تحریریه ماهنامه دنیای سلامت
حسادت یك حس كاملا طبیعی در میان انسانهاست و همه ما گاهی اوقات درگیر آن میشویم. بسیاری از زوجها در روابط خود با همسرشان دچار حس حسادت میشوند مثلاً وقتی كه یكی از زوجها مرد یا زن دیگری را تحسین و به او توجه بیشتری میكند.
اما گاهی اوقات حسادت شكل دیگری به خود میگیرد مثل وقتی كه پدری به نوزاد تازه متولد شدهاش حسادت میورزد. حسادت و حس مالكیت وقتی كه از حد معمول فراتر میروند، غیرقابل قبول میشوند و روابط را تخریب و مشكلات فراوانی ایجاد میكنند.
وقتی كه یكی از زوجها احساس ناراحتی زیاد كند و به سر حد جنون برسد و یا اینكه شروع تحت نظر گرفتن همسرش كند، دیگر حس حسادت را نمیتوان یك حس كاملا طبیعی نامید بلكه حسی كاملا ناسالم میشود كه نیاز به درمان دارد. وقتی كه وقت زیادی را در كنار دوستان و خانواده خود میگذرانید و توجه كمتری به همسرتان میكنید حس حسادت او را بیش از اندازه تحریك میكنید.
تا جایی كه تمام حركات شما مورد شك و شبهه قرار میگیرد حتی گاهی اوقات احساس میكنید كه تحت تعقیب همسرتان و یا فردی از جانب او هستید. همسرتان حتی در محل كار نیز دست از سرتان برنمیدارد و هر روز شرایط بدتر و بدتر میشود.
چه باید كرد؟
اگر در موقعیتی هستید كه به تازگی حس حسادت و مالكیت همسرتان نسبت به شما تحریك شده است، چه كار میتوانید بكنید تا اوضاع از كنترل خارج نشود. با او حرف بزنید و همهچیز را در میان بگذارید. ارتباط برقرار كردن همیشه كلید رسیدن به موفقیت است.
اگر در این زمینه موفق نبودید، مشورت كردن و كمك گرفتن از مشاور بهترین راهحل خواهد بود. مورد بیتوجهی قرار گرفتن و عدم توجه كافی، احساس ناامنی را در میان زوجها ایجاد میكند و این احساس كمكم به حسادت مبدل میشود. گاهی اوقات رابطهای كه یكی از زوجها در گذشته داشته است، دلیل بیاعتمادی فرد مقابل میشود.
گاهی مواقع نیز یكی از زوجها از روی عمد و بدون دلیل خاصی حس حسادت فرد مقابل خود را تحریك میكند بدون دلیل خاصی. اگر از حسادت و حس مالكیت غیرمنطقی و آزاردهنده همسرتان ناراحت هستید، خصوصا اگر این احساسات بیدلیل باشند، آسیبهای جبرانناپذیری میتواند رابطه شما را تهدید كند.
اگر رابطهتان برای شما اهمیت دارد باید قبل از تخریب و ویرانی تلاش در برطرف كردن مشكل نمایید. مثلا به هنگام اتهام زدن همسرتان، با او بحث نكنید و اوضاع را بدتر نكنید به جای آن سعی كنید آرامش خود را حفظ و به او توضیح دهید كه احساسش اشتباه است.
اگر خطای كوچكی از شما سر زده است كه از نظر همسرتان دلیل كافی برای ناراحتی و حسادتش است، او را مطمئن كنید كه واقعاً هیچ مسئله جدی وجود نداشته و قصدی نداشتهاید از او معذرتخواهی و سعی كنید آرامش را دوباره به رابطه خود برگردانید.
اگر همسرتان گاهی اوقات به محل كارتان میآید و با همكارانتان راجع به شما حرف میزند و سوالاتی میپرسد، در نهایت آرامش و مهربانی بگویید كه این حركت او را به هیچوجه نمیپسندید. اگر حس مالكیت همسرتان به شما آنقدر شدید كه میخواهد هرگونه تماس و ارتباط شما را با دوستان و خانواده تان قطع كند باید به او بفهمانید كه این رابطه نمیتواند سالم باشد كه تمام اوقات خود را در یك گروه دو نفره بگذرانید و با هیچكس ارتباطی نداشته باشید.
از او دلجویی كنید تا به نگرانیهایش غلبه كند و او را تشویق كنید كه گاهی اوقات با برخی از دوستان تان لحظات خوشی را سپری كنید. او را متوجه كنید كه چقدر دوستان و خانواده تان برای شما ارزش دارند ولی مهمترین فرد زندگیتان فقط همسرتان است.
در رابطهای كه یكی از زوجها كاملا بیمنطق است و یكی از زوجها همیشه مجبور است خود را با شرایط تطبیق دهد، نمیتوان انتظار داشت كه هیچگونه آسیب و گزندی در راه نباشد. اگر هیچ بهبودی در اوضاع حاصل نشود، طغیان حس حسادت میتواند رابطه را از بین ببرد و اعتمادها كاملاً از میان برداشته شوند و چون اعتماد شرط اصلی هر رابطهای است، بدون آن رابطه میمیرد.
در چنین مواقعی خود را در یك جنگ مهمی تصور كنید كه در هر صورت بازنده هستید. كمك گرفتن از افراد دانا و مشاوران و متخصصین برای بهبود شرایط شما بسیار سازنده است. اگر فكر میكنید كه احترام خود را از دست دادهاید و سلامت روحیتان آسیب دیده است، شاید باید به فكر اتمام رابطهای باشید كه به جای آرامش بخشیدن به شما، به شدت آزارتان میدهد...
برای خواندن بخش دوم -پدر؛ لطفاً حسادت نكن!- اینجا کلیک کنید.