Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 04:45

13
اردیبهشت
طلاق پايان زندگی نيست

طلاق پايان زندگی نيست

طلاق در واقع نوعی از دست دادن یك زندگی مشترك است؛ در این میان افرادی كه طلاق می‌گیرند به طور طبیعی دوره‌های سوگواری و سپس افسردگی را پشت سر می‌گذارند

ندا جعفری

 

 

مهمانی رفتن‌های مریم تمامی‌نداشت او تمام زندگی‌اش را فدای دوستانش كرده بود و برایش اهمیت نداشت همسر و دختر كوچولویش در چه وضعیتی زندگی می‌كنند؛ بالاخره یك روز صبر سعید هم به سر رسید و این زوج جوان از سر لجبازی از هم جدا شدند.حالا یك سالی از این جدایی می‌گذرد و مریم كه در شادی و نشاط در بین دوستانش رقیب نداشت دچار افسردگی شده؛ او هر روز طلاقنامه اش را چند بار ورق میزند و به مرور خاطراتش می‌پردازد. این سند به راحتی زندگی، همسر و فرزندش را از او گرفت و تنهایی را برایش رقم زد. حالا كه درست فكر می‌كند، همسرش آنقدرها آدم بدی نبود، او خودش مقصر بود، اگر لجبازی نمی‌كرد، اگر یكدنده نمی‌شد، اگر كمی‌گذشت داشت و به زندگی‌اش بها می‌داد اكنون كنار همسر و فرزندش زندگی می‌كرد.

به طور كلی می‌توان گفت جدایی از هر نوعی كه باشد سخت است؛ می‌خواهد از جنس دوری مادر و فرزند باشد یا جدایی زن و مردی كه تا چند وقت قبل با هم پیمان ازدواج داشتند. «محمد رضا دژكام» روانشناس با بیان اینكه ایجاد بحران از عوارض طلاق است، تصریح می‌كند: طلاق در واقع نوعی از دست دادن یك زندگی مشترك است؛ در این میان افرادی كه طلاق می‌گیرند به طور طبیعی دوره‌های سوگواری و سپس افسردگی را پشت سر می‌گذارند.

وی در ادامه توضیح می‌دهد: در دوره سوگواری كه بلافاصله بعد از طلاق اتفاق می‌افتد فرد شوكه می‌شود. سپس به طلاق می‌اندیشد و به خاطرات گذشته و آینده‌ای كه در پیش رو دارد فكر می‌كند. در این مرحله گاهی زوجین با مرور خاطرات گذشته به خود یا به طرف مقابلشان حق می‌دهند و وقتی احساس پشیمانی می‌كنند دچار افسردگی، عصبانیت و درماندگی می‌شوند. آن‌ها در واقع نمی‌دانند كه چه كاری باید انجام دهند.

افسردگی بعد از طلاق در زن‌ها بیشتر است

این روانشناس اظهار می‌دارد: افسردگی بعد از طلاق معمولا در زن‌ها بیشتر از مردها به چشم می‌خورد چون زن‌ها معمولا موضوع را خیلی بزرگ‌تر از آن چی كه هست جلوه می‌دهند و احساس می‌كنند كه بعد از طلاق زندگی تمام شده و به بن بست رسیده‌اند. دژكام در ادامه می‌افزاید: كسانیكه طلاق می‌گیرند باید بسیاری از مشكلات بعد از آن را بپذیرند و خودشان را برای آنچه پیش روی آن‌هاست آماده كنند. زن و مرد بعد از جدایی باید قبول كنند كه در زندگی اشتباهاتی را مرتكب شدند و باید با اصلاح خودشان زندگی جدیدی را آغاز كنند.

درمان افسردگی كمك خانواده را می‌طلبد

دژكام با بیان اینكه خانواده‌ها پس از طلاق، باید موقعیت جدید فرزندشان را درك و كاری كنند تا او بتواند زندگی‌اش را از نو بسازد، می‌افزاید: زمان پس از طلاق بدترین دوره برای نصیحت كردن است. پس خانواده‌ها باید نصیحت كردن را به زمانی دیگر موكول كنند تا به نتیجه مطلوبی برسند.

