چند سالی است که 14 مهر ماه به عنوان روز دامپزشکی نامگذاری شده است .با توجه به نزدیک شدن به روز دامپزشکی خدمت دکتر حسن تاج بخش چهره ماندگار عرصه امپزشکی کشور رسیده ایم تا پای صحبت ایشان بیشتر با رشته دامپزشکی و تاریخچه آن آشنا شویم .استاد دکتر حسن تاجبخش پس از طی دوره دبیرستان در سال 1335 وارد دانشکده دامپزشکی تهران و در سال 1340 نیز فارغالتحصیل شد. پس از اتمام خدمت سربازی در سال 1342 برای دوره های تخصصی به فرانسه اعزام شد و در گروه میکروب شناسی و ایمنی شناسی دانشکده دامپزشکی آلفورت پاریس، تحت نظر پروفسور شارل پیله که از بزرگان دانش میکروب شناسی جهان است به کارآموزی و تحقیق پرداخت. استاد مدتی نیز در انستیتو پاستور شهر لیون در زمینه باکتریهای بی هوازی مطالعه نمود. پس از آن وارد انستیتو پاستور پاریس شد و دورههای تخصصی میکروبشناسی و ايمنيشناسي و (در هر دوره شاگر ممتاز بودند) را گذراند. مدت یک سال در بخش شیمی میکروبی انستیتو پاستور پاریس به هدایت مرحوم پروفسور گرابار کاشف ایمونوالکتروفورز، درباره ایمنی تیموس تحقیق کرد و نتایج آن در مجله انستیتو پاستور پاریس منتشر شد که از پایههای کشف سرمهای ضد لنفوسیت و جلوگیری از دفع پیوند اعضا در جهان است. دکتر تاجبخش هم چنین در فرانسه دوره انستیتو تحقیقات بیماریهای گرمسیری را گذراند و آن را با موفقیت به پایان برد. در سال 1346 به ایران بازگشت و به عنوان استادیار گروه میکروب شناسی دانشکده دامپزشکی مشغول به کار و در سال 1349 به عنوان دانشیار برگزیده شد. در سال 1353 به دعوت دانشگاه بریستول انگلستان یک سال در دانشکده دامپزشکی مشغول به کار شد که نتیجه آن دو مقاله پژوهشی ابتکاری در زمینه تهیه واکسن های مؤثر بر ضد سالمونلا دابلین است. ایشان در سال 1355 به عنوان استاد میکروب شناسی دانشگاه تهران شناخته شد. در سال 1380 به عنوان چهره ماندگار عرصه دامپزشكي معرفي شد استاد دکتر تاجبخش علاوه بر موفقیت در رشته دامپزشکی و تألیف کتب و مقالات متعدد در این زمینه، درباره تاریخ پزشکی و دامپزشکی هم تحقیقات و تألیفات ارزشمندی دارند که از آن جمله کتاب مشهور تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران را میتوان نام برد. اخیراً هم کنگره ملی علوم آزمایشگاهی دامپزشکی که توسط سازمان نظام دامپزشکی کشور برگزار شد به تجلیل از خدمات برجسته و شخصیت ارزشمند ایشان اختصاص یافته بود. آنچه در پی میآید حاصل گفتگوی ما با استاد در محل فرهنگستان علوم است.
جناب آقاي دكتر تاجبخش با توجه به اينكه در آستانه 14 مهرماه وروز دامپزشكي قرار داريم وبا عنايت به اشراف حضرتعالي به تاريخچه اين رشته در ايران، براي خوانندگان پيرامون تاريخچه اين رشته توضيحاتي بفرماييد.
