زندگی آنلاین؛ مجله اینترنتی سبک زندگی

ركسانا خوشابی؛ كارشناس ارشد مشاوره

گذر از بحران میانسالی

بسیاری از مردها در دوران میانسالی اعتمادبه نفس و حس جوانی خود را از دست می‌‌دهند. آنها با گذر  از میانسالی به دنبال راهی تازه برای برگرداندن اعتماد به نفس‌شان می‌گردند و خوب یا بد، انتخاب یک همسر جوان را یکی از این راه‌ها می‌‌دانند. آنها احساس می‌کنند با جذب یک همسر جوان، دیگران به شکلی دیگر به آنها نگاه می‌کنند یا  با این انتخاب سال‌ها جوان‌تر می‌‌شوند و با برنده شدن در چنین مسابقه‌ای به خودشان و همه ثابت می‌‌کنند که هنوز جوان‌اند. اما متوجه دیگر تبعات ازدواج با دخترهای کم سن و جوان‌تر از خود نیستند و شاید نمی‌‌دانند که تفاوت نسل، تفاوت سن، تفاوت دیدگاه و تفاوت در خواسته‌ها و اهداف می‌‌تواند برایشان مسئله‌ساز و حتی منجر به جدایی بشود.

همسر جوان دردوران پیری

بسیاری از مردان مسن که همسر جوان می‌‌خواهند گمان می‌‌کنند همسر جوان می‌‌تواند با شور جوانی خود حال آنها را بهتر کند. آنها می‌‌گویند همسر جوان می‌‌تواند در دوران پیری و بیماری از آنها مراقبت کند و همیشه خسته و بیمار نیست و آه و ناله نمی‌‌کند! گرچه خود این مردان می‌‌دانند که با وجود چند دهه اختلاف سنی آینده‌ی چندان خوشی در انتظار چنین زندگی زناشویی نخواهد بود اما به این ازدواج تن می‌‌دهند.

زنان جوان، سخت‌گیری زنان مسن‌تر را ندارند!

برخی از مردان مسن معتقدند که دختران جوانی که هنوز با سختی‌ها و سرد و گرم زندگی مشترک دست و پنجه نرم نکرده‌اند به همسر آینده‌شان نگاهی دیگر دارند. از نظر آنها زنان جوان گمان می‌کنند که عشق همه چیز است و با سخت‌گیری در مورد برخی موضوعات جدی زندگی، برخلاف زنان مسن‌تر رابطه را به زیر سوال نمی‌‌برند. بسیاری از آنها دوست دارند عاشق باشند و خوش بگذرانند و اگر مردی بتواند این حس عاطفی و هیجانی را در آنها زنده نگه دارد، تا چند سالی به‌دلیل کمبود‌ها و کاستی‌هایی که دارد او را سرزنش نمی‌کنند!

راه دیگری ندارم!

برخی مردهای مسن می‌‌گویند چون قدرت انتخاب همسر در زمان پیری کمتر است و آنها نمی‌‌توانند ماهها و سالها به دنبال همسر مناسب بگردند، به انتخاب‌های دم دست و کسانی که دیگران به آنها معرفی می‌‌کنند بسنده می‌‌کنند و اگر این افراد زن‌های جوان باشند که به هر دلیلی تن به ازدواج با این مردها می‌‌دهند هم که چه بهتر.

زن‌های جوان و شكست‌های عاطفی

مردهای مسن می‌‌گویند زن‌های جوان‌تر احتمالا تجربه یک ازدواج شکست خورده و رها شدن با یک فرزند را ندارند. چنین زنی آنقدر در شکست‌های عاطفی غرق نشده که طراوتش را از دست بدهد و بخواهد معادله زندگی را تبدیل به معامله کند. این زن که به‌دلیل کم بودن تجربیات عاشقانه‌اش، از خاطره یک رابطه از دست رفته رنج نمی‌کشد، خیلی راحت‌تر می‌تواند اعتماد کند و با ذهن پاک‌تری می‌تواند وارد یک جریان عاشقانه شود، آن هم با مردی که چند دهه از خودش بزرگ‌تر است!

زن‌های جوان، زیباترند

این دلیل هم که دیگر گفتن ندارد. به هر حال از نظر اکثر مردها، زن‌های جوان، زیباتر و با طراوت‌تر و سالم‌ترند!

پول بیشتری برایم خرج می‌‌کند!

بیشتر زن‌های جوان می‌‌گویند مسن‌تر‌ها نسبت به جوان‌ها پولدارترند و برای نگه داشتن یک زن پول بیشتری برایش خرج می‌‌کنند. مردی که پا به میانسالی گذاشته، احتمالا شرایط مالی بهتری دارد و از خرج کردن پولش برای یک عشق جوان، ابایی ندارد در حالی که مردهای جوان‌تر بیشتر به لذت‌ها و سرگرمی‌‌های خودشان می‌‌پردازند. اما پول و ثروت در دراز مدت نمی‌‌تواند رضایت زناشویی برای طرفین به ارمغان آورد.

پدر می‌‌خواهم !

متاسفانه دخترانی که رابطه عاطفی مطلوب و محکمی‌‌ با پدرشان نداشته‌اند و از حمایت و محبت پدرشان بی‌بهره بوده‌اند، احتمالا بیشتر به ازدواج با مردی مسن‌تر ترغیب می‌شوند. آنها بیشتر از آنکه به دنبال یک همسر و همراه باشند، دوست دارند دوباره پدری پیدا کنند؛ پدری که آنها را زیر پر و بال خود می‌گیرد و ترس‌هایشان را دور می‌کند. بدیهی است که رابطه زناشویی در چنین حالتی تبدیل می‌‌شود به رابطه والد و فرزند. رابطه‌ای که نه برای مرد و نه برای زن راضی کننده نیست.

خودش را فدایم می‌‌کند !!!

زن‌ها گمان می‌‌کنند مردهایی که اختلاف سنی زیادی با همسرشان دارند، دوست دارند به هر طریقی شریک زندگی‌شان را از خود راضی نگه دارند و هر کاری می‌‌کنند تا مسن بودنش را از یاد همسرشان ببرند آنها نه‌تنها از لحاظ مالی چیزی را از زن جوان‌شان دریغ نمی‌کنند، بلکه با  گردش و تفریح مداوم برای  او، سعی می‌‌کنند کسالت ناشی از سن و سال خود را از یاد همسر جوانشان ببرند!

همان‌طور که ملاحظه می‌‌کنید، دلایلی که مردان مسن به سراغ زنان جوان می‌‌آیند و زنان جوان هم آنها را می‌‌پذیرند دلایل عمیق و هماهنگ کننده‌ای نیستند. زندگی زناشویی هماهنگی می‌‌خواهد. طرفین باید شباهت و تفاهم داشته باشند نه اینکه ازدواج را   تبدیل به راهی برای خودخواهی و ثروت اندوزی کنند یا بخواهند به دیگران فخرفروشی کرده  یا مشکلات و بحران میانسالی خود را پوشش دهند.

از طرفی افراد مسن‌تر چه زن و چه مرد، باید روحیه خود را جوان و با طراوت نگه دارند و خود و اطلاعات خود را به روز کنند. باید همیشه به دنبال یادگیری و نشاط باشند و بتوانند اطرافیانشان را شاد کنند. تا موضوع سن شناسنامه‌ای و کلاً موضوعات ظاهری در روابط کمرنگ شود. بیایید به چیزهای ظاهری دل نبندیم چون همگی زوال پذیرند. بر عکس، بیشتر به کارها و چیزهایی بپردازیم که روح و روانمان را آبیاری می‌‌کنند و نجات می‌‌بخشند.