شعلههاي آتش هر ثانيه بيشتر ميشد و تلاش ناجيان 125 براي خاموش كردنش همچنان ادامه داشت؛ در اين ميان ناگهان صداي فرياد زني توجه آتش نشانان را به سوي خود جلب كرد، كمك كمكم كنيد فرزندم در خانه تنهاست. با شنيدن اين صدا يكي از ناجيان بي درنگ به سوي واحد مسكوني مورد نظر رفت. دود و آتش همه جا را فرا گرفته بود اما اين آتش نشان پس از كميجست و جو امير كوچولو را در گوشه اتاق در حاليكه كه به شدت آسيب ديده بود يافت. سپس او را در آغوشش فشرد و ماسكش را بر دهان او قرار داد. در حاليكه نفسهايش به شماره افتاده بود به سرعت از ساختمان 5 طبقه خارج شد تا كودك را نجات دهد اما جان خودش تنها چيزي بود كه شايد در آن زمان برايش مفهومينداشت. گاهي شعلههاي زرد و قرمز آتش گاهي آنقدر بي رحمند كه همه چيز را ميبلعند و ديگر هيچ چيزي باقي نميماند جز خاكستر. اگرچه اين شعلهها زيبايي خاص خود را دارند ؛ اما گاهي به خاطر اندكي بي دقتي يا شايد هم به خاطر بازيگوشي يك كودك حادثه اي بزرگ حادث ميشود. به ياد آور لحظه اي را كه همه تلاش ميكنند براي مهار عامل مرگ ! لحظه اي كه همه در دستشان سطل آبي است يا لحظه اي كه صداي ناله از خانههايي كه به خاكستر تبديل ميگردند بلند ميشود. . . اينها تنها يك حادثه نيست ؛ بلكه عبرتي است براي همگان تا بدانند كه: حادثه هيچ وقت خبر نميكند. سازمانهاي آتش نشاني با هدف اصلي نجات جان و اموال انسانها تشكيل شده اند بنابراين يك آتش نشان قادر است در بحرانيترين شرايط محيطي و زيان آورترين شرايط كاري به ياري حادثه ديدگان بشتابد.
ميانگين حضور آتشنشانان در صحنه حادثه 4تا 5 دقيقه
با توجه به آمارهاي حريق و حوادث، تعداد مصدومين و فوت شدگان ماموران آتش نشان در طي ساليان اخير نگران كننده است چرا كه آتش نشانان در محيطهاي پر مخاطره آميز و از جمله انفجارات به امدادرساني و عمليات ميپردازند، لذا آسيبپذيري آنان در حد بالايي است. علاوه بر اين، عوارض و مخاطرات شغلي در حرفه آتش نشاني با بروز و تشديد انواع بيماريهاي جسميو رواني جلوه ميكند. بر اين اساس مهمترين وظيفه آتش نشانان شامل آماده باش شبانه روزي براي شركت در حوادثي كه جان انسان در خطر باشد، انجام عمليات نجات و امداد در حوادثي كه جان حيواني در خطر باشد، شركت فعال در حوادث طبيعي به منظور ياري رساندن به هموطنان، اداره كردن و مهار آتش سوزيها در صنايع و اماكن مختلف، بررسي علل حريق و حوادث در شرايطي متفاوت و همراه با مخاطرات گوناگون ميشود. محمد رضا حاجي بيگي مديرعامل سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني شهرداري تهران با تاييد: آتش نشاني اولين سازماني است كه به دليل جانمايي مناسب ايستگاهها و مجهز بودن به سيستمهاي GPS و GIS به سرعت در محل حوادث حاضر ميشود. به طوري كه پيش از سال 85 زمان حضور آتشنشانان در سر صحنه حادثه 8 تا 9 دقيقه بوده و در حال حاضر اين ميانگين به 4 تا 5 دقيقه رسيده است. حاجيبيگي حضور عوامل اورژانس را در كنار مراكز آتش نشاني ضروري ميداند و ميافزايد: در حال حاضر عوامل اورژانس در 14 ايستگاه آتشنشاني تهران مستقر شدهاند و سازمان آتش نشاني اين آمادگي را دارد كه مكان مناسبي را در كنار ايستگاههاي آتش نشاني براي اورژانس در نظر بگيرد. وي از نصب تنديس آتشنشان در پارك آب و آتش تهران خبر داد و درباره اقدامات صورت گرفته براي آموزش در مدارس هم ميگويد: بنا داشتيم يك واحد درسي به عنوان ايمني و آتش نشاني در مدارس گذاشته شود اما حتي اگر اين موضوع انجام نشود آموزشهاي لازم به اكثر مدارس پايتخت از سوي آتشنشانان داده شده است و بيشتر مدارس به خاموش كنندههاي دستي مجهز هستند. حاجي بيگي در ادامه به راهاندازي بخش نجاتيافتگان در سايت آتشنشاني اشاره كرده و اظهار ميدارد: از جمله برنامههاي سازمان آتشنشاني اين است تا مشخصات و چگونگي نجات اين افراد در اين سايت درج شود و به نوعي مردم با اين افراد آشنا شوند.