بنده دوجلد كتاب بزرگ و تحقيقي نوشتهام: «تاريخ دامپزشكي و پزشكي ايران» که جلد اول، ايران باستان و جلد دوم دوران اسلامي را در بر میگیرد و من مدت 10 سال شبانهروز روي آن كار كردم. در این کتاب هم پزشكي و هم دامپزشكي را با هم در نظر گرفتم؛ مثل تاريخ و بسياري از مسائل ديگر. اصل كتاب به ريشه تاريخي دامپزشكي و به قبل از تاريخ برميگردد؛ يعني از زماني كه انسان بعضی حيوانات را اهلي كرد منظورم زماني است كه از غار بيرون آمد و به كشاورزي پرداخت و همان موقع برخي از حيوانات را اهلي كرد. مثلاً سگ را اهلي كرد براي پاسپاني در مقابله با حمله حيوانات وحشي و نشخواركنندگان. در آن زمان انسان (خیش) گاوآهن را پشت شانه خود ميگذاشت و كشاورزي ميكرد؛ اما کمکم توانست گاو را اهلي و برای این کار از او استفاده كند. پس از آن كشاورزي رونق گرفت و انسان توانست اسب را اهلي كند؛ براي طي مسافت طولاني و كشورگشايي و تشكيل امپراطوريها و همينطور مراحل ديگر... . او هنگامي که حيوان را اهلي كرد و جوامع كوچك تشكيل داد، به پزشكي و در واقع به درد پي برد و از همان موقع به درمان هم فكر كرد. هر جا درد است، درمان هم هست. هر كجا وصل است هجران هم هست. درد و درمان هميشه با هم هستند. زماني كه انسان براي درمان بيماري خود برخي از درمانها را پيدا كرد، به درد حيوانات هم پي برد. مثلاً اولين کمک انسان به حيوان، كمك به زايمان گاو بود. البته اين موضوع در جوامع مختلف فرق ميكند. در ايران قديم اصولاً پزشك و دامپزشك يكي بودند؛ يعني شخصي كه انسان را درمان ميكرد، ميتوانست حيوانات را هم معالجه كند. در قانون بابل و همورابي ريشه تاريخي دارد؛ منتها در ايران قبل از اسلام و در دوره ساسانيان این دو تا حدي از هم جدا شدند. در آن زمان به دامپزشك، (پزشك ستور) ميگفتند و در دوران اسلامي به «بيطار» معروف شد. دام دامون به معنای حيوانات اهلي به كار ميرفته، ولي در زبان فارسي جديد بهطور مفرد به عنوان وسيله، صيد، دام به كار ميرود. ولي وقتي دام با دد همراه ميشود، به معنای حيوان اهلي به كار ميرود. اين مفهوم از شعرهاي ناصرخسرو برداشت میشود.
دام است جهان بر تو اي پسر، دام زين دام ندارد خبر دد و دام
در سال 1316 وقتي اولين فرهنگستان تأسيس شد، در مقابل كلمه بيطار دام را به عنوان حيوان اهلي، كلمه پزشك را هم اضافه كردند و از آن نام «دامپزشك» برآمد كه برخي افراد مانند مرحوم دهخدا موافق نبودند و ميگفتند كه كلمه «پزشك ستور» مناسب است، ولي ديگر اين کلمه در بين مردم جا افتاد. دانشكده دامپزشكي از سال 1312، درست يك سال قبل از تأسيس دانشگاه تهران، تأسیس شد که افراد زیادی را میتوان به عنوان مؤسس آن نام برد، ولي پيش از همه آقای دكتر حامدي در این زمینه تلاش کرد. و علت اينكه چرا روز 14 مهر روز دامپزشكي نام گرفته، این است که بعد ازاینکه نوشتن كتابهايم به اتمام رسید ، دانشجويان از من خواستند روزي را براي دامپزشكي تعيين كنم. به دلائلي كه مجال بحثاش در اينجا نيست روز چهاردهم كه عدد مباركي است و ماه مهر هم كه ماه تحصيل است؛ بنابراين تصويب شد اين روز، روز دامپزشكي ناميده شد و هرساله اين روز را جشن ميگيريم. حیوانات براي جوامع بسيار مهم بودهاند و پس از نفت بهترين ثروت ملي، دام است. در حال حاضر به واسطه از بين رفتن مراتع و خشكسالي كمتر به اين امر توجه ميشود و تعداد دامها هم كمتر شده است.
اصولاً دامپزشكي و خدمات آن چه نقشی در تأمين سلامت مردم دارد؟
سلامت دام بسيار مهم است. قسمت عمدهای از غذاهای ما منشاء حيواني دارد؛ مثل شير، گوشت، تخممرغ و فرآوردههاي مختلف؛ بنابراين براي اينكه دام سالم باشد، بايد از غذاي سالم استفاده كند. بيش از 50درصد بيماريهاي عفوني، بيماريهاي مشترك بين انسان و دام است. بعضي از بيماريها از انسان به حيوان و برخي ديگر از حيوان به انسان منتقل ميشود.
