهنده اين امر از سوي زنان مجلس نهم بوده است را مثال بزنيد؟
مثال براي چنين حرفهايي بسيار بسيار زياد است، مخصوصا در مجلس نهم بسيار شاهد كملطفي نمايندگان زن، نسبت به همجنسانشان در اجتماع بودهايم. با اين وجود آخرين اجحافي كه در اين ميان صورت گرفت ممانعت از ورود بانوان براي تماشاي بازي واليبال بود كه هيچ منع قانوني هم براي آن وجود نداشت و مجوز هاي آن هم صادر شده بود. با اين وجود از حضور زنان جلوگيري شد. جالب اينجاست كه يكي از زنان مجلس با تاييد اين اقدام گفته بود كه كار زنان مشاهده واليبال و حضور در استاديوم نيست، بلكه زنان بايد به خانهداري و بچهداري بپردازند و بنيان خانواده را تقويب كنند. نقش زنان در تقويت بنيان خانواده قابل چشمپوشي نيست و قطعا زنان وظيفه سنگيني در اين ميان به گردن خود دارند و تربيت فرزند جزء اولويت اول برنامه زنان بايد باشد اما چنين سخناني هم در شان يك نماينده مجلس كه اتفاقا زن هم هست نيست. بايد از اين نماينده محترم بپرسيم كه اگر كار زن بچه داري و خانهدارياست چرا در مجلس نهم چند خانم دائم مشغول به كار و نمايندگي مردم هستند؟ آيا اگر اينطور باشد اين خانمها هم نبايد به بچهداري و خانهداري بپردازند؟ و اگر زنان ميتوانند مسئوليتهاي خطيري مانند نمايندگي مجلس كه گاهي وقت انسان را چندين روز پياپي در هفته ميگيرد پس چگونه رفتن چند ساعته به استاديوم ميتواند آنها را از زندگي و خانهداري غافل كند؟ بنابراين ميبينيم كه نمايندگان زن مجلس نهم چگونه بر عليه همجنسان خود موضع ميگيرند و گاه سخنان نسنجيدهاي بيان ميكنند كه به راحتي قابل نفي و نقد است. لحن برخي از نمايندگان زن مجلس نهم بسيار شگفتانگيز است و متاسفانه آنقدر آزاردهنده است كه نميتوان بيش از اين درخصوص آن صحبت كرد.
شما از انگيزه و دغدغهمندي شديد زنان مجلس ششم سخن ميگوييد. دوست داريم بدانيم براي رفع اين دغدغهها چه كرديد و اصولا اين دغدغهها چه بودند؟
ما انگيزهها و دغدغههاي گوناگوني داشتيم و از همه ظرفيتهاي ممكن در درون مجلس و در ساختار اجتماعي استفاده ميكرديم تا اين دغدغهها را رفع كرده و توجه بيشتري به آن كنيم. نمايندگان زن مجلس ششم از جمله بنده احساس ميكرديم كه حضور ما در كميسيونهاي مختلف ميتواند منشا خير باشد و سعي ميكرديم با حضور پررنگمان در اين كميسيونها به بيان و رفع دغدغههاي زنان جامعه بكوشيم. از كميسيون فرهنگي گرفته تا كميسيون اجتماعي و اقتصادي ميشد نقش پررنگ زنان مجلس ششم را مشاهده كرد و ديد با چه قدرت و انگيزهاي به مسائل زنان توجه نشان ميدهند. بنده سالها معاون پژوهشي يك دانشگاه زنانه بودم و همين موضوع باعث شده بود كه هم اطلاعات بيشتري از حوزه زنان داشته باشم و هم دغدغهها را به خوبي شناسايي كنم. از همينرو وقتي به نمايندگي مجلس رسيدم سعي كردم با قدرت بيشتري اين مسائل و دغدغهها را پيش ببرم. ما در مجلس برنامهاي براي رصد كردن مسائل و مشكلات زنان تدوين كرده بوديم كه به طور مستمر انجام ميگرفت. ما در مجلس ششم تصميم گرفته بوديم كه براي همه مشكلات زنان در كشور راه چارهاي بجوييم و