چرا زن و شوهرها دعوا ميكنند؟!
احتمالا ساده ترین سوالی كه در باره زن و شوهرها مطرح میشود این است كه چرا زن و شوهرها دعوا میكنند؟ به عبارت دیگر عمده ترین دلایل دعوا و مشاجره همسران چه هستند؟ همان طور كه میدانید بسیاری از ارتباطات ما در طول حیاتمان، با افرادی رقم میخورد كه خودمان آنها را آگاهانه انتخاب نكرده ایم. به همین دلیل لااقل در ظاهر، كاملا منطقی به نظر میرسد كه با آنها بحث و جدل یا مشاجره داشته باشیم. افرادی مانند مادر و پدر، خواهر و برادر، همكار، مدیر، همسایه و ... اما نكته جالب توجه این است كه با این كه همسرمان را خودمان انتخاب كرده و او را دوست داریم ، معمولا بیشترین مشاجرات را با او داریم. اما چرا؟
مشاجره بر سر خانوادهها، دوستان و اقوام
من با زن و شوهرهای زیادی روبرو شده ام كه گمان میكنند وقتی بر سر دیگران با هم دعوا میكنند، گناهكار اصلی فردی است كه موضوع اصلی دعوای آنها شده است! افردی مانند دوست همسرشان، مادر او، خواهر یا برادر او و ... ! این گمان، باوری كاملا غلط است و معمولا افرادی به چنین باورهایی میچسبند كه دوست دارند واقعیات را انكار كنند و تقصیرها را به گردن شخص ثالث بیاندازند ! متاسفانه چنین افرادی نمیتوانند مشكل ایجاد شده را حل كنند چون به جای اصل موضوع به چیزی رجوع میكنند كه ربطی به مشكل ندارد. اینها مدام میگویند همسرم، آدم خوبی است اما مادرش، دوستش، خواهرش، برادرش و خلاصه دیگران بد هستند. نكته مهم در این جا این است كه دعواهای شما ربطی به دیگران ندارد و معمولا این همسر شماست كه نمیتواند بین دیگران و شما، بین والدین و زندگی خانوادگی جدید، بین شما و دوستانش و ... تعادل برقرار كند. در واقع این همسر شماست كه از پختگی كافی برخوردار نیست و از نظر مدیریت روابط، ضعیف است و باید تحت نظر متخصص مدیریت روابط را بیاموزد و پختهتر شود. البته گاهی هم یكی از طرفین از همسرش انتظارات و توقعات غیر منطقی دارد. مثلا برخی از زن و شوهرها به همدیگر میگویند باید دوستان و اقوام و آشنایان خود را كنار بگذارند و دیگر با آنها معاشرت نكنند كه این هم كاملا غیر واقع بینانه است و به تدریج به دور شدن زن و شوهر و مشاجره میانجامد.
مشاجره بر سر تربیت و پرورش فرزندان
شاید تعجب كنید اما نكته مهم در تربیت و پرورش فرزندان بر میگردد به قبل از ازدواج! در واقع از همان ابتدا لازم است با كسی ازدواج كنید كه از نظر فرهنگ و عقیده، از نظر ایدئولوژی و سلیقه شبیه به شما باشد. وگرنه، نه تنها در تربیت فرزند كه در بسیاری زمینهها، دچار مشكل خواهید شد. اما اگر هم با همدیگر همسو و هم عقیده و شبیه به هم نیستید و دو نوع تربیت متفاوت را میپسندید، اقلا این را جلوی فرزندانتان ابراز نكنید و هر طور كه شده در تنهایی و بدون حضور فرزندان با هم به نتیجه و توافق برسید. چون فرزندان شما در هر سنی كه باشند از اختلافات شما نهایت بهره را میبرند تا كار خود را انجام بدهند و از زیر تربیت هر دو شما شانه خالی كنند! اگر هیچ كدام از شما همسر خود را قبول ندارد، نزد متخصص بروید و نظر تخصصی و علمی را جایگزین نظر شخصی خود كنید. همچنین توجه داشته باشید كه هرگز بر علیه همسر خود با فرزند (یا فرزندانتان) ائتلاف نكنید. این كار بشدت روابط خانوادگی و زناشویی شما را مخدوش كرده و به ارتباطات شما ضربه میزند و كودكان شما را هم گستاخ و غیر قابل كنترل بار میآورد و زمینه را برای سوء استفاده آنها فراهم میآورد.
