به زبان ساده ، هوش جنسی یعنی انجام رابطه جنسی هوشمندانه با در نظر گرفتن نیازهای جنسی ، روحی و عاطفی هم برای خود هم شریک جنسی و بر عکس کمبود هوش جنسی یعنی رابطه های جنسی تکراری و بی هدف تنها برای غریزه حیوانی !
مسائل جنسی یکی از ارکان و از طرفی محرمانه ترین رفتار بشری است. سهم این رفتار بسیار عظیم و غیر قابل انکار بوده، چنانچه بسیاری مدعی هستند بدون آن زندگی به ورطه بحران می رسد.
اگر چه رسانه های گروهی نقش پر تلاشی در بیرون کشیدن مقوله مسائل جنسی از نهان خانه ها داشته اند، لیکن هنوز ابهام، سوال، شرم و خرافات چاشنی رفتارجنسی در جوامع بشری است و اختلالات و مشکلات جنسی مثل: ناتوانی جنسی، مشکلات نعوظ، مقاربت دردناک، بی میلی جنسی، عدم توانایی در رسیدن به ارگاسم و یا اعتیاد جنسی گریبانگیر بسیاری از روابط زناشویی می باشد.
در میان خیل عظیمی که با آزمایش و خطا به امید خشنودی جنسی به این سو و آنسو دست و پا می زنند، تنها عده قلیلی به تعریف خاصی از رفتار جنسی نایل گشته، بیشترین لذت را از این میل غریزی برده و کمترین میزان مشکلات جنسی را تجربه می کنند.
توانایی خاص این گروه افراد را می توان “هوش جنسی” نام نهاد. مفهومی جدید ولی هم پایه با سایر تعابیر متعارف هوش، که بشر را به سازگاری بهتر با محیط مهیا می سازند.
آنچه افراد با هوش جنسی بالا را از بقیه مستثنی می سازد، نحوه عملکرد آنان در سه جنبه:
*رفتار جنسی
*بالا بودن اطلاعات جنسی
*آگاهی وسیع از نیازهای شریک جنسی خود
*توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران است
یکی از شاخص های بارز افرادی که هوش جنسی بالا دارند، حجم وسیع دانسته های رفتار جنسی به همراه تلاش گسترده برای اخذ این اطلاعات از منابع علمی و معتبر می باشد. در هوش جنسی توانایی تصفیه اطلاعاتی که غالبا از والدین، همکلاسان و رسانه های گروهی به فرد می رسد، ضمن پرهیز از تصورات واهی و آزمایش نشده و گاه خرافی راجع به مسائل جنسی است، لذا موجب می شود که کمترین لطمه و بیشترین بهره جنسی را فرد از آن خود سازد. در واقع پس از پیدا کردن درک درست از رفتار جنسی با ابزارعلم، نوبت به تعمق در رفتار جنسی فرد می رسد.
رفتار جنسی در هر فردی به گونه ای منحصر به فرد شکل می گیرد و علم به “منحصر به فرد بودن” رفتار جنسی فرد را از تعمیم های نابجا و انتظارات غیر واقع مصون می دارد.
از سویی “خود شناسی جنسی” به فرد در شتاخت نیازها، ترس ها، الویت های جنسی کمک کرده بصیرت شتاسایی علل و زمینه های رفتار جنسی در فرد بوجود می آید. فرد خواسته های جنسی خود را شناخته، می داند که چگونه و تحت چه شرایطی میل جنسی در او برانگیخته می شود یا چه عواملی می توانند کشنده میل جنسی در او باشند.
در گرو “خودشناسی جنسی” فرد این درایت را پیدا می کند که به عوامل فرعی رابطه جنسی نیز نظر داشته باشد و این بار که رابطه جنسی در نظر است تحلیل کند که آیا این رفتار ریشه بدنی و غریزی دارد و یا مثلا عوامل دیگری چون نیاز به امنیت یا دوست داشته شدن، احراز اعتماد به نفس و یا میل به نشان دادن قدرت و …. است و یا اینکه برقراری رابطه جنسی سر پوشی برای رهایی از دردهای روانی و مشکلات شخصیتی است. گفتنی است که با بالا رفتن سطح خود شناسی جنسی در افراد، میزان اختلالات جنسی و نارضایتمندی جنسی سیر نزولی پیدا می کند.
رابطه رضایتمندی جنسی و هوش جنسی
احراز خشنودی جنسی مستلزم ارتباط با دیگران است و در اینجاست که سومین ابزار کار یک هوشمند جنسی روی کار می آید. توانایی صحبت از نیازهای جنسی خود با دیگران و سهیم کردن آنان در تجربه جنسی خود و باز کردن باب گفتگو در مورد خواسته های جنسی دو طرف، رل بسیار مهمی درتجربه خشنودی جنسی بازی می کند.
این در حالی است که محبوس کردن خواسته های جنسی در پشت لبهای خاموش و انتظار اینکه شریک جنسی واقف به انتظارات ناگفته باشد، موجب می شود که ارتباط جنسی را به انحطاط کشاند.