از خود گذشتگي شعار آتش نشانان
در كلانشهر تهران كه از نظر ايمني و به ويژه حفاظت در برابر حوادث غير مترقبه شرايط ويژه اي دارد آتش نشانان نقش بسيار مهميدر كاهش خسارات و نجات انسانها بر عهده دارند كمااينكه شواهد و قرائن موجود مبين فداكاري و رشادت آتش نشانان در عاليترين سطوح انساني و امدادي بوده و آتش نشانان جلوههاي ايثار و از خود گذشتگي هستند. «عباس اصلاني» مدير عملياتي منطقه 5 با تاييد اين مضوع ميگويد: هر كس ميخواهد وارد شغل ما شود بايد عاشق خدمت به مردم باشد. من خودم براي اينكه هيجان بالايي داشتم با دوستانم وارد اين كار شدم. اما با گذشت 29 سال و شركت در عملياتهاي مختلف و تاثيري كه ديدن نجات مردم براي من داشت كه عاشق اين كار شدم و به نوعي با كارم به آرامش رسيدم. وي در ادامه با اشاره به آرامشي كه آتش نشانان در پي كمك به مردم ميگيرند ميگويد: ما وقتي به مردم كمك ميكنيم از لحاظ روحي و رواني ارضاء ميشويم. ما در كارمان به عينه مشاهده كردهايم افرادي را كه داراي ثروت زيادي بودهاند و بر اثر حريق آن را از دست دادهاند و يا چهره زيبايي داشتهاند و آتش آن را از آنها گرفته است. به نوعي ما دل نبستن به دنيا را در حرفهمان ياد گرفتهايم و اينكه هرچقدر كمتر به دنيا دل ببنديم راحت تر آن را ترك خواهيم كرد. مدير عمليات منطقه 5 آتش نشاني با بيان اينكه شغل آتش نشانان هميشه همراه با استرس همراه است ميافزايد: افرادي كه در آتش نشاني كار ميكنند به خاطر استرسهاي هميشگي كه دارند بعد از سن بازنشستگي اغلب عمر كوتاهي دارند،اما اين موضوع براي ما مهم نيست و فقط خدمترساني به مردم در سرلوحه ما قرار دارد. او در ادامه به آسيبي كه در حين آموزش به ناجيان 125 دچار شده اشاره ميكند و توضيح ميدهد: آتش نشانان چند وقت پيش مار افعي را از خانهاي در پونك شكار كردند و به ايستگاه آتشنشاني انتقال دادند. بررسيهاي اوليه آتش نشانان نشان ميداد موقع تفريح اعضاي خانواده در خارج از شهر اين مار وارد سبد غذاي آنها شده و به خانه آورده شده است كه آتشنشانان آن را شكار كردند. من هم از آن براي آموزش ناجيان 125 استفاده كردم اما ناگهان مار دستم را گزيد و انگشتم مورد آسيب قرار گرفت. اين موارد از هر 1000 مورد ممكن است يك بار پيش آيد اما من اكنون ناراحت نيستم چون نجات جان هموطنانم براي من در اولويت قرار دارد.
