تحریریه ماهنامه خدمات شهری
جوهر اصلی ایده باغشهر آمیزش شهر با مناطق روستایی و ساختن خانههای تكخانواری محصور در باغ و باغچههاست. در اواخر سده 19م، با افزایش مشكلات شهری و هجوم جمعیت روستایی به شهرهای بزرگ در پی انقلاب صنعتی، متفكرین بسیاری در مقابل این شرایط به طرح ایدههای جدید پرداختند. در انگلستان ایده ساخت یك شهر كوچك در ناحیهای روستایی (باتركیب مزیتهای شهر و روستا، با صنایع متعلق به خود، توسعه كنترلشده، باغهای عمومی و خصوصی و مركز فرهنگی طراحیشده)، برای نخستین بار باغشهر نامیده شد. این ایده را ابنزر هوارد پیشنهاد كرد، كسی كه در 1899م برای ساخت اولین باغشهر با نام لچوُرث، موسسه باغشهر را نیز تأسیس نمود. او ایده احداث باغشهر را در 1898م با چاپ كتاب باغشهرهای فردا مطرح ساخت. هدف او ایجاد جنبش تراكمزدایی از مراكز شهری بزرگ و از طریق ایجاد روستا- شهرهایی با محیطی سالمتر بود. باغشهرها، كه تركیبی از ویژگیهای شهر و روستا را دربر داشتند. با كمربندهای سبز كشاورزی، اداری، تفریحی و دیگر فعالیتهای تخصصی، از هم جدا میشدند. هر باغشهر برای زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روزانه شهروندان، با نظام یكپارچه مالكیت زمین و واگذاری به صورت اجارهای، به منظور بیشینه كردن همزمان نفع اجتماعی و انتخاب فردی تجهیز شده بود. ایده باغشهرها جزو نخستین شیوههای نظامیافته در برخورد با منطقهبندی كاربریها، آرمان تراكم كم و حفاظت از حریمهای سبز اطراف شهر بود.
هوارد ضمن ایده احداث باغشهر، معتقد بود، در شهر باید میان صنعت و كشاورزی تعادل برقرار باشد. شهر در عین حال كه از برخی تأسیسات صنعتی كوچك برخوردار است، فضای سبز (فضای سبز شهری) و ارضی كشاورزی آن میبایست 5 برابر كل شهر وسعت داشته باشد. خانههای مسكونی باید باغچههای مشترك داشته باشند، همچنین فضاهای سبز عمومی وسیع، مانند پارك مركزی، به وجود آید و علاوه بر اینها، خیابانها در دل ناحیه مسكونی همچون یك نوار سبز عبوری طراحی شوند. هدف این بود كه این فضاهای سبز وسیع در دل شهر، همراه با زمینهای كشاورزی و باغها در حلقه خارجی شهر، برای شهروندان مجال بهرهوری و لذت بردن از طبیعت را فراهم نمایند.
طرح باغشهر به صورت یك دایره كه 6 خیابان اصلی شعاعی آن را به 6 بخش تقسیم میكرد، در نظر گرفته شده بود در مركز دایره فضای مدور یك باغ عمومی قرار داشت كه با ساختمانهای عمومی احاطه شده بود. پس از محلات مسكونی، حلقهای كمعرض از زمینها برای كل تأسیسات صنعتی در نظر گرفته شده بود و همچنین كل شهر نیز در مزارع كشاورزی و باغهای میوه محصور بود. هوارد معتقد بود باغشهر تنها راه حل برای رهایی از تمركز و ازدحام شهرهای بزرگ است كه با كنترل رشد آن، اقماری كردن، توزیع مجدد و یكپارچگی سكونتگاهها در داخل یك واحد بزرگ فضایی و عملكردی عملی میشود. او زوال شهرهای بزرگ را پیشبینی میكرد و از این رو آنها را منفور و مردود میدانست.
ابداعكننده باغشهر معتقد بود، فقط كافی است یك مجتمع نمونه از باغشهر احداث شود، تا بقیه باغشهرها به سرعت و خودبهخود به وجود آیند. در این صورت ساكنان لندن، شهر پرتراكم خود را گروه گروه ترك میكند و در خانههای ویلایی باغشهرها مستقر میشوند. بدینترتیب، محلات پست و فقیرنشین شهرهای بزرگ از بین میرود. در این شهرها به دلیل آنكه زمینهای عمومی متعلق به شهرداریهاست، از بورس بازی زمین جلوگیری میشود. خوداتكایی، استقلال، تعادل اجتماعی- اقتصادی، تعادل طبیعی از ویژگیهای بارز باغشهراست. علاوه بر اینها، برخورداری از مزایای شهر و روستا، مسكن، كار و اوقات فراغت، از دیگر وجوه مشخصه نظریه باغشهر است.
