به قلم : هدی سادات پاکنهاد
تحریریه زندگی آنلاین : شیخ سهیل اسعد مسیحی مسلمان شدهای است که سالها وقتش را صرف ترویج دین اسلام کرده است، او با نگاهی متفاوت به ازدواج موفق شده، توجه جوانان زیادی را به زندگی مشترک جلب کند. «ادگار دو رو بین» فیلسوف مسیحی است که بعد از مسلمان شدن نام «سهیل اسعد» را برای خود انتخاب کرد. پسازآن تبلیغ اسلام و فعالیتهای فرهنگی مربوط به این پروژه تبدیل به اولویتهای زندگی او شدند. او بیش از دو دهه است که نیمی از سال را در ایران و نیم دیگری از سال را در سایر نقاط جهان به تبلیغ اسلام میپردازد.او در طی این سالها به تبلیغ آکادمیک و سخنرانیهای فراوان در دانشگاهها، حضور در شبکههای تلویزیونی و رادیویی، شرکت فعال در برنامههای گفتگویی ادیان و مذاهب اسلامی و مناظرات علمی پرداخته است. سبک تبلیغی و همراه شدن او با جوانان، موفقیتهای چشمگیری را نصیب او کرده است.این فعال فرهنگی که سالهاست وقتش را صرف ترویج دین اسلام کرده، اخیراً با نگاه اسلامی به ازدواج توانسته توجه جوانان زیادی را به این سنت حسنه جلب کند. با او درباره دلیل تلاشهایش برای ترویج این سنت در جامعه گفتگو کردیم.
***چرا بیش از هر مقوله دیگر در جامعه اسلامی برای ترویج جوانها به ازدواج تلاش میکنید؟
در نگاه من ازدواج مانند یک معجزه است. شما یکبار ازدواج میکنید و یکبار خانواده تشکیل میدهید. با این کار به گفته رسول خدا نصف نیازهایتان برطرف میشود. پیامبر(ص) میفرمایند انسان با ازدواج میتواند نیمی از دینش را کامل کند به معنای این است که نصف نیازها ازجمله نیاز عاطفی، جنسی، روانی، مدیریت خانه و خانواده و استقلال فکری و مالی با ازدواج رفع میشود؛ میماند نصف دیگر دین که آنهم به عقیده من میتواند با یک ازدواج صحیح تکمیل میشود.»
در زندگی مشترک با مدل اسلامی آنچه چیزهایی در انسان اعتلا پیدا میکند که او را به سمت کاملتر شدن دین و نگاهش به زندگی سوق میدهد؟
ما در ازدواج سه سطح داریم؛ سطح اول، ازدواج حیوانی است که تنها شامل رفع نیازهای حیاتی مثل نیاز به غذا، خواب و نیاز جنسی میشود. سطح دومِ ازدواج، ازدواج اخلاقی و ارزشی است که در این زندگی عشق، مودت، خوشاخلاقی، تعلیم و تربیت و پرورش معنوی وجود دارد و این ازدواج باعث رشد و تکامل زوجین میشود. سطح سومِ ازدواج، ازدواج توحیدی و مذهبی است که اصل و اوج ازدواج در اسلام همین سطح است؛ یعنی باهم شریک باشیم برای رسیدن به خدا.در این نوع ازدواج زن و شوهر برای تکامل در کنار هم زندگی میکنند و از همین تکمیل شدن برای رسیدن به رضا و خوشنودی خدا بهره میبرند.»
مشکلات اقتصادی در جامعه امروز ما از مسائلی است که جوانها را از ازدواج و مسئولیتپذیری در آن دور میکند. در چنین شرایطی چطور میتوان آنها را به ازدواج تشویق کرد؟
مثل هر هدف دیگری در زندگی، انسان تصمیماتی میگیرد که به آن نیاز و خواسته برسد. بحث اقتصادی بهطور حتم یکی از ابزارهای تحقق ازدواج است و این طبیعی است که جوانها نگران این مقوله باشند. وضع مالی مناسب چیزی است که عقل و منطق میگوید باید وجود داشته باشد تا انسان بتواند زندگیاش را بگذراند امانگاه اسلام به ازدواج کمی متفاوتتر است .
