دکتر فرشته سادات شجاعی - متخصص روانشناسی بالینی
تحریریه زندگی آنلاین : با توجه به اینکه قرنطینه و رعایت فاصله اجتماعی در زمان شیوع بیماریهای همه گیر احتمال ابتلا به افسردگی، اضطراب، اختلال در خواب و مشکلات خانوادگی را افزایش میدهد، زمینه ارائه خدمات مشاوره را برای خانوادهها باید فراهم کرد.
مشکلات خانوادگی طبق ارزیابیهای به عمل آمده از جمله مهمترین چالشهای خانوادهها میباشد.
و اغلب مسائل مطرحی در خصوص خشونت خانوادگی، افسردگی در دوران قرنطینه، ارتباط با کودک، روشهای تربیتی ویژه دوران قرنطینه و برخورد صحیح در زمان بحران در خانواده است.
یکی از راههای برون رفت از شرایط بحرانی که شیوع ویروس همه گیر کرونا بر جامعه تحمیل کرده و شهروندان را به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تحت تأثیر قرار داده، توجه به برنامههای سازندهای است که با اتمام این دوران شاهد حفظ سلامت روحی و روانی شهروندان خود باشیم. برای جلوگیری از بروز و گسترش آسیبهای روانی ضروریست تا برای شناسایی مشکلات پنهان پساکرونا، اقدامات خود را از کوچکترین نهاد جامعه یعنی خانواده آغاز کنیم. اگر از حالا برنامه ریزی مناسبی جهت کاهش بار روانی و آسیبهای روحی مردم انجام نشود در دوران پسا کرونا، بار سنگینی که اکنون بر دوش کادر درمان است، به روانشناسان و مشاوران منتقل خواهد شد. تغییر سبک زندگی یکی از نتایج شیوع ویروس کرونا میباشد، این تغییرات گاها منجر به کاهش تاب آوری و افزایش اضطراب و استرس شده است که ضرورت بهره وری از توان و دانش روانشناسان و مشاوران را دوچندان نموده است.
بیشتربخوانید:
چگونه با «ذهنآگاهانه» زندگی کنیم؟
مردم بیشتر از این که در پی کسب مهارت باشند دنبال کسب خبر هستند؟
مردم وقتی دچار بحران میشوند تعادل روحی خود را از دست میدهند و این باعث میشود افراد برای رفع این بحران به این توهم برسند که هر چه قدر بیشتر مطلع شوند آنها را به کسب آرامش هدایت میکند، همین شیوه باعث از دست رفتن تعادل روحی و روانی میشود و در شرایط بحرانی به دلیل ضعف سیستم پردازش اطلاعات فرد تصور میکند هر چقدر اطلاعات بیشتری کسب کند آگاهی بیشتری نسبت به محیط خود پیدا میکند، غافل از اینکه این افراد تنها دچار انباشتگی اطلاعات میشوند و بتدریج که نمیتوانند این اطلاعات را برای بهبود شرایط خود تحلیل منطقی کنند احساس میکنند این اطلاعات درست و دقیق نیست، این افراد در پی این فرآیند دچار احساس بیاعتمادی میشوند چرا که اعتیاد به کسب اطلاعات پیدا کردهاند و در این زمان شروع به تحلیل اطلاعات و شایعات کسب شده در فضاهای مختلف با سیستم ذهنی خود میکنند در صورتی که این شیوه دیگر تحلیل نیست بلکه آمیختن اطلاعات با نظام ذهنی فرد است و این بیشتر از بحران مشکلزا خواهد بود.
نیازمند فراگیری چه مهارتهایی برای کنترل مشکلات پسا کرونا هستیم؟
انسانها اساساً به کسب اطلاعات بیشتر از کسب مهارت علاقمند هستند امروز باید به فکر مدیریت پسا کرونا باشیم، ما پس از گذراندن پیک کرونا دچار معضلات نوظهور و آسیبهای اجتماعی جدیدی خواهیم شد و این تعداد افرادی که کار نکردند و مشکل اقتصادی دارند، داغدیدگی بخش عمده مردم که عزیزان خود را از دست دادند همگی نیازمند مدیریت و برنامهریزی است و ما امروز به شدت نیازمند فراگیری مهارت چگونه در خانه بودن، چگونه زیستن پس از مهار کرونا، کسب معاش از منزل، حفظ روابط عاطفی و انسانی از راه دور داریم اما همچنان در حال گوش دادن به اخبار هستیم! امروز مردم نیاز به کسب مهارت امید دارند، باید مهارتهای بسیاری کسب کنیم، کسب مهارت برنامهریزی، مطالعه، لذت بردن از کنار هم بودن همگی نیاز امروز مردم جامعه است و بهتر است رسانهها بهبود کیفیت زندگی در شرایط بحرانی را بیشتر از اخبار بحران برای مردم تشریح کنند.
این وضعیت به واقع بحران نیست بلکه توفیقی اجباری است که در آن باید به مردم یاد داد که زندگی خود را بازسازی کنند چرا که بعد از بحران مرحله باز توانی جامعه را خواهیم داشت.