دعوا به خاطر سوء رفتار یا اخلاق طرف مقابل
سوء رفتار و اخلاق همسر، عدم پایبندی او به تعهدات و قول و قرارها، تمایل او به كارهای منفی و آسیب رسان مانند اعتیاد، خیانت، دروغ یا ...) و مواردی از این دست، از جمله مسائلی است كه لازم است قبل از ازدواج، با دقت و موشكافی و كمك گرفتن از متخصص و بزرگترهای عاقل و نیز با تحقیق و مطالعه و افزایش شناخت بررسی شوند، چون تغییر این رفتارها واقعا سخت است. متاسفانه ما عادت كرده ایم كه با چشم بسته وارد ازدواج شویم و بعد كه دچار مسائل جدی شدیم به دنبال راه حل برآییم یا آه و ناله سر بدهیم و خود را بدبخت قلمداد كنیم. گویی ظاهر ازدواج را بیشتر از باطن آن و بیش از تاثیری كه در دراز مدت بر زندگی ما میگذارد، دوست داریم!
بدتر از آن این كه وقتی با چنین مواردی روبرو شدیم میخواهیم با دعوا و مشاجره، چنین مسائل عمیق و ریشه داری را كه طی سالها در همسرمان ایجاد شده حل كنیم! روش درست این است كه با حفظ خونسردی و آرامش، رفتار نامناسب را با حضور همسرمان بررسی كنیم، دلایل او را بشنویم و به او كمك كنیم كه مشكل را زیر نظرمتخصص برطرف كند و خود نیز او را همراهی و تشویق كنیم. تنها در صورتی كه همه تلاش شما بی نتیجه مانده باشید میتوانید به جدایی فكر كنید. توجه داشته باشید كه دعوا و مشاجره در چنین مواردی، جز آشفتگی بیشتر هیچ كمكی نخواهد كرد.
بحث به خاطر اختلاف نظرها و برنامههای آتی
هر دو نفری ممكن است اختلاف نظر و سلیقه داشته باشند. هر دو نفری ممكن است در برنامهریزیهای خود برای آینده با عدم توافق روبرو باشند. در واقع اختلاف نظر بین دو نفر طبیعی است. اما مشاجره بر سر اختلاف نظرها و پافشاری بر نظر خود یا بر به كرسی نشاندن نظرات، به هیچوجه مشكلی را حل نمیكند. در درجه اول اگر محبت و هم فهمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد، همین محبت و درك متقابل كمك میكند تا نظرات آنها به هم نزدیك شود و به جای این كه زن یا شوهر بر نظر خود پافشاری كند، با كمك همدیگر به نظری برآیندی برسند كه تا حدی تامین كننده خواسته هر دو باشد. یا لااقل نظری كه شعورمندتر است انتخاب و حاكم شود. اگر نه، در این زمینه هم میتوانید از متخصص كمك بگیرید. به شرطی كه بتوانید خودخواهی را كنار گذاشته و نظر متخصص را پذیرا باشید.
دعواهای پنهان
دعواهای پنهان كه در علم روانشناسی از جمله عمدهترین دعواها و مشاجرات بین زن و شوهرها شناخته میشوند، به مشاجراتی اطلاق میشود كه در ظاهر در باره یك موضوع كوچك و پیش پا افتاده است اما در باطن، مربوط به موضوع مهمی است كه یكی از طرفین یا هردو نمیتوانند در باره آن گفتگوی روشن و منطقی داشته باشند! وقتی به همسرمان زور میگوییم، در برخی زمینهها او را نادیده میگیریم، او را درك نمیكنیم و به میل و خواسته او توجه نداریم، وقتی نمیتوانیم از او حمایت كنیم و در خوشی و ناخوشی او را همراهی كنیم، احتمالا دعواهای پنهان در زندگی مان افزایش مییابند.
