حجت الاسلام سیدعلی بنیصدر؛ محقق و پژوهشگر
پرورش و تربیت انسان دارای ابعاد گوناگونی از جمله علم آموزی، مهارت آموزی، اخلاق آموزی و ... است که مهمترین تکلیف هر خانواده تلاش برای تحقق این امور در خصوص فرزندان خویش است.
باید این واقعیت را پذیرفت که مدرسه به عنوان نهاد رسمی تعلیم و تربیت نمیتواند تمام جهات مربوط به تربیت یک انسان را به طور کامل اجرا کند؛ بلکه در بهترین وضعیت، بیشتر توان آن، صرفِ آموزش علم و دانش میشود.
از این رو یکی از ضرورتهای امر تربیت فرزندان، توجه ویژه خانواده به سواد آموزی کودکان در اموری است که مدارس توجه چندانی نسبت به آن امور ندارند.
در کشورهای مختلف سن ورود کودکان به مدرسه متفاوت است.
این سن در برخی کشورها، پنج سالگی و در برخی دیگر شش و یا هفت سال است. در کشور ما شرط ورود به پایه اول، دارا بودن سن شش سال تمام است.
اگرچه سنین قبل از شش سالگی، ایامی مفید و قابل استفاده برای آموزش و پرورش کودکان است ولی هیچ متاسفانه برنامهای رسمی برای تربیت کودک در سالهای پیش از ورود به مدرسه وجود ندارد.
این درحالی است که به اعتقاد پژوهشگران از سن سه سالگی به بعد میتوان کودکان را در ابعاد مختلف تحت تعلیم و آموزش قرار داد و فرآیند آموختن را نسبت به وی به اجرا درآورد.
تا جایی که این فرآیند در سنین کودکی بسیار سریعتر از ایام بزرگسالی اجرا خواهد شد.
آموزش حدود روابط اجتماعی
یکی از مسائل با اهمیت در حوزه آداب معاشرت، آشنایی با حدود روابط افراد در جامعه است.
روابط اجتماعی افراد با یکدیگر خواه همجنس و خواه غیرهمجنس، خواه کودک و یا بزرگسال، حدودی دارد که باید به درستی تعیین و رعایت شود با تاکید بر اینکه اهمیت آشنایی و رعایت این امر نسبت به کودکان و نوجوانان، بیشتر احساس میشود.
اگر خانواده از سنین کودکی و پیش ورود کودکان به مدرسه، برخی نکات مهم را در این زمینه، به طور کلی و بدون اشاره به مسائل جزیی برای فرزندان خود تبیین کنند، میتوانند از بروز برخی آسیبهای اجتماعی احتمالی که ممکن است کودکان بدانها مبتلا شوند، جلوگیری نمایند.
تاکید بیشتر در این بخش بر آسیبهای ناشی از تجاوزها و آزارهای جنسی است که امکان دارد هر کودکی را گرفتار کرده و آن کودک به هر دلیل، تمایلی به بازگو کردن واقعه برای نزدیکان خود نداشته باشد.
پیشگیری از آسیبهای جبرانناپذیر
آسیبهای جنسی بر خلاف دیگر آسیبهای اجتماعی، از یک سو سلامت جسم و از سوی دیگر سلامت روان انسان را مخدوش میسازد؛ متاسفانه آثار زیان بار آزارهای جنسی ممکن است تا حدی شدید باشد که حل و رفع برخی از این آسیبها نیازمند صرفِ مدت زمان طولانی باشد و یا اساساً هیچگاه برطرف نگردد. همیشه پیشگیری مفیدتر از درمان است.
بهتر است به جای آنکه برای رفع عوارض و آثار مخرب بعدی تلاش کنیم، برای پیشگیری از وقوع این خطرات بکوشیم.
پیشگیری کار دشواری نیست. با آموزش چند قاعده کلی میتوان تا حد بسیار زیادی از این خطرات پیشگیری نمود.
این پیشگیریها اختصاص به ایام کودکی ندارد، بلکه میتوانند تا دوران جوانی نیز موجب مصونیت از چنین آسیبهایی باشند.
به طور مثال، آموزش این نکته کلی مفید و ضروری است که پاسخ به هر درخواست هر شخصی الزاماً نباید مثبت باشد.