بیشتربخوانید:
با اثرات روانی کرونا چه کنیم؟
باز توانی جامعه
باید به فکر مدیریت پسا کرونا باشیم چرا که هنوز در مقالات روانشناسی دنیا با موارد استرس پس از بحران در ماجرای ۱۱ سپتامبر مواجه هستیم و این خود نشانگر اوج بحران روانی پس از یک بحران واقعی بوده که حتی آمریکا هم توان حل این بحران ذهنی افراد را نداشته است، مدیران اجتماعی باید به افزایش شعور اجتماعی جامعه کمک کنند، ما حق نداریم تنها مردم را در خانه سرگرم کنیم امروز تنها نیاز به ساخت پادکست و امثالهم نداریم نباید تنها رفع تکلیف کرد باید اثرگذاری برنامهها را بیشتر از برگزاری برنامهها در نظر داشته باشیم چرا که جامعه را باید برای بعد از بحران آماده کرد و این نیازمند برنامه جدی و منسجم مدیران اجتماعی جامعه است.
کرونا روزی تمام میشود اما بحرانهای اجتماعی آن تمام نمیشود، در این موضوع هیچ فرقی بین کشورهای پیشرفته یا عقب مانده نیست چرا که به وقت بودن ویژگی همه مدیران اجتماعی در همه جوامع است.
کنترل شرایط بحران تا چه حد به افزایش تابآوری نیاز دارد
تابآوری و رسیدن به آن به ویژگیهای شخصیتی افراد هم بستگی دارد، ما باید تابآوری یا قدرت شکیبایی فردی خود را برای زمانهای بحرانی افزایش دهیم.
موضوع ارتقای تابآوری یکی از عناصر خوب بهزیستی روانشناختی است بدین معنا که فرد از نظر روانشناختی چگونه به یک سطح مطلوب از کیفیت زندگی برسد.
در تابآوری مواردی چون افزایش سازگاری، انعطافپذیری و سازندگی و نقاط مثبت زندگی را باید یاد گرفت و این در بحرانهای اجتماعی افراد را به جای قربانی بودن به یک عضو فعال تبدیل میکند، افراد را به حمایت از دیگران وامیدارد و آسیبهای یک بحران را کمرنگ میکند، در تابآوری تفکر مثبت و خوشبینی هم مطرح است و در تابآوری برای زندگی هدف و معنا وجود دارد تا حدی که برای مقابله با بحرانها ارزش فداکاری را در خود احساس میکنیم و کمک این موضوع به افراد این است که میزان قدرت جامعه را در کنترل شرایط پس از بحران افزایش میدهد و در کل کسب تابآوری مزایای متعدد بسیاری دارد که یکی از مهارتهای ضروری جامعه جهانی هم کسب تابآوری در سطح فردی و اجتماعی است و در ادبیات جهانی امروز حتی ایجاد شهرهای تاب آور مطرح است که بتواند مواقع بحران را به خوبی کنترل کند.
مدیران اجتماعی جامعه اتاق فکر تشکیل دهند و با توجه به اینکه شرایط بحران پایانپذیر است با توجه به جنس این بحران برنامههایی تدوین کنند که جامعه را در برابر آسیبهای پس از بحران مدیریت کنند و بتوانند مؤلفههای سرمایه اجتماعی مانند انسجام و پذیرش اجتماعی، مشارکت، انطباق و شکوفایی اجتماعی را با این برنامهها افزایش دهند تا بتوانند بعد از اتمام
بحران تمام با سرمایه اجتماعی کسب شده جامعه را مدیریت و مشکلات بحران را کمرنگ کنند.
بیشتربخوانید:
زنان؛ سنگربان سلامت جامعه
آنچه مهم است اینکه قبل از ورود به مرحله بحران باید برای افزایش تعداد مشاوران اقدام کرد، این افراد همان نیروهای متخصص در بحرانها هستند که در مواقع بحران وارد میشوند و خانوادهها را در برابر آسیبها مدیریت میکنند، در کل عاقبتاندیشی باعث عاقبت به خیری خواهد بود.
موضوع دیگر تمرکز بر هسته خانواده است بدین معنا که باید بتوانند بهزیستی روانشناختی اعضای خانواده و سبک زندگی آنها را بازسازی جدید کنند و ایجاد این بهزیستی به نحو چشمگیری به کاهش آسیبهای پس از بحران منجر میشود.
در حالی که باید اوقات را غنی کرد قطعاً در دوران بعد از کرونا عدهای به دنبال کسب مافات خواهند بود، تنشها افزایش مییابد و روابط انسانها و ارتباطات در فضای مجازی شکل دیگری پیدا خواهد کرد و قطعاً جامعه انسجام خود را تا حدی از دست خواهد داد.
پس باید برای این بحران همان گونه که ستاد کنترل کرونا ایجاد شد، ستاد کنترل پسا کرونا را تشکیل داد. شوک پس از بحران بسیار خطرناکتر از خود بحران خواهد بود.