يكي از بيماريهاي خيلي مهم، تب مالت است كه از حيوان به انسان سرايت ميكند؛ يعني از شير آلوده گاو، گوسفند، و بز يا از طريق ترشحات آنها. همچنین اشخاصي كه با دام سروكار دارند، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند. مثل قصابان و دامپزشكان . البته اين بيماري باید در دام ريشهكن شود؛ در غیر این صورت از بین نمیرود.
تب مالت بيماري طولانيمدتی است که علائمی مثل تب و لرز، تعریق و درد دست و پا دارد و گاهي عوارض تناسلي و قلبي در پی خواهد داشت. بیماری دیگر و در واقع خطرناكترين بیماری مشترک، هاري است که از سگ و گرگ به انسان انتقال پيدا ميكند و امروزه از طريق واكسن ميتوان اين بيماري را مهار كرد. اگر حيوان هار شخصي را گاز بگيرد، بايد بموقع به مراكز درماني انتقال داده و واکسن به او تزريق شود. به هر حال نقش مهم و عمده دامپزشكي اين است كه از تجربيات كامل خود در اين زمينه استفاده كامل را
ببرد.
مختصري پيرامون خدمات و كاركردهاي رشته دامپزشكي در ريشهكني و كنترل بيماريها بفرمایيد.
در بحث ريشهكني بيماريها، يكي كنترل بيماريهاي مخصوص خود دام مطرح است که اگر از گوشت حيوان مريض استفاده شود، بیماری به انسان نیز انتقال مییابد. آبله طيور – نیوکاسل طيور – آنتروتوکسومی یکی ديگر از بیماریهای مشترك است. مثلاً سل گاوي در این زمینه نقش عمده دامپزشك انجام آزمايش و کنترل بیماری است. البته در مورد گاو اگر واكنش مثبت باشد، حيوان را ميكشند كه اين عمل در گاوداري صنعتي انجام ميشود. و غرامت ميپردازند از ديگر بيماريهاي خطرناك ميتـوان به سياهزخم، ليشمانيوز و بيماريهاي انگلي نیزاشاره كرد. سالك یک بیماری جلدي است و ليشمانيوز احشايي است كه نوع احشايي بسيار خطرناك است و پشههاي خاصي عامل انگلي را به انسان منتقل ميكنند. سياهزخم در حيوانات ديده ميشود به انسان هم سرايت ميكند و خطرناک می باشد که در هر حال دامپزشكان حيوانات را واكسينه ميكنند و در كنترل بيماري ميكوشند به طور کلی در حدود دوهزار بيماري مشترك بين انسان و دام وجود دارد. هرچقدر دامپزشكان با دستگاههاي دولتي و بهداشتي تعامل بیشتری داشته و امكانات بیشتری در اختیار داشته باشند، سریعتر و راحتتر ميتوان اين بيماريها را كنترل كرد.
آمارها نشان ميدهد در حال حاضر تعداد كثيري فارغالتحصيل رشته دامپزشكي در كشور آماده ارائه خدمات بهداشتي هستند، اما فرصت شغلي ندارند؛ در اين خصوص چه پيشنهادي داريد؟
تعداد دانشكدههاي دامپزشكي زياد است. دامپزشك نيز بايد بتواند نياز دام را برطرف كند. وقتي نيروي كار زياد باشد، در درمان و امور مربوط به دامپزشكي مشكلاتي ايجاد ميشود. امكانات شغلي دامپزشك هم به تعداد دام بستگي دارد. مثلاً در هر استاني زماني كه مشکلات دامي دارند، گمان ميكنند با تأسيس دانشكدههاي دامپزشكي مسأله حل ميشود. فرانسه از نظر واحد دامي بسيار پيشرفته است؛ امابا وجود فراواني فرآوردههاي لبني، تنها چهار دانشكده دامپزشكي دارد. وقتي دانشكده زياد باشد، فارغالتحصيل هم زیاد ميشود و این افراد نياز به كار دارند. بنابراين شايسته است تعداد فارغالتحصيلان دامپزشكي و دانشكدهها متناسب با امكانات كاري تعديل شود.
لطفاً چند چهره شاخص و اثرگذار در تاريخ دامپزشكي ايران را نام ببرید.
آقاي دكتر نادعليان، دكتر اسلامي، دكتر مخبر دزفولي، دكتر مخير، مرحوم دكتر نقشينه، دكتر شيمي، دكتر شفيعي و مرحوم دكتر ميرشمسي.