دعاي مردم ضامن سلامتي ماست
آتش نشانان در هر ماموريت به طور معمول در معرض چندين عوارض از جمله عوارض ناشي از استرس رانندگي و ترافيك، عوارض ناشي از اثرات دود و گازهاي سميدر محلهاي عمليات، عوارض ناشي از صداي آژير، بلندگو و نور چراغ گردان، عوارض ناشي از ترشح هورمونهاي دفاعي و آمادگي بدن در برابر حوادث، اثرات ناشي از حرارت در محل حريق، عوارض ناشي از تماس يا جذب مواد شيميايي از طريق پوست، عوارض ناشي از صدمات فيزيكي در حين انجام وظيفه، عوارض ناشي از دريافت پرتوهاي يونساز و تشعشعات راديواكتيويته قرار ميگيرند و براي شركت در اينگونه عملياتها چيزي جز عشق نميتواند آنها را به ادامه كار تشويق كند. «رضا يادگاري» معاون عمليات 5 آتشنشاني در تعريف شغل آتش نشاني ميگويد: شغل آتشنشاني يعني از خودگذشتگي، عشق و علاقه كه براي نجات جان و مال مردم به كار گرفته ميشود. من هر روزه با آتشنشانان داوطلب زيادي رو به رو هستم كه وارد عمليات ميشوند تا به نجات جان افراد بپردازند و هيچ ترس و واهمهاي ندارند. وي در ادامه اظهار ميدارد: آتشنشانان همه روزه با حريق و حوادث گوناگون روبه رو هستند و به نوعي دلشان صيقل پيدا ميكند و به معنويت خاصي دست مييابند. ما ناجيان 125 اعتقاد داريم دعاي خير مردم و به نوعي نجاتيافتگان حوادث هميشه و همه جا همراه ماست. او در ادامه ميافزايد: ماموران آتش نشاني اميد دارند همانطور كه افراد گرفتار را از آتش دنيوي نجات ميدهند خداوند آتش آخرت را از آنان دور كند. معمولا در حوادث گوناگون آتشنشاني نيروي اولي است كه در صحنه حاضر ميشود و ممكن است افراد حادثهديده با ما برخورد تندي داشته باشند اما پس از پايان عمليات وقتي نتيجه كار ما را ميبينند دعاي خيرشان ما را همراهي ميكند. ما آتشنشانان هميشه مديون دعاي خير مردم هستيم و سلامتي خود را از اين دعاها ميدانيم.
هوشياري مردم و افزايش عملياتهاي آتش نشاني
«يادگاري» با اشاره به اينكه كار آتشنشانان هميشه و همه جا با فداكاري و گذشت از جانشان همراه بوده ميافزايد: اين موضوع را ميتوان با سر زدن به مقبره شهداي آتش نشانان دوران دفاع مقدس و قطعه آتشنشانان در دوران بعد از جنگ مشاهده كرد. عامه مردم آتشنشانان را با آتش ميشناسند يعني كسي كه آتش را خاموش ميكند اما اين در حالي است كه آمار حوادث ما بيشتر از حريقهاست هر حادثهاي در شهر تهران براي هر شهروند اتفاق ميافتد شماره 125 را ميگيرد و ناجيان اين سازمان در كمتر از 5 دقيقه در محل حاضر شده و خدمات رايگان را ارايه ميدهند.
بررسيها نشان ميدهد آمار عملياتها بالا رفته اما اين بدان معنا نيست كه ناايمني زياد شده بلكه آگاهي و هوشياري مردم بالاتر رفته و به نوعي ميداند كه در برخورد با هر حادثهاي كه نياز به كمك داشته باشند بايد شماره 125 را بگيرند.
ما از خطر فرار نميكنيم
وي به مشكلاتي كه كار آتش نشاني به همراه دارد اشاره ميكند و ميگويد: كار آتشنشاني هميشه همراه با استرس است و ناجيان و مديران سازمان هم هميشه گوش به زنگ و آمادهباش هستند تا خدمت رساني كنند. آتشنشانان معمولا با آموزشهايي كه ديده اند بر استرس خود غلبه كرده و با آرامش به سر صحنه ميروند تا به ديگران كمك كنند و به نجات جان و مال مردم بپردازند البته خطرات هم جدا از استرسي كه به همراه دارند وجود دارد و گاه ممكن است دچار آسيبديدگي شده و يا به شهادت برسند. در جايي كه همه از خطر فرار ميكنند ما تازه وارد صحنه ميشويم به عنوان نمونه در يك عمليات اطفاي حريق انواع گازها منتشر شده ميتواند با وجود ماسكهاي تنفسي كه براي آتشنشانان در نظر گرفته شده به آنان آسيب برساند اما با اين وجود ناجيان 125 از جان خود براي اين كار فدا ميكنند تا به جامعه و مردم خود خدمت كنند. معاون عمليات 5 آتشنشاني تصريح ميكند: براي امدادرساني هر چه بيشتر و بهتر آتش نشانان تاكنون در سطح شهر تهران بيش از 90 ايستگاه آتشنشاني تاسيس شده كه تا پايان سال 92 به 120 ايستگاه افزايش خواهد يافت. ناجيان ايستگاهها طوري آموزش ديدهاند كه سر صحنه حوادث كارهاي امدادي اوليه را براي نجات جان مجروحان با تجهيزاتي كه در خودروهاي خود دارند انجام ميدهند. اما در مواردي كه نياز به كار تخصصي باشد از گروه امداد و نجات كمك ميگيرند كه هماكنون 14 ايستگاه امداد و نجات در كنار ايستگاههاي آتشنشاني مشغول به فعاليت هستند.