در اين راه هم تا حدودي موفق هم شده بوديم. ما تلاش ميكرديم تا از سوي دولت لوايحي به مجلس براي تصويب بيايد كه در جهت تبعيضزدايي عليه زنان در جامعه باشد. از سوي ديگر خودمان طرحها و لوايحي پيشنهاد ميكرديم و با بررسي آن در كميتهها و كميسيونهاي متفاوت سعي در بينقص ساختن اين طرحها ميكرديم اما نكته اينجاست كه كميته و كميسيون تنها راه حل رفع دغدغههاي زنان نيست. بنابراين ما سعي ميكرديم با توجه به مشكلات و دغدغههاي زنان مركز و نهادي تشكيل دهيم و به طور روزانه به بررسي مسائل و مشكلات زنان بپردازيم. براي اين منظور ما فراكسيون زنان مجلس ششم را تشكيل داديم كه به طور روزانه به بررسي مشكلات زنان و راههاي پيگيري آن ميپرداختيم. اكثر زنان نماينده مجلس ششم علاوه اينكه دانشگاهي و فرهنگي بودند، از فعالان حوزه زنان هم به حساب ميآمدند و پيش از رسيدن به منصب نمايندگي مجلس در حوزه زنان مشغول به كار و فعاليت بودند. و در آنها دلواپسي جدي نسبت به مسائل و مشكلات زنان وجود داشت كه موجب تشديد فعاليتهاي آنها در مجلس ششم ميشد. ما در مجلس ششم توانستيم با تلاش ديگر نمايندگان زن مجلس و با حضور در فراكسيونها و كميسيونهاي مختلف گامهايي در زمينه تبعيضزدايي عليه زنان برداريم و به موفقيتهايي هم برسيم.
چرا ميگوييد با حضور در كميسيونها و كميتهها نميتوان مشكلات زنان را رفع كرد؟
چون در طول تاريخ زنان جامعه ما دچار تبعيض بسياري بوده و هستند. در طول تاريخ ظلمهاي بسياري به زنان اين كشور شده است و همين وجهه تاريخي موضوع باعث ميشود كه رفع اين مسائل زمان و تلاش بيشتري بگيرد. از سوي ديگر مسائل جديدي در سطح جهان و كشور براي زنان به وجود آمده است كه به حجم دشواريها افزوده است.
آنطور كه گفته و شنيده ميشود كارهاي فراكسيوني ميتواند بسيار حائز اهميت و اثرگذار باشند. كارهاي فراكسيوني در حوزه زنان چگونه شكل ميگيرد؟
كارهاي فراكسيون در مجلس زماني شكل ميگيرد كه احساس عميقي براي حل مشكل وجود داشته باشد. اين احساس عميق در دل و ذهن نمايندگان زن مجلس نهم وجود ندارد. در حوزه زنان اين روزها مسائل پيچيده و بزرگي هست كه بر زمين مانده و هيچيك از نمايندگان زن براي آن گامي بر نميدارند. ساختار مجلس ما اين اجازه را ميدهد كه فعاليتهاي گستردهاي در آن انجام پذيرد پس اگر با وجود اين ساختار مناسب كاري انجام نميشود بايدگفت كه كمكاري از سوي نمايندگان مجلس است و انتقادي به ساختار مجلس وارد نيست. ما هم در همين ساختار به فعاليت ميپرداختيم اما بازخورد كارهاي ما بسيار گستردهتر بود، چرا كه دغدغههايمان و جنس آن واقعي بود. انتظار ميرود كه كمي از اين احساس مسئوليتپذيري را نمايندگان زن مجلس نهم داشته باشند و اميد ميرود كه در مجلس آينده باز هم زناني وارد مجلس شوند كه واقعا مبحث زنان دغدغه و مسئله اولويت اول آنها باشد و ديگر شاهد چنين روزهايي در مجلس نباشيم.
ساختار مجلس ما اين اجازه را ميدهد كه فعاليتهاي گستردهاي در آن انجام پذيرد پس اگر با وجود اين ساختار مناسب كاري انجام نميشود بايدگفت كه كمكاري از سوي نمايندگان مجلس است