وی می‌گوید: بعضی خانواده‌ها فرزند جدا شده خود را به چشم انسانی مقصر، گناهكار و شكست خورده می‌بینند و به جای كمك به بهبود روند زندگی مدام آن‌ها را سرزنش می‌كنند این در حالی است كه اگر آن‌ها دوستان واقعی فرزندشان هستند باید به او كمك كنند تا افسردگی‌اش را سپری كند و پس از بازیابی شخصیت او را برای زندگی بهتر آماده كنند.

ازدواج مجدد راهی برای فرار از مشكلات نیست

طبیعی است كه با گذشت مدتی از ازدواج اول فرد دوباره بخواهد تا زندگی جدیدی را آغاز كند. در این میان مهم‌ترین نكته این است كه قبل از هرگونه تصمیمی‌برای ایجاد یك رابطه جدید، باید دلایل اصلی طلاق خود را مورد بررسی قرار دهد و بفهمد كه تا چه اندازه در این جدایی نقش داشته است. «نسیم شبستری» مشاوره خانواده با تایید این مطلب می‌گوید: پس از طلاق، مشورت با یك مشاور بهترین راهكار برای شروع یك زندگی مجدد است زیرا مشاوره به فرد كمك می‌كند تا در انتخاب مجدد خود بهتر تصمیم بگیرد و به نوعی راه را از بیراه تشخیص دهد.

او با بیان اینكه ازدواج مجدد به مراتب سخت‌تر از ازدواج اول است، ادامه می‌دهد: اگر در ازدواج دوم فرد با شكست مواجه شود، آثار زیان بار اجتماعی و روانی به ارمغان می‌آورد كه جبران كردن آن به مراتب سخت‌تر از جدایی اولش خواهد بود. شبستری تصریح می‌كند: هنگام ازدواج مجدد فرد باید همه شرایط اولیه ازدواج مانند شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، شخصیتی و خانوادگی طرف مقابل خود را در نظر بگیرد و كاملا محتاط عمل كند و مطمئن شود تصمیم برای ازدواج مجدد از روی احساس و فرار از بحران‌های دوران طلاق نیست. 

طلاق روح و روان كودكان را تحت تاثیر قرار می‌دهد

طلاق و ازدواج مجدد جدا از مسایل و مشكلاتی نظیر افسردگی كه برای زن و مرد به وجود می‌آورد به طور قطع روی فرزندان هم تاثیرات منفی بسیاری دارد. بچه‌های طلاق در غیبت یكی از والدین غمگین و عصبی شده و به صورت‌های مختلف سركشی‌ها و لجبازی‌های خود را نشان می‌دهند. در این میان هر چقدر سن كودك بیشتر شود احساس غم و افسردگی جای خود را به خشم و خشونت می‌دهد.

پسران و دخترانی كه به سبب طلاق پدر و مادر خود را از دست می‌دهند از درون دچار خلا و كمبود عمیقی می‌شوند كه ممكن است موجب كم شدن اعتماد به نفس و در نهایت افسردگی شود.«مجتبی مظلوم» جامعه شناس در این رابطه می‌گوید: بعد از طلاق والدین فرزندان دچار مشكلاتی می‌شوند كه به طور قطع اثرات منفی در آینده فرزندان به جا می‌گذارد.زمانی كه والدین به فكر جدایی از هم می‌افتند به سرنوشت و عاقبت فرزندان توجهی ندارند و فرزندان قربانی این اتفاق می‌شوند.

وی در ادامه افزود: بعد از طلاق والدین فرزندان دچار مشكلاتی اعم از وسواس، افسردگی، روحیه پرخشاگری، اضطراب می‌شوند كه بهتر است با كمك مشاور حل شود و در غیر این صورت اثرات مخربی بر زندگی آینده آن‌ها خواهد داشت. با افزایش آمار رو به رشد طلاق، روزانه افراد بسیاری را در قالب دوست یا آشنا مشاهده می‌كنیم كه خواسته یا ناخواسته درگیر این اتفاق شوم شده‌اند؛ موضوع طلاق فقط زن و مرد را در زندگی دچار بحران نمی‌كند بلكه در این میان فرزندان و خانواده این افراد به طور مستقیم و غیر مستقیم قربانی لجاجت و گاه خود خواهی زن و مرد در زندگی مشترك می‌شوند. 

برچسب ها: افسردگی، طلاق، درمان افسردگی، ازدواج مجدد، افسردگی بعد از طلاق، طلاق و کودکان، طلاق والدین تعداد بازديد: 877 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز