به قلم : شبنم طلوعی – روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : اکثر افراد در جلسات رواندرمانی ویژگیهایی از همسر خود مطرح میکنند و میگویند نمیتوانند با آن کنار آیند و به همین علت هم باید طلاق بگیرند این در حالی است که این ویژگیها یک شبه ایجاد نشده بلکه از ابتدا وجود داشته و پس از مدتها زندگی مشترک تغییر شکل دادهاند، پس زوجین باید از همان ابتدا آگاهانه وارد زندگی مشترک شوند.
اجرای راهکارهای مشاور
زوجین باید راهکارهای ارائه شده از سوی مشاور را به منظور حل مشکلات خود اجرا کنند تا به نتیجه برسند و از روی احساس صرف برای طلاق گرفتن اقدام نکنند، تصمیمگیری برای طلاق گرفتن یا ادامه دادن زندگی مشترک کار رواندرمانگر نیست، رواندرمانگر نباید به زوجین بگوید زندگی مشترک را ادامه دهند و یا طلاق بگیرند. وقتی زوجین به مشکلی در زندگی مشترک برمیخورند در ابتدا میکوشند که مشکل را با راهکارهای ذهنی و عملی خود حل کنند اما گاهی این روشها کارساز نیست و تنها اوضاع را خرابتر میکند. در این شرایط باید به سراغ رواندرمانگر و روانشناس متخصص رفت تا با تحلیل درست مشاور، زوجین مسیر درست را انتخاب کنند. طلاق در سه جنبه خانوادگی، فردی و زناشویی تأثیرگذار است و میتواند اثرات مخربی بر جای بگذارد.
بیشتربخوانید:
آثار فردی و خانوادگی طلاق
احساس گناه، مشکلات جسمی، مشکلات روحی نظیر دوگانگی نقش، مشکلات اقتصادی، انزوای اجتماعی، اختلال هویت و به طور کلی کاهش رضایت از زندگی از جمله آثار فردی طلاق است و در عین حال این را هم گفت که گرچه تمام عناصر زندگی تحت تأثیر طلاق قرار میگیرند اما عنصر خانواده بیشترین تأثیرپذیری را از طلاق افراد دارد.
همچنین احساس رنج، اضطراب، گناه و پوچی معمولاً در خانوادههای افرادی که طلاق میگیرند دیده میشود و طلاق بر پیچیدگی وظایف خانوادگی میافزاید. عاطفه، عصبانیت، خشم و آشفتگی میتواند به گرفتن تصمیم نادرست طلاق شدت بخشد و منجر به پشیمانی افراد پس از طلاق شود، تأکید کرد: قرار نیست در جلسه مشاوره تصمیم گرفتن برای طلاق یا ادامه زندگی مشترک بر عهده روانشناس باشد بلکه روانشناس تنها راهکارهای مدنظر خود را برای بهبود زندگی مشترک مطرح میکند و این زوجین هستند که باید تصمیم نهایی را بگیرند.
انواع طلاق
طلاق انواع مختلفی دارد که از جمله آن طلاق عاطفی است و تلاش برای بازگشت زوجین به زندگی مشترک نیز اغلب در این نوع طلاق نتیجهبخش است، در طلاق عاطفی زوجین از نظر جسمی فعال و سالماند اما نسبت به هم کششی ندارند طلاق عاطفی رخ میدهد و نشانههایی دارد که زوجین با مشاهده آنها به عنوان یک زنگ خطر جدی باید به روانشناس مراجعه کنند. تغییر علایق، لذتها، تفریح و سبک زندگی زوجین در زندگی مشترک، خیانت، صمیمی نبودن با همسر، کینهورزی همسران نسبت به هم و یا بیتفاوتی همسران نسبت به یکدیگر از جمله نشانههای طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی معمولاً با شکایت زوجین از یکدیگر به علت انتظارات برآورده نشده و در نهایت دعوا خود را نشان میدهد و خیانت، خشم، افسردگی و آسیب روانی به فرزندان نیز از جمله آسیبهای آن است.
بیشتر بخوانید:
طلاق به دلیل ازدواج مجدد امکان پذیر است؟
تصمیم شخصی همراه با آگاهی
تصمیم به جدا شدن از همسر یا ادامه دادن زندگی مشترک بر عهده شخص است اما باید با آگاهی کامل انجام شود، پس از طلاق افراد باید برای احیای روان خود و از بین بردن آسیبهای روانشناختی طلاق، رواندرمانی انجام دهند چراکه آسیبهای روانی پس از طلاق بدون مراجعه به روانشناس و رواندرمانگر همراه افراد باقی خواهد ماند.
گاهی ماندن در زندگی پر آشوب تاوان بیشتری از طلاق دارد و به همین منظور برای گرفتن تصمیم درست، مشاوره پیش از طلاق مهم و لازم است، افراد نباید تا شش ماه پس از طلاق وارد رابطه جدیدی شوند و ورود به یک رابطه جدید نیز باید با مشاوره دقیق انجام شود تا اشتباهات گذشته در زندگی مشترک جدید تکرار نشود.
نکات روانشناختی برای مدیریت لحظه بروز اختلاف
با توجه به اینکه زوجین به هنگام دعوا تنها باید درباره مسائل مربوط به آن اختلاف مشخص صحبت کرده و از باز کردن مسائل کهنه پیشین در اختلاف جدید بپرهیزند، زن و شوهرها باید مدنظر داشته باشند که به هنگام بروز اختلاف و دعوا از کلماتی نظیر "همیشه" و یا "هیچ وقت" استفاده نکنند و دقیقاً مشخص کنند گلهمند بودنشان برای چه اتفاق و زمانی است. برای مثال به جای بیان این جمله که "تو همیشه ناراحتی" باید مشخصاً بگویند "تو از فلان روز و پس از بروز فلان اتفاق ناراحت هستی" و در عین حال در ابتدای جملات از ضمیر "من" استفاده کرده و بگویند " من احساس میکنم که..." تا اینگونه همسر احساس متهم بودن نداشته و نیز انگیزه شنیدن ادامه سخنان را داشته باشد.
بیشتربخوانید:
معیارهای نادرست در انتخاب همسر
در ادامه راهکارهایی را برای رفتار با همسر در حین و بعد از دعوا ارائه میکنم:
رفتارهای ممنوعه پس از «دعوا با همسر» چیست؟
تلاش برای پیروزی یا شکست یکی از زوجین در بحثهای زنوشوهری بیمفهوم است، در بسیاری مواقع، زوجین برای پیروزی در بحث و دعوای زنوشوهری مسائل گذشته را پیش کشیده و کاستیهای پیشین همسر در زندگی مشترک را نبش قبر میکنند تا اینگونه از این مسائل به عنوان شاهد و دالی بر بیگناهی خود استفاده کنند. حالآنکه پیروزی یک نفره در زندگی مشترک بیمفهوم است و زوجین در زندگی مشترک، یا هر دو شکست خورده و یا هر دو پیروز میشوند.
کش دادن مسائل، سرد شدن رفتار زوجین با یکدیگر، جدا کردن جای خواب زوجین از یکدیگر، ناامید شدن از رابطه و مرور جملههایی که همسر در حین دعوا مطرح کرده است از جمله رفتارهای نادرست زوجین پس از بروز جر و بحث زنوشوهری میباشد. زوجین باید همواره و تحت هر شرایطی، حتی به هنگام دعوا کردن این امر را مدنظر داشته باشند که نباید به خانوادههای یکدیگر توهین کنند.
با توجه به اینکه بسیاری از زوجین پس از بروز اختلاف، سفره غذا و جای خواب خود را از یکدیگر جدا میکنند و حتی تا مدتها به یکدیگر سلام هم نمیکنند، زوجین حق ندارند چون با همسر دعوا کرده و از یکدیگر دلخور هستند؛ با هم سلام و خداحافظی نکنند. جدا کردن جای خواب و سفره غذا پس از بروز اختلاف از دیگر کارهای ممنوعهای است که نباید زوجین پس از بروز اختلاف انجام دهند. تحت هر شرایطی اعضای خانواده باید با یکدیگر و در کنار یکدیگر غذا بخورند.
بیشتر بخوانید:
5کلید طلایی برای حل مشکلات دوران عقد
پایان دادن به یک رابطه عاطفی بدون شکست
هر دو تلاش کنید
بسیاری از زوجین به اشتباه در دعواهای زنوشوهری تلاش میکنند پیروز شوند و همسرشان را در موضع شکست قرار دهند و این در حالی است که باید زن و مرد هر دو برای پیروزی تلاش کنند، در راه این پیروزی بعضاً زوجین به نبش قبر مشکلات پیشین روی میآورند و از این امر غافلاند که با تبدیل شدن این کار به عادت و دائماً نبش قبر کردن مسائل، لوح سفید زندگی مشترک را لکهدار میکنند.
سلامت روان زوجها
پایه سلامت زندگی مشترک به سلامت روان زوجین وابسته است و زوجین باید مهارت حل مسئله و گفتگو کردن درست با یکدیگر را بیاموزند. برخلاف تصور بسیاری از زوجین زندگی کردن نیازمند آموزش و آگاهی نسبت به مهارتهای زندگی است. به هنگام دعوا از "سکوت" کردن غافل نشوند تا اینگونه به یکدیگر فرصت دهند هر کدام نظر خود درباره بحث ایجادشده را از دیدگاه خود بیان کند. با توجه به اهمیت "شنونده" بودن به هنگام بروز بحث و دعوا، در این مواقع زوجین باید شنونده فعالی برای صحبتهای همسر باشند و بدون اینکه فکر کنند در برابر صحبتهای همسر باید چه پاسخی دهند، فعالانه به صحبتهای همسر گوش کنند. همچنین بعد از تمام شدن صحبتهای همسر، طرف مقابل باید آنچه را که از صحبتهای همسر متوجه شده است را به زبان خودش برای همسر توضیح دهد تا اینگونه به همسر خود احساس "همدلی" را انتقال دهد. در انتها نیز باید به سراغ مهارت حل مسئله رفت تا بحث پیشآمده را فیصله دهند.
زوجین باید سکوت کردن به هنگام دعوا را تمرین کنند تا همسر نیز میدانی برای ابراز وجود داشته باشد، نباید فراموش کرد گاهی فقط شنونده بودن کارساز است و برای صحبتهای زوجینی که همیشه هر دو حین دعوا حرف میزنند، شنوندهای وجود ندارد. اگر مشکلات و دعوای زوجین حاد نیست باید توسط خود زوجین و بدون دخالت خانوادهها حل شود و در غیر این صورت حضور مشاور و خانواده زوجین برای حل مسئله مهم است.
بیشتربخوانید:
مراحل ازدواج و انتخاب همسر