حمايت همه جانبه مسوولان از ناجيان
«يادگاري» در ادامه به حمايتهاي مسولان آتش نشاني از امدادگران و ناجيان 125 ميگويد: سازمان آتش نشاني حمايتهايي از جمله بيمه درماني و همچنين بيمه عمر حوادث براي افرادي كه در عملياتها دچار سانحه ميشوند در نظر گرفته است. به عنوان نمونه اگر نيرويي در حين عمليات دچار سانحه شد و پزشك دوراني را براي درمان او در نظر گرفت سازمان آتشنشاني مزاياي لازم را به او پرداخت ميكند،چون اين اتفاق در حين عمليات رخ داده است. همچنين اگر فردي در حين عمليات شهيد شد و به عنوان نيروي شاغل حضور فيزيكي نداشت خانواده وي به عنوان نيروهاي حاضر قلمداد ميشوند تا به سن بازنشستگي برسد و مزاياي بازنشتگي براي خانواده اش در نظر گرفته ميشود. البته حمايتهاي ديگر سازمان از جمله در نظر گرفتن امكانات رفاهي، مسافرتها و غيره را نبايد ناديده گرفت. او با 28 سال سابقه كاري همچنان ميگويد باور كنيد اگر بازهم به دوران جواني ام بازگردم باز هم شغل آتش نشاني را انتخاب خواهم كرد چون در شغل آتشنشاني انسان چيزهايي را ميآموزد كه در مشاغل ديگر دست نيافتني است. شغل ما اجر اخروي و دنيوي را با هم دارد و به نوعي بايد گفت ما دينمان را به جامعه و مردم ادا ميكنيم. «يادگاري» با بيان اين كلمات كميبه فكر فرو ميرود و از خاطات دوران جواني اش ميگويد: اوايل سال 64 و دوران جنگ تحميلي بود. من در ايستگاه 10 آتش نشاني مشغول به خدمت بودم،كه ناگهان زنگ ايستگاه به صدا در آمد و خبر رسيد به دنبال حمله هوايي عراقيها خانهاي دو طبقه در سعادت آباد مورد حمله هوايي قرار گرفته است. با اعلام اين گزارش ما بي درنگ به محل مورد نظر رفتيم اما با حضور در آنجا متوجه شديم يكي از ساكنان آنجا به نام سرهنگ قيصري به شهادت رسيده و همسرش به شدت زخميشده است. وي در ادامه توضيح داد: در حال امدادرساني بوديم كه ناگهان صداي نالههاي كودكي به گوشم رسيد و صدا را دنبال كردم و به شكافي كه در يك گوشه خانه ايجاد شده بود رسيدم و با كمك همكارانم به صورت افقي به زير آوارها رفتم، در آن لحظه امكان استفاده از تجهيزات وجود نداشت و هر لحظه امكان ريزش آوار وجود داشت با دست خاكها را كنار ميزدم و همراهم آنها را از مسير به بيرون تونل انتقال ميداد تمام تلاشم را براي پيدا كردن كودك به كار بسته بودم تا اينكه سرانجام عاطفه كوچولو را كه 5 سال بيشتر نداشت زير آوارها يافتم و به سختي او را بيرون كشيدم. او ميگويد: كار ما پر است از هيجان و حادثه،هرچقدر از روزهايي كه عمليات داريم تعريف كنم باز هم حرفهاي ناگفته اي باقي ميماند اما گفتن حادثه ديگري كه در سال 66 برايمان اتفاق افتاد خالي از لطف نيست. وي توضيح اين عمليات ميافزايد: آن روزها ترمينال غرب هنوز به صورت كامل ساخته نشده بود كه سقوط چند نفر در چاه به ما گزارش شد. با اعلام اين موضوع سريع به محل مورد نظر رفتيم و با سه مرد كه درون چاه افتاده بودند رو به رو شديم كه بر اثر انتشار گاز بيهوش شده بودند. با امدادرساني اوليه مجروحان به هوش آمدند. آنها زمانيكه فهميدند از مرگ حتمينجات يافتند آتشنشانان را كه ناجي جانشان بودند به آغوش كشيده و گريه ميكردند. يادگاري با بيان اين خاطرات از مردم ميخواهد تا در هر جايي كه حضور دارند يك تفكر و ذهنيتي در مورد مسائل ايمني داشته باشند و آن را جدي بگيرند تا كمتر دچار حادثه شوند.
