نويد نماينده
همانگونه که در آیات و روایات و نیز بیانات مقام معظم رهبری آمده، دستیابی به اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد که مدیریت مصرف یکی از اصول اساسی آن است.
در اصولی که آموزههاي وحیانی برای اقتصاد اسلامی سالم بیان ميکند، مسئله اعتدال در مصرف در آیاتی چند مطرح شده است. (انعام، آیه۱۴۱؛ اعراف، آیه۳۱؛ اسراء، آیه۲۶؛ فرقان، آیه۶۷) که این خود نشان دهنده جایگاه و اهمیت ارائه یک الگوی مصرف صحیح و درست برای دست یابی به اقتصاد سالم است.
در آیات و روایات، بخش بزرگی از مباحث اقتصادی، به چگونگی مصرف و رسیدن به الگوی صحیح و درست و معتدل از آن پرداخته است. جلوگیری از هرگونه اسراف و تبذیر مهمترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است که در آیات پیش گفته به آن پرداخته شده است.
اگر چنین اتفاقی در حوزه مصرف رخ دهد، اقتصاد به قوام ميرسد. از این رو خداوند در آیه۶۷ سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط (اسراف و تقتیر) را رسیدن به قوام دانسته است. پس فرد یا جامعه ای که در مسیر قوام در مصرف حرکت کند، به قوام در اقتصاد ميرسد و جامعه به همان مطلوب اقتصاد سالم و شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت.
قدرالکفایه، میزان مصرف صحیح
در آموزههاي اسلامی تنها به بیان کلیات بسنده نشده است و همانگونه که به مفاهیم کلی چون عدالت و قوام اشاره ميکند، چگونگی تحقق آن را نیز بیان کرده و الگوهای عینی و ملموسی را مطرح ميکند تا این کلیات در این جزئیات و مصادیق عینی خودنمایی کند.
لذا آموزههاي روایی سرشار از ارائه جزئیات و بیان مسائل و موضوعاتی است که کلیات و جوامع الکلم قرآنی را تفسیر و تاویل ميکند. از جمله الگوهایی که آیات و روایات برای تحقق اصول اقتصاد مقاومتی سالم بیان ميکند، مسئله قناعت است.امام ميفرماید: لیس فیما اصلح البدن اسراف… انما السراف فیما اتلف المال و اضر بالبدن؛ در آنچه بدن را سالم نگه ميدارد اسراف نیست؛ بلکه اسراف در چیزهایی است که مال را از بین ببرد و به بدن صدمه بزند. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۰، ح ۶) امام صادق(ع) در تبیین نشانههاي اسراف ميفرماید: للمسرف ثلاث علامات: یشتری مالیس له و یلبس ما لیس له و یاکل ما لیس له؛ اسراف کننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نیست خریداری ميکند، آنچه در شأنش نیست ميپوشد و آنچه در شأنش نیست ميخورد.
(تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۷۲، ح ۳۱۳) نقل شده است که امام صادق(ع) مشاهده کردند که سیبی را نیم خورده از خانه بیرون انداختهاند، خشمگین شدند و فرمودند: اگر شما سیر هستید، خیلی از مردم گرسنه اند خوب بود آن را به نیازمندش ميدادید. (بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۴۳۲، ح ۱۶) امام صادق(ع) همچنین در بیان الگوی درست مصرف و مدیریت اقتصاد در شکل قوام یافته آن در پاسخ به سؤال از کمترین حد اسراف فرمودند: کمترین اندازه آن این است که لباس بیرونت را لباس خانه دم دستی قرار دهی و ته مانده ظرفت را دور بریزی. (کافی، ج ۴، ص ۵۶، ح ۱۰) در آیات و روایات، قناعت و مصرف به مقدار کفایت و نیاز مهم ترین عامل در آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است.
زیرا چنین شخصی نه تنها باقیمانده را پسانداز ميکند یا به دیگری انفاق ميکند که نیازمند است و اینگونه خود و جامعه را در امنیت تأمین آن چیز قرار ميدهد، بلکه توانایی مدیریت خود را بالا ميبرد و بر نفس خود و هواهای آن غلبه ميکند. به سخن دیگر، هواهای نفسانی است که انسان را به سوی اسراف و تبذیر سوق ميدهد و بیش از نیاز بدن و یا آسایش خود از چیزی استفاده ميکند و بقیه را دور ميکند. این دورریزی و ریخت و پاش یا به شکل کالاهایی است که در زباله دان قرار ميگیرد یا به شکل مدفوع از بدن خارج ميشود یا در بدن ميماند و به شکل بیماری بروز کرده و ثروت و سرمایه مادی و جسمی انسان را تحلیل ميبرد.
اما اگر انسان بتواند به هواهای نفسانی خود غلبه کند، به میزان نیاز از هر چیزی بهره خواهد برد. اینگونه است که همت و اراده او تقویت شده و توانایی کارهای بیشتر و مفیدتری را به دست ميآورد.
امام علی(ع) در بیان آثار زیاده روی درمصرف و حرص و آز بیش از اندازه مردم نسبت به مصرف کالا یا خدمات ميفرماید: حرم الحریصخصلتین ولزمته خصلتان: حرم القناعه فافتقد الراحه و حرم الرضا فافتقد الیقین؛ حریص از دو خصلت محروم شده و در نتیجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و درنتیجه آسایش را از دست داده است، از راضی بودن محروم است و در نتیجه یقین را از دست داده است. (غررالحکم، ج۳، ص ۳۳۰، ح ۴۶۳۴) به سخن دیگر، حرص و آز در مصرف نه تنها آسایش و راحتی را از انسان سلب ميکند بلکه از نظر روانی او را دچار تردید و تشکیک ميسازد و از دایره یقین خارج ميکند.
بی گمان انسانی که دچار تردید است و از دایره یقین بیرون رفته، تعادل شخصیتی خود را از دست ميدهد و دچار بحرانهاي روحی و روانی ميشود. پس نمی بایست دایره تأثیرگذاری حرص و آز را به حوزه مادیات محدود ساخت؛ بلکه آثار روانی آن نیز بر شخص تأثیرات منفی به جا خواهد گذاشت و او را از انسان سالم و متعادل به انسانی غیرمتعادل و بیمار روحی و روانی تبدیل ميکند. ميتوان گفت که حرص و آز در برابر قناعت، دشمنی است که در دو حوزه جنگ نرم و جنگ سخت، به مقابله انسان آمده است و او را تهدید و خرد ميکند و آسیبهاي جدی به جسم و روان او وارد ميسازد.