تهیه و تنظیم: نیکی پاک بین
بهترین فصل سفر است و اگر طالب خلوتی جادهها و اماکن دیدنی هستید با ما همسفر شوید تا این بار، کوله بار سفر ببندیم و به سمت کویریترین شهرها برویم.
گروه دوست داشتنی ما هوس آش شولی و باقلوا و قطاب کرده است. این باربه یزد میرویم.
شهر یزد به دلیل قدمت تاریخی و وسعت فرهنگی و جغرافیاییاش آنقدر جاذبهی تاریخی و باستانی برای دیدن دارد که یونسکو هم آن را جزو شهرهای تاریخی جهان به ثبت رسانده است.
در این نوشته فقط گوشهای از دیدنیهای شهر یزد و بافق را که در سفر کوتاه سه روزهای به آن گذشت برای شما بیان میشود.
ساعت 4 و نیم صبح بود وتاریکی هوا چیره، اما مسافرهای خوش اخلاق خوش سفر همگی رأس ساعت پای اتوبوسهای خاطره حاضر شدند وآماده حرکت شدند.
حدود ششصدو چهل کیلومتر راه در پیش داشتیم و جاده کویری اما همگی میدانستیم که ذرهای احساس کسالت نخواهیم کرد با همسفران همه فن حریف خوش ذوقی که داشتیم و لیدرهنرمند خوبمان که جای خود دارد.
صبحانه مفصل اقامتگاه مهتاب انتظارمان را میکشید بخش شیرین سفر آغاز شد. بعد از آن آفتاب زده بود و دیگر خبری از چرت نبود یعنی آقای عبادی نمیگذاشت کسی به چرت رود.
اتوبان کاشان و جادههای کویری با هنرمندی هریک از مسافران و خوش صحبتی جناب لیدرگذشت تا نزدیک میبد رسیدیم و پس از صرف ناهاری مفصل به سمت دیدنیهای میبد رفتیم.
چاپارخانه میبد
یکی از مراکز عمده پستی و چاپاری قدیم، که در مسیر راه باستانی ری کرمان و در کنارکاروانسرای این شهر احداث شده است.
ساختمان این بنا به دلیل اینکه مکانی جهت حفظ و نگهداری امانات دولتی و نامههای پر اهمیت بوده است به صورت دژ و قلعهای ساخته شده که دفاع و حفاظت از آن بخوبی امکانپذیرباشد.
در جوار این چاپارخانه کاروانسرای 24 حجرهای معروف شهر قرار دارد که مرکز فروش صنایع دستی شده است و همراهان خریدهای خوبی ازمحصولات آنها بخصوص شمدها و زیلوهای یزدی نمودند.
یخچال تاریخی میبد راهم دیدیم
مهمترین یخچال قدیمی این منطقه که درکنار راه کاروانسرا و در جوار چاپارخانه و آب انبارقرار دارد.
ساختمان عظیم این یخچال خشتی، مخصوص ساخت و نگهداری یخ بوده و کاملاً از خشت و گل خام است و گودالی به ارتفاع پانزده متر در عمق و دیوارهای گلی بلند سایه اندازی با ضخامت دو وارتفاع هشت متر دارد.
عظمت عجیبی دارد بطوریکه نگاه به آن شما را به همان زمان برمی گرداند. وارد یخچال که میشوی کاملاً خنکی خشت و گلی را حس میکنی.
عصر شده بود و باید به راه میافتادیم درحین پیاده روی برج کبوترخانه و آب انبار معروف میبد با بادگیرهایش را هم دیدیم. تا به شهر زیبای بادگیرها، یزد ، واقامتگاه گروه هتل صفاییه زیبای آن رسیدیم.
صبح زیبای یکی از روزهای آخرهفته بود و شهرکویری مهمان نوازیزد، هتل صفاییه و جمع لطیف دوستان همسفر. جالب بود اکثر گروه لباسهایی به رنگهای شاد به تن داشتند که از بازار صنایع دستی میبد خریده بودند و همین گروهمان را پر انرژی ترمی کرد. توصیه لیدر را خوب به خاطر دارم که هرروز صبح یادآوری میکرد صبحانهای مفصل بخورید که گشت زیاد داریم.
بنایی که همانند مرواریدی بیبدیل در یزد میدرخشد و دردل یکی از محلههای قدیمی این شهر، قرار دارد. چهارسوق وبازارشاهی یزد، در انتهای خیابان مسجد جامع قرار گرفته وتداخل آن با سه بازار قدیمی مجموعهای باستانی و حیرت انگیز را برای بازدیدکنندگان، فراهم میسازد.
گذر از این مسیر و رسیدن به مسجد جامع برای راهنمای توربسیار سخت بود مگر میشد خانمها را از مغازههای بازار بیرون آورد.
نهایتاً مسیری ده دقیقهای 45 دقیقه بطول انجامید تا کیسههای خرید اندکی پرشوند وهمسفران رضایت دهند که فعلاً بازار یزد را رها کرده وبسراغ دیدنیهایش بروند.
مسجد جامع، این بنای خارق العاده وپربیننده همه را مدهوش خود کرد. این بنا به لحاظ خوابیدگی گنبد، منارههای رفیع و بلند به طول 52 متر وهمچنین کاشی کاری زیبا و منحصربه فرد، شهرت فراوان داشته و توریستهای زیادی را سوی خود جذب مینماید.