در اسلام توجه به مسائل مالی برای شروع یک زندگی مشترک بهعنوان یک اصل در نظر گرفته نمیشود؟
در اسلام لازمه تشکیل زندگی رسیدن به این وضع مناسب مالی نیست. از آیات و روایات و احادیث اینطور برداشت میشود که خداوند و رسول خدا در این شرایط نیز انسانها را نسبت به ازدواج ترغیب میکنند و آن را باعث گشایش در روزی معرفی میکنند. خداوند در آیه ۳۲ سوره نور میفرمایند: « إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ» در این آیه خداوند امر میکند که انسانها را به سمت ازدواج سوق دهید و اگر فقیر بودند خداوند از فضل خود آنها را بینیاز میکند.
یعنی در دین مبین اسلام حتی به نیازمندانی که برای شروع یک زندگی با مشکلات مالی روبهرو هستند هم توصیه به ازدواج میشود؟
بله، همینطور است. در روایات آمده که ازدواج عامل افزایش رزق و روزی است. ما در یک روایت داریم که جوانی از انصار نزد پیامبر (ص) آمد و از فقر خود شکایت کرد؛ پیامبر (ص) به او فرمود ازدواج کن. لذا با نگاه معنوی و بر اساس نظر قران و روایات فقر و نداشتن امکانات مالی نباید مانع اصلی اقدام برای ازدواج باشد منتها این نوع نگاه به ازدواج نیازمند ایمان و صبر و اعتقاد قوی از طرفین زوجین است.»
در غرب نگاه به مقوله ازدواج با چه اولویتهایی همراه است؟
بهطورکلی ازدواج مقولهای است که در تمام جهان مطابق بافرهنگ ملتها پیشآمده و اکنون دچار تغییراتی شده است. چیزی که من در کشورهای غربی چه اروپا و چه در آمریکای لاتین تجربه کردم این است که در این کشورها ازدواج اساساً خیلی موضوعیت ندارد و متأسفانه آنها همزیستی بدون ازدواج را باب کردهاند. در کشورهای غربی ازدواج اولویت اول جوانان نیست؛ حتی افرادی که امکانات مالی مناسبی دارند تصمیم جدی برای ازدواج ندارند و برخی از آنها در سنین بعد از 50 سالگی زندگی مشترک تشکیل میدهند.»
تصور بسیاری از جوانها این است که در غرب رفاه مالی بیشتری برای جوانها وجود دارد و همین موضوع میتواند ازدواج را به امری ساده و در دسترس تبدیل کند.آیا این نگاه منطبق بر واقعیتهای جوامع غربی امروزی است؟
حقیقت این است که مشکلات اقتصادی و فقر در همه کشورها وجود دارد و اینگونه نیست که بگوییم شرایط ازدواج برای جوانان ایرانی فراهم نیست؛ فارغ از مسائل اقتصادی من فکر میکنم ازدواج یک مسئله کاملاً فرهنگی و یک تصمیم شخصی است یعنی شما میتوانید در اوج فقر باشید، ازدواج کنید و میتوانید در اوج غنا و ثروتمندی باشد و ازدواج نکنید. بسیاری از افرادی که شرایط مالی خوبی دارند اقدام به همخانه بودن بدون ازدواج میکنند. بسیاری از آنها در این شرایط صاحب فرزند هم میشود. شکل این خانوادهها در غرب آسیبپذیر است. به همین دلیل میگویم ازدواج در یک جامعه ارتباط مستقیمی بافرهنگ آن دارد؛ لذا برای اقدام به ازدواج باید کمی از توهمات دور شد و به ازدواج بهعنوان اولویت نگاه کرد. هر وقت ما به ازدواج بهعنوان اولویت نگاه کنیم دیگر هیچچیز حتی مشکل مالی هم نمیتواند مانع برای ازدواج باشد. اسلام این را میخواهد و میگوید خداوند به زوجها برای شروع یک زندگی مشترک کمک میکند. اگر به این آیات ایمان قلبی داشته باشیم دیگر هیچ مانعی نمیتواند ما را از خواست و خوشنودی خداوند دور کند.»