آموزش «نه گفتن»
قدرت «نه» گفتن هنری است که باید از همان سنین کودکی به شخص آموزش داده شود.
کودک باید بیاموزد که اجابت هر درخواستی به نفع او نیست و ممکن است برایش زیان بار باشد.
باید باور کند که «نه» گفتن، نشانه ضعف و نقص نیست بلکه برای دفاع از حقوق فردی، لازم است.
اگرچه این توصیه، کلی است ولی بسیاری از خطرات اجتماعی با همین توصیه، قابل حل و دفع است.
و یا آموزش اینکه که اگر انجام کاری مورد تشویق جمعی قرار گرفت، الزاماً به معنای درست بودن آن عمل نیست. نه تشویق، نشانه درستی کار است و نه تمسخر، نشانه نادرستی.
او باید بپذیرد که کارهایش را به تناسب تشویق و ترغیب انجام ندهد و یا از روی تهدید و تمسخر تصمیم نگیرد.
آموزش کمک خواستن
از دیگر توصیههای مهم، آموزش کمک خواستن به کودکان است.
ممکن است بنا به دلایلی، کودک تصور کند که اگر از کسی کمک بخواهد، یعنی دچار ضعف شده و توان اداره امور خود را ندارد.
درحالی که باید این واقعیت برای او روشن شود که هر انسانی میتواند در موارد لازم از دیگری کمک بخواهد تا بتواند در مصاف با مشکلات از عهده آنها برآید.
بلکه اساساً حل بسیاری از مشکلات چارهای جز یاری خواستن از دیگری ندارد. و توصیههایی از این قبیل که اگرچه به امور جزئی اشاره ندارد، ولی در عین کلی بودن در موارد متعددی میتوانند، مفید واقع شوند.
آموزش سواد اخلاق و ادب
از این مقدمه روشن میشود که خانواده میتواند برنامهای برای تعلیم کودکان در سالهای قبل از ورود به مدرسه داشته باشد و چه نیک است اگر تربیت کودکان در این سنین بر اموری تمرکز یابد که در مدارس، نسبت به آنها اهتمام جدی وجود ندارد.
والدین خصوصاً مادران باید با برنامه ریزی برای آموزش هدفمند و تدریجی آداب اجتماعی، زمینه را برای حضور موفق فرزندان خود در اجتماع فراهم کنند.
به عقیده نگارنده یکی از مهمترین آموزشهای خارج از مدرسه بلکه پیش از ورود به مدرس، آموزش «سواد اخلاق و آداب» است که خانواده میتواند در اجرا و تحقق آن بسیار موفق عمل کند.
توضیح آنکه حیات انسان در جامعه میطلبد که قواعدِ معاشرتِ صحیحِ اجتماعی را بداند و رفتارهای خود را به گونهای تنظیم کند که اولاً کمترین آسیب را در جریانات عمومی زندگی متحمل شود، ثانیاً کمترین زیان را بر اطرافیان خود تحمیل کند، ثالثاً برای رشد خود حداکثر تلاش را به کار ببندد و رابعاً سعی کند که دیگران از همجواری با او منتفع گردند.
این مهم محقق نمیگردد مگر آنکه با آداب معاشرت آشنا شوند و آنها را در عمل به کار بندند.
این مساله بسیار مهم همان تربیتی است که خانواده باید عهده دار آن باشد.
آداب معاشرت به ما میآموزد که هر کار، چگونه انجام شود تا برای اهالی اجتماع هم آزاردهنده نباشد و هم ثانیاً دلنشین و مقبول قرار گیرد.
گفته شده ادب مثل عطر است که ما برای خودمان استفاده میکنیم اما دیگران هم از آن لذت میبرند.
تعامل با اعضای خانواده، آدابی دارد، دوستی کردن، آدابی دارد، کارکردن هم آدابی دارد که این آداب معلوم نیست در مدرسه به فرزندان ما آموزش داده شوند.
اگر کودک بدون آموختن این امور وارد جامعه شود، نمیتواند آسیبهای اجتماعی را از خود دور کند و از حقوق خویش، دفاع کند و از سوی دیگر نمیتواند منافع مادی و معنوی خویش را در جامعه تأمین نماید؛ پس غفلت از این مساله حتماً زیان بار و خسارت آفرین است.
بیشتر بخوانید
تاثیر تلفنهای همراه بر اخلاق و رفتار دانشآموزان