معماری بینظیر ایرانی که در ساخت شبستان، گنبد، کاشی کاری، منارهها، محراب، صحن و گچ کاریهایی که در آن به کار رفته است، جلوهای از هنر و ذوق بی بدیل ایرانی و اسلامی را به جهانیان عرضه مینماید.
از یزد و دیدنیهایش هرچه بگوییم کم گفتهایم دراین شکی نیست. اما جمع صمیمی خود ما و شیرین زبانیهای همراهان و سخنان جذاب رهبرگروه هر لحظه برنشاط گروه میافزود.
بطوریکه از گروههای دیگر هم به ما پیوسته بودند و با ما حرکت میکردند.
همراهی عدهای از آذری زبانان عزیز در جمع صمیمیمان این بار چنان شوری به گروه بخشیده بود که اندکی خستگی حس نمیکردی. بقیه نیزاندکی آذری یاد گرفتند و اینهم از مزایای سفر گروهی، چه خوب که جدید بیاموزی.
قبل از رسیدن به صرف ناهار لیدر خوش سلیقه آش شولی معروف یزدی را پیشنهاد سرآشپزمعرفی کرد. رستوران سنتی باغ مظفر یکی از چند پایگاه صرف غذای گروه.
محوطه زیبای داخلی آن که قدمتش به صد و هشتاد سال قبل برمی گردد، با دو طوطی زیبای خوش سخنش دل همه را میبرد. این که به جای خود طعم لذیذ غذاهای یزدی را هم هیچوقت فراموش نمیکنید.
باغ دولتآباد
باغ و عمارت بسیار زیبایی که مدتها محل اقامت کریم خان زند در یزد بود و از نظر طراحی در شمار زیباترین باغهای دوره زندیه و قاجاریه محسوب میشود.
بادگیرهشت ضلعی این باغ جزو بلندترین و منحصر بفردترین بادگیرهای جهان محسوب میشود.
بطوریکه باعث میشود باد در هر جهت به راحتی و به سرعت به قسمت زیرین آن هدایت شود و پس از برخورد به سطح آب حوضچه زیرین، هوای خنکی در داخل عمارت ایجاد کند.
آتشکده زرتشتیان
آتشکده یزد یا آتشکده بهرام محل نگهداری آتش مقدس زرتشتی در شهر یزد و نیایشگاه زرتشتیان بوده وهست. نشان و نگاره فروهر و سرستونهای سنگی این بنا هم زیبایی دو چندان بدان بخشیده است.
روبروی عمارت، حوض آبی با صفایی قرار دارد. اینکه آتشکدهها کنار آب باشند از خصوصیتهای آنها بوده است.
آتش مخصوص در این آتشکده که درون ظرفی بزرگ از جنس برنزو درمحفظه ای شیشهای نگهداری میشود هزارو پانصد سال است که خاموش نشده و سالانه بازدیدکنندگان خارجی و داخلی زیادی رااز سراسر دنیا بسوی خود جلب مینماید.
محله فهادان، خانه لاریها و زندان اسکندر
به محله فهادان هم میرویم. این محله که یکی از اصیلترین محلات شهر یزد بحساب میآید و در گذشته اعیان نشین شهر بوده است.
بناهایی همچون آب انبار و مساجد معروف و بازارچهها در این بخش نشان از اهمیت و رونق این مکان در گذشته میدهد. پا به کوچههایش که میگذاری حس خاصی به درونت رخنه میکند.
محله زنده است ودرب خانههای گلی قدیمی شما را به همان دوران برمی گرداند. خانه لاریها یکی از همین خانههاست که همه را به درون خود میکشد.
خانهای با حیاطهای تو در تو و اتاقهایی دور تادور حیاطی با حوض آب در وسط آن. جالب است کوبههای روی در خانه برای زنان و مردان متفاوت است و صداهای مختلفی را ایجاد میکند تا صاحبخانه متوجه حضورهریک از آنها شود.
در پس کوچههای قدیمی یزد قدم زدن حال و هوایی دیگر دارد. هم گروهیها گاهی حیران میشوند و خیره به اطراف مینگرند گاهی هم چنان سرو صدای گروه بالا میرود که ساکنان محله سر از خانههای خود بیرون میآورند.
به زندان اسکندرهم میرسیم بنایی که اصلاً بویی از زندان نبرده است و در واقع محل تحصیل علم و ادب بوده است. مدرسه ضیاییه که بیش از هفتصد سال پیش بزرگانی از علم و ادب را در خود پرورش داده و دلیل نامیدنش به زندان اسکندر را تبعید عدهای از افراد در زمان اسکندربه این مکان میدانند.
بازدیدها ادامه دارد
مجموعه امیر چخماق، موزه آب، بازر مسگرها، بازار زرگرها، دخمه زرتشتیان و چندین و چند مکان دیدنی دیگر هنوز جای سخن دارد اما مجال صحبت نیست.
در این بین هتل ارگ جدید یزد با طراحی نوینش بر فراز تپهای خوش ارتفاع گرچه کمی از شهر فاصله دارد لیکن از جذابیت خاصی برخورداراست و نمایی زنده از شهر زیبای تاریخی یزد را بخصوص در شب نشان میدهد.
یزد را هم وجب به وجب گشتیم و خاطره ساختیم. از قدمت و استواریاش در دل کویر درسها گرفتیم. کنار هم بودنها در این سه روز جمع صمیمی گروه را با صفاتر نمود.از لهجه شیرین مردمانش مهرو محبت آموختیم و توشه سفر بازگشت فراهم کردیم.
زیبا بود و سرشار از آموختهها