در 1904م در انگلستان ساخت نخستین باغشهر به نام لچورث برای سكونت 000/35 نفر، بایك كمربند اراضی كشاورزی به مساحت 000/3 آكر (acres) آغاز شد. در این شهر زمین برای همه مقاصد توسعه برای یك دوره 99 ساله اجاره داده میشد. در 1914م نیز ساخت دومین باغشهر به نام ولوین كه به لندن بسیار نزدیك بود، آغاز شد. روند توسعه این 2 شهر برخلاف تصور به كندی پیش رفت.
طرح ایده باغشهر در سیر تحول تاریخ شهرسازی، نقطه بسیار مهم و تأثیرگذار محسوب میشود. برخی از صاحبنظران از این ایده حمایت كردهاند. لوئیس مامفورد آن را یكی از ابداعات مهم سده 20م میداند. او كه از صاحبنظران بنام مطالعات شهری است، در اینباره مینویسد، در آغاز سده 20م، 2 ابداع مهم به وقوع پیوست: هواپیما و باغشهر. این هر دو طلایهدار عصری جدیدند. اولی، بشر را قادر به پرواز بر فراز زمین ساخت و دومی، مكان زیست نیكوتری را روی زمین به او وعده داد. همچنین پودم كتاب كوچك باغشهر تألیف هوارد را یكی از مهمترین كتابهای سده 20م معرفی میكند. در مقابل، افراد بسیاری نظیر لوكوربوزیه، زیگفرید گیدیون، ادوارد كارتر و جین جیكویز، با نظریه باغشهر به مخالفت برخاستهاند. برای مثال، لوكوربوزیه معتقد است، گسترش و رشد شهرها بر مبنای الگوی باغشهر، موجب اتلاف وقت ساكنان و همچنین هدر رفتن زمینها میشود. او عقیده داشت، اینگونه شهرها نوعی روحیه ضداجتماعی برای ساكنان خود ایجاد میكنند.
امروزه از اصطلاح باغشهر فراتر از ایده هوارد استفاده میشود. برای مثال، این اصطلاح در تبلیغ شهر منچستر برای میزبانی المپیك 1996م استفاده شد. در حال حاضر در ایالات متحده آمریكا چندین باغشهر نامیده میشوند. اندازه این باغشهرها در 1990م از 3 نفر در داكوتای جنوبی تا بیش از 20 هزار نفر در كانزاس میامی و نیویورك متفاوت بودهاند. بهطور كلی، با توجه به بار محیط زیستی مستتر در مفهوم و اصطلاح باغشهر، این مفهوم یا صفت را میتوان درباره شهرهایی كه ویژگیهایی زیر را دارند، به كار برد:
اندازه جمعیتی كوچك؛
تراكم ساختمانی پائین؛
عملكرد كلیه خیابانها و شبكههای دسترسی، مانند نواری سبز؛
عدم غلبه نسبت سطح اشغال توده ساختمانی بر فضاهای باز و سبز؛
احاطه شهر با كمربند سبز و اختصاص حداقل یكسوم بافت شهری به فضاهای سبز عمومی و خصوصی؛
توجه لازم به فضاهای سبز اخل محوطهها در طراحی ساختمانها؛
مصون بودن از انواع آلودگیهای صنعتی؛
سازگاری ویژگیهای فرم شهر و نقش اقتصادی آن با ویژگیهای طبیعی؛
وفور دسترسی به تفرجگاههای طبیعی شهر برای گذران اوقات فراغت ساكنان؛
پایداری توسعه شهر و محفوظ بودن چشماندازهای طبیعی، اراضی كشاورزی، باغها و منابع طبیعی.
بدین ترتیب، مفهوم باغشهر مترادف است با سازگاری، تعادل و همزیستی محیط انسانساخت و محیط طبیعی كه هدف آن فراهم ساختن سكونتگاههای سالمتر برای زیستن است. گاهی از باغشهر به عنوان یك آرمانشهر یاد میشود.
منبع در دفتر مجله موجود است.