برخي از دستاندركاران سلامت بر اين باورند كه سازمان دامپزشكي بايد در زيرمجموعه وزارت بهداشت قرار بگيرد، ديدگاه حضرتعالي چيست؟
دانشكدههاي دامپزشكي بهتر است زيرمجموعه وزارت بهداشت باشند؛ ولي سازمان دامپزشكي بايد در وزارتخانه جهاد كشاورزي باشد. از نظر آموزش هرجا پزشكي هست، دامپزشكي هم بايد باشد. دامپزشكي همان رشته پزشكي است؛ منتها پزشكي حيوان. در ضمن بيماريهاي مشترك قسمتي از آن است. زماني كه همه دانشكده پزشكي جزء وزارت علوم بود، كار دامپزشكي در جلسات و شورا ها آسان بود و حرف یکديگر را ميفهميدند. رشتههاي ديگر بجز پزشكي حرف دامپزشك را متوجه نميشود و بالعكس؛ بنابراين دانشكده دامپزشكي بايد زيرمجموعه وزارت بهداشت باشد و در آن شكي نيست. از طرفی، دامپزشكي بايد با وزارت جهاد كشاورزي نيز ارتباط مستقيم داشته باشد. و اينجاست كه سازمان دامپزشكي حلقه و معيار اصلي است و در آن وزارتخانه قرار دارد. دامپزشكي در طول تاريخ هميشه به پزشكي و كشاورزي نزديك بوده است و هميشه بين اين دو، شخصيت مستقل خود را حفظ كرده است.
چه توصيهای به دانشجويان و فارغالتحصيلان جديد اين رشته داريد؟
به هر حال انسان به اميد زنده است. نااميد نباشند و كوشش كنند. اميدواريم مسائل و مشكلاتي كه در زمينه كار فارغالتحصيلان وجود دارد، حل شود و با بهترشدن وضعيت اقتصادي، وضع آنها هم بهبود پيدا كند. برخي از دانشگاهها هم بايد دنبال پژوهشگاه باشند. هميشه در اين فضا جاي تحقيق هست. هرچه محقق بيشتر باشد، براي مملكت مفيدتر خواهد بود. به نظر من پژوهشگر، فرهنگ مملكت را بالا ميبرد.
اگر تمایل دارید، خاطرهای از سالها تلاش و فعالیت خود براي خوانندگان مجله بگویید.
خاطرات خوب زياد دارم. یک خاطره در انستيتو پاستور پاريس دارم كه مربوط به حدود 45 سال پيش است زمانی که در رشته ميكروبشناسي و ايمنيشناسي شاگرد اول شدم. استاد برجسته ما مرحوم پرفسور گرابار (كاشف ايمنوالكتروفورز) به من لقب افتخار ايران را دادند و من بسيار خوشحال شدم و به آن افتخار كردم.
آقاي دكتر كمي از خودتان بگویيد، چند كتاب تأليف و تدوين كردهايد و در حال حاضر به چه كاري مشغوليد و چه برنامهاي براي آينده داريد.
بنده 20 جلد كتاب دانشگاهي تأليف كردهام. فقط یکی از آثارم ترجمه بوده است و اكثر كتابها به چاپ چهارم و پنجم هم رسيدهاند. که بسیاری از این تالیفات هنوز هم مرجع و كتاب درسي دانشپژوهان رشتههاي پزشكي و دامپزشكي برخي از دانشگاههاي كشور است. تاريخ بيمارستانهاي ايران از آغاز تا عصر حاضر، تصحيح الاغراضالطبیه و المباحثالعلائيه اثر سيد اسماعيل جرجاني چاپ عكس ذخيره خوارزمشاهي و نيز (تاريخ دامپزشكي و پزشكي ايران) آثاري مرجع و دايرهالمعارف گوناگونند كه با نگاهي به مجموعه ميراث علمي – فرهنگي دانشمندان ايراني در زمينههاي گوناگون پزشكي، داروسازي و دامپزشكي تاريخ پزشكي ايران به زبان انگليسي؛ اصول ايمنيشناسي پزشكي، ايمني شناسي بنيادي، باكتريشناسي عمومي، بيماري شناسي، ژنتيك باكتريها و غيره. به هر حال آنچه در توانم بود در جهت اشاعه دانش دامپزشكي، ميكروبيولوژي و تاريخ پزشكي كوشيدهام اميد است تأثير داشته باشد.