ركسانا خوشابی؛ كارشناس ارشد مشاوره
اگر با اجداد غارنشین مصاحبهای ترتیب میدادیم و از آنها میپرسیدیم: از چه میترسید، احتمالا آن بندگان خدا، فهرست بلندبالایی از درندگان و حیوانات خطرناك مانند شیر و پلنگ و مار افعی را به ما معرفی میكردند. ترس آنها طبق نظر روانشناسان عصر ما، ترسی واقعی است، چون از خطری واقعی كه به شدت تهدیدكننده زندگی افراد است، خبر میدهد.
البته در فهرست آنها احتمالا از گرسنگی، بیماری، سرما، گرما، گیاهان آدمخوار و بسیاری پدیدههای طبیعی دیگر هم نام برده میشد كه این موارد هم، از جمله همان خطرات تهدیدكنندهواقعی محسوب میشوند.
انسان امروز، نه چندان از پدیدههای طبیعی میهراسد و نه ترسی از حیوانات درنده و خطرناك دارد، اما تهدیدكنندههای او اشكال جدیدی پیدا كردهاند و او به مراتب از اجداد گرز به دست خود ترسوتر و به بیانی مضطربتر شده است و با آنكه تمدن، بسیاری از ترسهای واقعی را از او گرفته، اما در عوض ترسهای درونی به او هدیه كرده كه از نظر روانشناسان، بعضی از این ترسها مفیدند و فرد را به سوی حركت و فعالیت و پیشرفت سوق میدهند و بعضی به شدت مضرند و برای سلامت روانی و حتی جسمی فرد، خطر دارند.
اینك میخواهیم نگاهی داشته باشیم به بعضی از ترسهای متمدانه انسان امروز و میخواهیم ببینیم این ترسها تا چه اندازه حقیقی و اساسیاند. فهرستی كه ارائه میشود از سه منبع تهیه شده است كه یكی از آنها منبع حقیقی پژوهشی و دو تای دیگر از مصاحبه با مراجعان مراكز مشاوره و مردم عادی به دست آمده است. شما هم میتوانید موارد مربوط به خود را علامت بزنید، یا به این فهرست اضافه كنید.
ترس از بیكاری و بیپولی، از دعوا كردن و مشاجره با مردم، از حرف مردم، ترس از بیماری یا مرگ نزدیكان، ترس از قبول نشدن در كنكور یا امتحان، ترس از مادر شوهر!
ترس از ازدواج مجدد همسر، ترس از شاگرد اول نشدن، از تنبیه توسط والدین، ترس از مدیر و كارفرما، ترس از گربه (یا سوسك یا حیوانات مشابه)، ترس از جمعیت، ترس از اینكه اطرافیان، دیگر دوستم نداشته باشند و ترس از بیماریهای سخت یا از پیری، ترس از اینكه نتوانم به میل و اختیار خودم زندگی كنم، ترس از دردسرهایی كه فرزندانم درست میكنند.
ترس از اینكه كامل نباشم و ایدهآل عمل نكنم، ترس از احساس گناه شدید، ترس از والدین كنترلكننده و مشاجره با آنها، ترس از شبح و سایه و روح، ترس از آینده، ترس از تنهایی و...
هر كدام از این ترسها میتوانند باعث بروز واكنشهایی در افراد بشوند. بعضی از این واكنشها مانند حملات اضطرابی، حالت اختلال دارند و برخی دیگر، رفتارهای تكراری و درازمدتی را در فرد ایجاد میكنند. حتی ریشه بعضی وسواسها در همین ترسهاست. در اینجا بعضی از واكنشهای ناشی از ترسها را بیان میكنیم.
كسی كه از بیكاری و بیپولی میترسد، ممكن است ناخودآگاه بهشدت به كار بچسبد و از خواب و لذت و تفریح خود بزند و بیشتر ساعات شبانهروز خود را مشغول كار شود و مانند معتادان به كار رفتار كند. كسی كه از مادرشوهر خود میترسد، ممكن است ناخودآگاه با همسر خود مشاجره كند، دست به رفتارهای وسواسی بزند، فرزند خود را تنبیه كند یا حتی بیمار شود!...
برای خواندن بخش دوم- خروج از مارپیچهای ترس- اینجا کلیک کنید.