مراقبت از خود در معاشرتهای نوروزی
دید و بازدید و خصوصا دید و بازدیدهای نوروزی از جمله رسوم خوب و قدیمی ایرانیان است. اما همه افراد خانواده و خصوصا مادر یک خانواده باید مراقب باشد که دید و بازدید نوروزی تبدیل به راه و روشی برای ناراحتی، دلخوری و خصوصا از دست دادن انرژی افراد خانواده و خود او نشود. همه ما، در زندگی نسبت به بستگان و اطرافیان خود مسئولیتهایی داریم. مادر، پدر، همسر، فرزندان، خواهر و برادر، فامیل، همسایه و... طبیعی است كه نسبت به خواستههای این افراد بیتفاوت نیستیم و لازم است با آنها معاشرت کنیم یا حتی در برخی زمینهها به آنها كمك كنیم. البته در اغلب موارد این كمكها دوطرفه است و آنها نیز در قبال ما احساس مسئولیت دارند و به ما كمك میكنند.غیر از این افراد، افراد دیگری نیز در پیرامون ما هستند. كه خواهی نخواهی انرژی زیادی از ما میگیرند و ما برای نگه داشتن اینها در زندگیمان به ناچار انرژی زیادی مصرف میكنیم. سوال اینجاست كه آیا مصرف انرژی زیاد برای نگه داشتن افرادی كه زندگی و سرنوشتشان از ما جداست و به نوعی میتوان گفت که همسنخ ما نیستند كار بجایی هست یا نه؟
و آیا با نزدیک شدن به این افراد، به خودمان یا به آنها کمکی کردهایم یا خیر؟
متأسفانه آمار نشان میدهد معاشرت با افرادی که از ما انرژی بیش از اندازه میگیرند نه تنها فایدهای ندارد بلکه زیانهای روانی و جسمانی برای طرفین بهجا میگذارند. چون همانطور كه میدانید انرژی انسان محدود است. این انرژی محدود باید صرف كارهای زیادی در زندگی شود. تحصیل، اشتغال، كسب درآمد، كارهای شخصی، بزرگ كردن فرزندان، نگهداری ومراقبت از والدین، رسیدگی به دوستان و نزدیكان و از همه مهمتر انجام وظایفی كه در مقابل خداوند بر عهده ما گذاشته شده است.
اگر این انرژی صرف انجام كارهای بیهوده شود اصطلاحاً دچار كاهش انرژی میشویم. درست مانند یك کپسول بزرگ اکسیژن كه چند سوراخ ریز و درشت در بدنهی آن ایجاد شده باشد. در این صورت اگر اکسیژن این کپسول در لوله جاری شود مقداری از آن از سوراخها به بیرون تراوش كرده و شدت اکسیژن نهایی، كاهش پیدا میكند. به همین ترتیب انرژی انسان هم اگر صرف كارها یا افرادی شود كه كارها و افراد اصلی زندگی ما نیستند، دچار كمبود انرژی میشویم و ناگهان میبینیم انرژیمان بشدت كاهش پیدا كرده، كم حوصله و بیحال و حتی افسرده شدهایم، از جمع و از معاشرت با دیگران احساس کسالت میکنیم و انرژی انجام كارهای عادیمان را هم نداریم.
اما متوجه نیستیم مشكل از كجاست و علت آنرا به خستگی، كار زیاد، نداشتن تفریح و مشابه اینها نسبت میدهیم و متوجه نیستیم انرژیمان دارد به هدر میرود. متاسفانه برخی از افراد هم هستند كه نه تنها انرژی ما را هدر میدهند بلكه درست مانند این است كه زهری مهلک به روح و روان ما تزریق میكنند و طبعا این زهر، روح و روانمان را آلوده میكنند و خود این آلودگی هم به كرختی و سنگینی بیشتر منجر میشود و این چرخه منفی همچنان ادامه مییابد. سنگینی، كرختی، بیانرژی بودن و در نهایت سمی شدن نتیجه معاشرت با افرادی است كه خیلی پیش از اینها میبایست از بودن با آنها صرفنظر میكردیم.
اینک این سوال پیش میآید که با چنین افرادی چه باید کرد ؟
اولین قدم برای رهایی از این زهر مهلک این است كه روابط خود و انواع رفتارهایی كه آزارتان میدهند را فهرست كنید. دومین قدم هم تسلط بر روشهای جواب دادن به این افراد است كه مانع قربانی شدن شما در قبال رفتار زهرآگین آنها میشود. در اینجا پنج روش را برای خنثی نمودن سمهای ارتباطی به شما پیشنهاد میكنیم. مطمئناً اگر شما هم روی این موضوع متمركز شوید میتوانید روشهای خلاقانهای را ابداع كنید.