هوشمندان جنسی کسانی هستند که مدام با شریک جنسی خود درحال در میان گذاشتن علایق، نیازها وانتظارات جنسی خود بوده از شریک جنسی خود می پرسند که چگونه می توانند این ارتباط جنسی را به بهترین های ممکن تبدیل کنند.
درواقع سیستم خانوادگی افراد هوشمند جنسی از سایرین متمایز بوده، چنانچه به نقش پر رنگ مکالمات کلامی در بین اعضای خانواده خصوصا در رابطه با موضوع مسائل جنسی اهمیت داده می شود. دید مثبت و منطقی راجع به مقوله مسائل جنسی و امکان رد و بدل کردن اطلاعات جنسی ویژگی خاص این دسته از خانواده هاست.
از سویی خانواده به عنوان اولین منیع کسب اطلاعات جنسی همواره پاسخگوی کنجکاوی های جنسی بوده و حضور والدین، صمیمت بین آن دو و مراقبت جنسی از فرزندان، جزء اصول اساسی نظام تربیت این دسته از خانواده ها گزارش شده است.
بخش بزرگی از مردان از زودانزالی و جواب نه شنیدن در رنج هستند. آنها به خاطر توقع فیزیکی که یاد می گیرند موقع رابطه جنسی داشته باشند نه خودشان لذتی بیشتر از یک ارضای حیوانی می برند و نه یاد می گیرند که لذت واقعی به زنان بدهند.
نقش مردان در هوشی جنسی و رضایت جنسی
با این تصور، رابطه جنسی مردان شبیه رفع گشنگی در یک رستوران سرپایی است. می خورند که سیر شوند. و متاسفانه هیچ چیز خاصی از آن در خاطره شان نخواهد ماند. رابطه جنسی خوب مثل پختن غذا در خانه یا یک رستورانِ خیلی خوب است. غذایی که مواد خوب و سالمی برای تهیه اش فراهم شده است. آشپزش می داند چطورمواد مختلف را با چه سرعت زمانی در هم بیامیزد و داغ کند و بجوشاند تاغذایی به یادماندنی درست کند.
طی سال ها مشاوره زناشویی مدام این بحث زوج هایی که از هم ناراضی هستند را می شنویم که مرد به همسرش می گوید « همه این سال ها انگار با یک جسد رابطه جنسی داشتم. هیچوقت احساسی از خودت بروز ندادی» که زنها هم معمولا جواب می دهند « این همه سال تو فقط می خواستی سریع تموم بشی و من رو وسط زمین و آسمون رها کنی»
این همان اتفاقی است که من آن را کمبود هوش جنسی می دانم.
اکثر مردان و زنان یاد نگرفتند از مرحل رابطه جنسی حیوانی عبور کنند. یاد نگرفتند در خصوصی و شکننده ترین حالت شان یعنی وقتی در کنار هم لخت دراز کشیده اند با هم صمیمی و راحت باشند.
تلاش نکردند اصلا بفهمند هر کدام شان از رابطه جنسی چه می خواهند؟ اکثریت بشر یکبار به درستی کنار شریک جنسی اش ننشسته و از هم نپرسیدند منظورشان از رابطه جنسی چیست؟
ایا به دنبال همدلی و یکی شدن هستند؟ ایا در جستجوی قدرت هستند؟ ایا رابطه جنسی یک نوع فرار است؟ ایا می خواهند با رابطه جنسی به یک انسان دیگر تسلط یا مالکیت داشته باشند؟ ایا می خواهند خودشان را تسلیم کنند؟ می خواهند لذت دوست داشتنی بودن را تجربه کنند؟ می خواهند تر و خشک شوند؟ لوس شوند؟ ایا حتی می خواهند بترسند و تحقیر شوند؟
مردان و زنان می توانند مراحل خیلی انسانی تری از هوس و میل جنسی و جذبه و بخصوص لذت را تجربه کنند اگر به دام توقع و تربیت حیوانی از رابطه جنسی نرسند.
ما باید بدانیم که حیوانات رابطه جنسی دارند و ما انسانها هوس و لذت جنسی داریم.
انسان ها می خواهند حس کنند خواستنی هستند. که مرکز جهان یک نفر دیگر هستند. که بدن شان برای یک فرد دیگر مطبوع است. برای همین مردان و زنان باید با هم حرف بزنند. باید برای رابطه جنسی قصه و حرف و راز درست کنند.
رابطه جنسی یک هدف نیست که به آن دست یابند. رابطه جنسی یک لذت است که باید تجربه کنند. لذت هم، مدام می تواند تعریف بهترو عمیقتری داشته باشد. ما انسانها صمیمانه و بدون خجالت باید برسیم به این حقیقت که رابطه جنسی یعنی عشق ورزیدن. فقط در این صورت است که رابطه جنسی از گناه و شرم فاصله می گیرد.
منبع : جام جم آنلاین -بیتوته