این روزها موضوع کوچک سازی دولت و ادغام برخی از وزارتخانه ها به یکی از چالش برانگیزترین مباحث دولت و مجلس تبدیل شده است که از ان جمله میتوان به طرح ادغام وزاتخانههاي بهداشت و رفاه و تشکیل وزارت سلامت اشاره کرد. نظام رفاه و تأمین اجتماعی در ایران نخستینبار در سال 1377 مطرح شد اما طرح ادغام احتمالی برخی نهادها و سازمانها و مخالفت برخی از آنها باعث شد تا تشکیل وزارتخانه جدید حدود 5 سال به تأخیر افتد. سرانجام در مرداد ماه سال 1381 لایحهای مبنیبر تشکیل وزارت رفاه و تأمین اجتماعی به تصویب دولت رسید و یک سال بعد نیز، مجلس موافقت خود را با تشکیل این وزارتخانه اعلام کرد. تشکیل وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در سال 1382 به تصویب نمایندگان مجلس ششم رسید و نخستین وزیر رفاه از مجلس هفتم رأی اعتماد کسب کرد.
هر چند در آن زمان، عدهای از نمایندگان آن دوره طرح دوفوریتی انحلال وزارت رفاه را مطرح کردند اما اکثریت نمایندگان مجلس که خواهان نظارت بر عملکرد سازمانهای بیمهگر بودند، با رأی اعتماد به محمدحسین شریفزادگان، ایده انحلال را رد کردند. از زمان تصویب قانون نظام جامع تأمین اجتماعی در سال 1382 که ناظر به تشکیل وزارت رفاه است، تاکنون مخالفان و موافقان فعالیت این وزارتخانه بارها به صفآرایی در مقابل هم پرداختهاند. و به همین دلیل انحلال وزارت رفاه، حرف جدیدی نیست. هر چند اظهار نظر های اخیر نمایندگان مجلس و دولتمردان مبنی بر انحلال این وزارتخانه به لحاظ شیوه و زمان اجرا، ویژگیهای منحصر به فردی دارد. به عنوان مثال معاون پارلمانی وزارت بهداشت معتقد است که وزارت رفاه باید در جایی ادغام شود که از مشکلات بکاهد. او بر یکپاریچه شدن فعالیتهای حوزه سلامت تأکید دارد.دکتر حسن امینلو میگوید: «برای کم شدن مشکلات باید تصمیمگیر امور سلامت، یک نهاد واحد باشد. این که نام این تصمیمگیر را چه بگذاریم، فرقی نمیکند.» از طرف دیگر دکتر مرندی،وزیر اسبق بهداشت و عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس می گوید: «جدايي وزرات رفاه و بهداشت، امور مربوط به سلامت را دچار اشكال كرده است بنابراين بازگشت امور مربوط به وزارت بهداشت، موجب بهبود كيفيت سلامت ميشود».وی در مورد ادغام وزارت رفاه و کار اظهار می دارد: «كسي موافق ادغام وزارت رفاه با وزارت كار نيست ولي ادغام وزارتخانههاي رفاه و بهداشت، طرح مناسبي است كه موجب ميشود برخي از اختيارات و مسئوليتهاي قبلي وزارت بهداشت كه به وزارت رفاه واگذار شده بود، دوباره به وزارت بهداشت بازگردد». دکتر مرندی افزود: «جدايي وزارت رفاه و بهداشت، امور مربوط به سلامت را دچار اشكال كرده است زيرا مديريت دوگانه و اختلافنظرها و سلايق موجب افزايش ايرادات وارده به وزارت بهداشت شده است. بنابراين بازگشت امور مربوط به وزارت بهداشت، كاري منطقي به نظر ميرسد». البته باید گفت فعالیتهای وزارت رفاه به سلامت محدود نمیشود. در حال حاضر صندوقهای تأمین اجتماعی و بازنشستگی نیز زیر نظر این وزارتخانه اداره میشوند.بنابراین کارشناسان حوزه تامین اجتماعی نظر متفاوتی دارند. از جمله محسن ایزدخواه کارشناس و معاون حقوقی سابق سازمان تامین اجتماعی در این باره می گوید: «زمانی که به تجربه جهانی نگاه می کنیم، می بینیم دولت هایی که به دنبال کوچک سازی هستند در حالی دست به این اقدام می زنند که چند وزارتخانه کلیدی را همچنان حفظ می کنند، از جمله وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالی، دفاع و نیروهای مسلح، بهداشت و درمان و وزارتخانه هایی که در حوزه تامین اجتماعی کار می کنند.»به عقیده ایزدخواه انحلال وزارت رفاه توسط دولتی که از ابتدای فعالیتش عدالت محوری و مهرورزی را در سرلوحه برنامه های خود قرارداده دور از انتظار است.
او می گوید: «وزارت رفاه از وزارتخانه های کلیدی است اما چون طی این چهارسال انتصاب های متعددی در این وزارتخانه وجود داشته و همیشه اختلافاتی بر سر به دست آوردن صندلی وزارت رفاه و صندوق بازنشستگی و سازمان تامین اجتماعی وجود داشته، بنابراین این وزارتخانه هیچ گاه نتوانست در قالب یک وزارتخانه و وزیر رفاه در قامت وزیری متخصص خود را نشان دهد.» او در ادامه می گوید: «یکی از فلسفه های وجودی وزارت رفاه، پاسخگویی دستگاه هایی بود که در حوزه نظام تامین اجتماعی فعال بودند زیرا تا پیش از تشکیل وزارت رفاه، سازمان خدمات درمانی زیرنظر وزارت بهداشت اداره می شد که امکان پاسخگویی را از بین می برد. از طرفی وزارت بهداشت به عنوان بزرگ ترین عرضه کننده درمان و از طرف دیگر به عنوان خریدار باعث می شود پاسخگویی و نظارتی در حوزه تامین اجتماعی تا پیش از تشکیل وزارت رفاه وجود نداشته باشد. از طرف دیگر در آن زمان مساله رسیدگی به امور سازمان تامین اجتماعی امر دست چندمی برای وزارت بهداشت بود.»ایزدخواه همچنین معتقد است بخشی از مقوله انحلال وزارت رفاه به خاطر ناکارآمدی افرادی که در این چهار سال در این وزارتخانه منصوب شدند پیش آمده است و بخش مهم تر آن به رویکردی برمی گردد که در دولت برای به دست آوردن مکانیسم تصمیم گیری فردی شکل گرفته است.مخالفان انحلال معتقدند وزارت رفاه در شرایطی شکل گرفت که نیاز بسیار شدیدی در سطح هیات دولت برای ساماندهی نظام تامین اجتماعی در کشور احساس می شد. همچنین میگویند وجود وزیر رفاه برای دفاع از وضعیت معیشت مردم و بررسی آثار سیاست های اقتصادی دولت بر زندگی مردم ضروری است. هرچند این دسته نیز معترفند که وزارت رفاه نتوانسته تاکنون به وظایف قانونی خود عمل کند اما راه حل، منحل کردن این وزارتخانه نیست.جدای از این مباحث عبدالحسين ناصري سخنگوي كميسيون سياست داخلي و امور شوراها بتازگی خبر دادکه ادغام وزاتخانههاي بهداشت و رفاه تحت عنوان وزارت سلامت، دراین كميسيون راي نياورده واز دستور کار حذف شده است. حال باید دید پس از شروع بکار دولت دهم آیا همچنان شاهد پراکندگی مراجع تصمیم گیری در بخش سلامت خواهیم بود و یا سرنوشت جوانترین وزارتخانه به پایان غم انگیز خود خواهد رسید...