افراد زهرآگین
وقتی با افراد زهرآگین ارتباط برقرار میکنیم معمولاً دچار احساساتی مانند عصبانیت، سردرگمی، رنجش و مشابه اینها میشویم؛ احساساتی كه سلامت ما را به خطر میاندازند. به همین دلیل این روابط را «روابطزهرآگین» مینامیم. شما لازم است افراد و روابط زهرآگین را بشناسید و روشهای مراقبت از خود در مقابل آنان را یاد بگیرید و به فرزندان خودتان هم بیاموزید. برای مثال برای بسیاری از ما پیش آمده که درست به این دلیل که نتوانستهایم به برخی افراد مزاحم «نه» بگوییم، با وجود كار و مشغله زیاد، وقتمان را صرف این كردهایم كه صرفاً شنونده حرفهای بیمورد و بیسروته یا تکراری دیگران باشیم. شنوندهای كه در صورت لزوم فقط «بله» یا «نه» میگوید.
بعد هم احتمالاً دچار یك سردرد شدید یا خفیف میشود! توجه داشته باشید که این سردرد دقیقاً نشانه این است كه در معرض یك ارتباط زهرآگین قرار گرفتهاید. در واقع هر ارتباطی كه انرژی شما را تحلیل ببرد، خسته و عصبانیتان كند یا احساس تحقیر و یا سردرگمی در شما به وجود بیاورد زهراگین محسوب میشود. اغلب اوقات ریشه سردردهای میگرنی، پرشهای عصبی چشم، حساسیتهای پوستی و اختلالات تغذیه، در روابط سمی بلندمدت است. برخی از این روابط سمی میتواند طرحها، روابط، برنامهها و حتی خوشبختی شما را خراب كند. وقتی کمی فکر کنید میتوانید رد پای این مشکلات را در بسیاری از روابطتان دنبال کنید.
روشهایی برای خنثی کردن زهر روابط
روش اول برای خنثی كردن این سموم به شوخی برگزار كردن موضوع است. سعی كنید به جای از كوره در رفتن، به این دوست یا فامیل آزار دهنده بخندید. كار سختی است اما به امتحانش میارزد.
روش دوم این است كه آینه بشوید و عین رفتار طرف مقابل را به او نشان بدهید تا متوجه شود رفتارش چقدر غیر منطقی است.
روش سوم رویكردی ملایمتر و پرسشگر میتواند كارساز شود. میتوانید خیلی ملایم راجع به علت رفتار طرف مقابل سؤال كنید.
روش چهارم مربوط به زمانی است كه كسی نیش و كنایه میزند. در این موارد شاید تنها راه این است كه از كوره به در روید!
روش پنجم به درد محیطهای كاری میخورد چون بعضی از تنشزاترین موقعیتها در محیط كار اتفاق میافتد. در این موارد آگاه بودن از حق و حقوق، دفاع خوبی در برابر روابط سمی است. بهتر است نقش و وظایف قانونی خود را بدانید تا اگر كسی بخواهد چیزی را به شما تحمیل كند بتوانید به خوبی در برابرش اقدام كنید.
توجه داشته باشید که شما فقط و فقط میتوانید خودتان را تغییر دهید نه دیگران را. به همین دلیل از كسی توقع نداشته باشید به خاطر شما در رفتار خود تغییری ایجاد كند. برای كم كردن و از بین بردن فشارهای ناشی از روابط زهرآگین، به تجدید نظر در واكنشهای خود احتیاج دارید و به خود شما بستگی دارد كه چقدر فشار را میخواهید جذب یا تحمل كنید. چقدر میخواهید انرژی هدر بدهید یا خود را قربانی روابط و آدمهای سمی كنید. همه ما در برابر حفظ انرژی خود مسئولیم. مسئولیم نیروی حیاتی خود را هدر ندهیم و از آن برای رسیدن به اهداف اصلی زندگی مان استفاده كنیم. نیروی حیات، نیروی زندگی است.
نیرویی كه باید صرف تحقق تمامیت وجود ما و رسیدنمان به آرزوها شود، آنرا در راه سمی كردن روح و روانتان به هدر ندهید. این روشها را به همه اعضای خانواده یاد بدهید و درباره روابط زهرآگین با آنها گفتگو کنید و راه مراقبت از خود را به آنها بیاموزید. متاسفانه اکثر ما در این زمینه آموزشی دریافت نکردهایم و حتی حواسمان نیست که کدام رابطه میتواند برایمان مضر باشد وگرنه در طول زندگی گرفتار بسیاری از ارتباطات مخرب نمیشدیم. بیاید از همین امروز شروع کنیم.