اگر عاشق كار آتشنشاني نباشي نميتواني دوام بياوري
علي پيرمراد كارشناس پيشگيري منطقه 4 آتشنشاني است او 1365 به استخدام سازمان آتشنشاني درآمد و آبان ماه 1380 در ماموريت دچار سانحه شد. او با بيان اينكه كار آتش نشاني ايثار، فداركاري و از جان گذشتگي ميخواهد ادامه ميدهد: 13 آبان 1380 بود كه زنگ حريق ايستگاه زده شد و و ما براي حادثه نشت گاز در منطقه شهران – انتهاي كاشاني اعزام شديم. آن روز حال و هواي خاصي داشت و من و همكارانم بيدرنگ محل مورد نظر رفتيم و به ايمن سازي محل مورد نظر پرداختيم اما در حين انجام عمليات گاز كپسول شهري كه نشت كرده بود دچار انفجار شد و يك نفر از همكارانمان به نام «حميد آذري» به شهادت رسيد و من به همراه يكي از همكارانم به نام «جعفر سلجوقي» به شدت دچار سوختگي شديم. او درباره شدت آسيب ديدگياش توضيح ميدهد: بعد از لحظه انفجار ديگر چيزي متوجه نشدم و زمانيكه به خودم آمدم روي تخت بيمارستان بودم دكترها ميگفتند دچار 40 درصد سوختگي با عمق زياد شدم و از زنده ماندنم نااميد شده بودند اما به لطف خدا درمانها به رويم موثر واقع شد و از مرگ رهايي يافتم. چند وقتي بعد از بهبود نسبي براي جراحي پلاستيك راهي انگلستان شدم و درمانهاي تكميلي برايم انجام شد. يك فرد آتشنشان بايد ايثارگر باشد و بايد نجات جان و مال مردم صبور باشد و علاقه از خود نشان دهد چون اگر عاشق كار آتشنشاني نباشي نميتواني دوام بياوري. «پيرمراد»در ادامه از مسوولان آتشنشاني تشكر ميكند و ميگويد: مسوولان در مدت آسيب ديدگيام كمكها و حمايتهاي لازم را برايم انجام دادند كه جاي تشكر دارد. اين كارشناس پيشگيري منطقه 4 آتش نشاني با اشاره به اينكه اگر به گذشته بازگردد بازهم آتش نشان خواهد شد اظهار ميدارد: همين كه ميتوانيم جان انساني را نجات دهيم و وجدانمان پيش خداوند راحت است به نوعي به آرامش ميرسيم. من اين حرفه را دوست دارم و اگر دوباره به عقب بازگردم آن را انتخاب ميكنم اين سوختگي من يك اتفاق بوده و ممكن است براي هر كسي روي دهد. او به خاطراتي كه در عملياتهاي مختلف داشته اشاره ميكند و ميگويد: زمانيكه در ايستگاه 4 خيابان مولوي كار ميكردم يك حريق به ما گزارش شد. در اين حادثه خانهاي به طور عمدي طعمه حريق شده بود و در زيرزمين 5 بچه بر اثر آتش سوزي جان باختند. اين صحنه را هيچ وقت نميتوانم به فراموشي بسپارم كه كودكان بيگناه در آتش سوخته بودند. وي در پايان ميگويد: با عشق و علاقه تا كنون به جامعه و مردمم خدمت كردهام و جز عشق و محبت از مردم چيزي نديدم و اكنون خوشحالم كه چنين شغل پر افتخاري را داشته و دارم.