متاسفانه برخی از افراد روشهای حل مسئله، ابراز وجود و گفتگوی متقابل را بلد نیستند و ترجیح میدهند همه چیز را در خود دفن كنند و همین عمل باعث بروز دعواهای پنهان بیشتر و بیشتر میشود. این روشها را از متخصصان یاد بگیرید و اجازه ندهید دعواهای پنهان در زندگیتان، شادی و رضایت را از شما بگیرد.
مشاجرات بر سر مسائل مالی، شغلی و حرفه ای
عادلانه نیست كه با كسی ازدواج كنیم و بعد از ازدواج، از او بخواهیم از شغل و حرفه خود دست بردارد یا حرفه دیگری را جایگزین كند. همچنین زمانی كه با آگاهی از میزان درآمد و امكانات مالی شخصی با او ازدواج كردهایم درست نیست كه در زندگی او را تحت فشار بگذاریم تا پول بیشتری بدست بیاورد. مسائل مالی و حرفهای، باید از همان ابتدای زندگی روشن شوند و دختر و پسر مفصلا در باره آن گفتگو كنند و اگر شرط یا قراری دارند از همان ابتدا در جلوی خانوادهها یا بصورت مكتوب تعیین كنند. متاسفانه چنین مواردی هرگز از ذهن همسر ما پاك نمیشود و منجر به مشاجرات شدید یا دعواهای پنهان آسیب زننده شده و سرانجام به كدورت و سردی بین زن و شوهر خواهد انجامید.
پس اگر از كار و حرفه همسرمان، از كار كردن او، یا از میزان درآمد او دل خوشی نداریم باید از همان ابتدا با او گفتگو كنیم. اگر این گفتگو از همان ابتدا و قبل از عقد ازدواج انجام نشده باشد، جوانمردانه ومنطقی نیست كه بعدا بخواهیم با بهانه گیری یا مشاجره به زن یا شوهر خود فشار بیاوریم و خدای ناكرده با تولید انزجار، راه جدایی و متاركه را بگشاییم.
دعوا بر سر مسائل ظاهری، لباس، نوع پوشش و ...
این مورد هم از جمله مواردی است كه گاه بین زن و شوهرها، دستخوش خودخواهی یكی از طرفین میشود. در واقع این مشكل از این ذهنیت غلط نتیجه میشود كه یكی از طرفین، گمان میكند كه وضعیت ظاهری طرف مقابل را بعد از ازدواج به میل خود تغییر داده و تعیین خواهد كرد. در حالی كه اگر قبل از ازدواج در باره آن صحبت كند، لااقل طرف مقابل متوجه میشود كه ظاهر او به هر دلیلی مورد پسند طرف مقابل نیست و میتواند فكر كند و ببیند قادر به تغییر آن هست یا نه ؟
و اگر نیست، لااقل تن به چنین ازدواجی ندهد. اگر زن یا شوهر، طرف مقابل خود را یك انسان (و نه یك موجود نادان) تصور میكند میتواند چنین حقی را نیز برای او قائل شود كه خود، ظاهرش را با توجه به موقعیتهای مختلف تعیین كند و اگر هم طرف مقابل را فردی نادان و ناآگاه تصور میكند چه بهتر كه از همان اول با او ازدواج نكند. گاهی تغییر ظاهر بصورت یك پیشنهاد یا تذكر نرم مطرح میشود. در این صورت طرف مقابل میتواند آزادانه در باره آن فكر كند و به تغییر آن اقدام نماید اما اگر با تحكم یا زور یا غیر مودبانه مطرح شود دلخوری و گاه مقابله به مثلهایی ایجاد میكند كه زندگی را تلخ خواهد كرد.
گرچه مشاجرات زن و شوهرها محدود به این چند دسته نیستند اما به نظر من همه آنها را میتوان در یك عبارت كوتاه خلاصه كرد. «عدم تعادل». اگر حد و اندازه و انصاف در گفتگوها، در روابط، در وضعیت ظاهر و پوشش، در مسائل مالی، در تربیت فرزندان، در برنامهها و هدفها و خلاصه در هر چیزی مراعات شود، مشاجرات بین زن و شوهرها به حداقل خواهد رسید. توجه داشته باشید كه با كمترین مشاجره نباید از كوره در رفت بلكه در درجه اول باید به حل مشكل و مسئله ایجاد شده اقدام كنیم.