تحریریه زندگی آنلاین : دکتر منصور شهرکی متولد یکم آبانماه سال 1339 در شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان میباشند. ایشان تا مقطع دیپلم را در زابل، دوره لیسانس زیستشناسی را در دانشگاه فردوسی مشهد، فوقلیسانس علوم بهداشتی در تغذیه را در دانشگاه علوم پزشکی تهران و دوره دکتری تخصصی تغذیه را نیز در دانشگاه علوم پزشکی تبریز گذراندهاند.
دکتر شهرکی در سال 1369 با فوقلیسانس وارد دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و در دانشکده پزشکی بهعنوان عضو هیات علمی مشغول به کار شدند. در سال 1372 گروه تغذیه و صنایع غذایی را از گروه بیوشیمی جدا نموده و بعد از اخذ Ph.D در سال 1382، در سال 1385 به اتفاق همکاران بزرگوار گروه مجوز راهاندازی دوره کارشناسی تغذیه، در سال 1395 مجوز تأسیس رشته کارشناسی ارشد تغذیه در سال 1396 مجوز تأسیس رشته کارشناسی صنایع غذایی گرایش کنترل کیفی را گرفتند و در همان سال گروه صنایع غذایی را از گروه تغذیه نیز جدا نموده و در حال حاضر با یاری همکاران گروه صنایع غذایی تصمیم به راهاندازی دوره کارشناسی ارشد بهداشت و ایمنی مواد غذایی را دارند و با مساعدت همه همکاران عالیقدر گروه تغذیه (5 عضو هیات علمی) و همکاران بزرگوار گروه صنایع غذایی (4 عضو هیات علمی) در راستای راهاندازی دانشکده تغذیه و صنایع غذایی در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان کوشا هستند. در حال حاضر مدیر گروه تغذیه دانشگاه میباشند و از سال 1387 تا بهحال با افتخار تمام عضو هیات تخصصی بورد تغذیه کشور نیز میباشند.
جناب آقای پروفسور منصور شهرکی؛ کمی از خانواده خود بفرمایید.
پدرم حاج حسین شهرکی یکی از بنیانگذاران آموزش و پرورش نوین زابل و مادرم متعلق به یکی از خانوادههای مذهبی زابل بودند. دارای 5 خواهر و یک برادر میباشم که
2 نفر آنها فوقتخصص و عضو هیات علمی دانشگاه هستند و بقیه با افتخار راه مرحوم پدر را پیمودهاند. زندگی خود را مدیون زحمات بیشائبه والدینم بهویژه پدرم و تنها برادر عزیز و مهربانم ناصر بزرگوار میدانم. داری 2 فرزند میباشم. شیوا جان دندانپزشک هستند که سال قبل با آقای دکتر مسیح سالاری که خود نیز دندانپزشک و از خانواده فرهنگی و دانشگاهی مشهد مقدس هستند ازدواج کردهاند وکیانا جان دختر کوچکم هم در حال حاضر در شعبه بینالملل دانشگاه شیان چین رشته دندانپزشکی میخوانند.
چه شد که رشته تغذیه را انتخاب کردید؟
کاملاً اتفاقی بود و اصلاً به ادامه تحصیل فکر نمیکردم. بعد از فارغالتحصیلی دوره کارشناسی در سال 1364، یکی از دوستان دوره کارشناسی گفت: «میخواهم بروم تهران که امتحان دوره فوقلیسانس بدهم». به ایشان (آقای دکتر سید علی حسینی تهرانی) که خود در حال حاضر آناتومیست هستند، گفتم من هم همراه شما میآیم. به اتفاق هم رفتیم تهران منزل ایشان و من برای 3 رشته تغذیه، میکروبشناسی و آناتومی شرکت کردم که هر 3 رشته را نیز رد شدم. نمیدانم چی شد، ولی حقیقتاً از تغذیه خوشم آمد، بنابراین تمام کتب فارسی و انگلیسی تغذیه را از تهران گرفتم و به زابل برگشتم. سال بعد شیراز مجدداً برای رشته تغذیه امتحان دادم و این بار نیز قبول نشدم. سال 1366 مجدداً برای رشته علوم بهداشتی در تغذیه در تهران شرکت کردم که خوشبختانه قبول شدم و دوره فوقلیسانس را همان سال نیز شروع نمودم. برای پذیرش دوره Ph.D تغذیه از سال 1374 (اولین دوره پذیرش Ph.D تغذیه در ایران) شرکت کردم و مثل فوقلیسانس 2 سال متوالی رد شدم و در سال 1376 قبول شدم. رک و پوستکنده عرض کنم که اصلاً بهره هوشی خوبی نداشتم و بهواقع موفقیت بسیار اندک علمی خود را مدیون پشتکار خودم میدانم و بس.
شما سالها است در خطه سیستان و بلوچستان مشغول خدمت هستید. از سختیها و شیرینیهای کار در این مناطق بگویید.
بنده ابتدا بهجای سختی از شیرینی کار صحبت میکنم. هر آنچه در خصوص تغذیه بهصورت کلی در تمام ایران و در استان ما به طور اخص اتفاق افتاده، مرهون زحمات بیشائبه بنیانگذاران علم تغذیه و اساتید گرانمایه و پیشکسوت این رشته مثل مرحوم دکتر قاسمی، دکتر سیاسی، دکتر جزایری، دکتر محبوب، دکتر کشاورز و مرحوم دکتر کیماگر در سطح ملی بوده و هست. اگر این بزرگواران و فرهیختگان نبودند، قطعاً شاگردانشان امثال بنده نبودند که بتوانند در جایجای ایران سترگ بانی راهاندازی رشتههای مختلف تغذیه برای مقاطع مختلف باشند و به ضرس قاطع عرض میکنم «اگر در جایجای دورترین استانهای محروم کشورمان از جمله سیستان و بلوچستان در حال حاضر ما کارشناس و کارشناس ارشد تغذیه با گویشهای متفاوت داریم، همه نتیجه زحمات این پیشکسوتان معزز و گرانسنگ است، نه کسانی مثل منصور شهرکی در زاهدان». جهت یادآوری عرض مینمایم که تا سال 1390 ما حتی یک کارشناس تغذیه در کل بیمارستانها و مراکز بهداشتی استان نداشتیم، بنابراین جا دارد از طرف خود و تمامی دانشجویان فارغالتحصیل مقاطع مختلف تغذیه دانشگاه علوم پزشکی زاهدان دست این پیشقراولان ملی علم تغذیه را نه یکبار، بلکه صد بار ببوسم و خوب واقفم در این امر علمی، سفیر مردمان نیک و ارزشمند بلوچ و زابلی نیز خواهم بود.
در خصوص سختی کار، من هیچ سختی متحمل نشدهام و تمام سختی کار بهدوش همکاران عالیقدرم در رشته تغذیه و صنایع غذایی بوده است که همگی آنها مخصوصاً آقای دکتر منصور کرجی بانی لحظه به لحظه در کنارم بوده و هستند. در همین جا نهایت تشکر و قدردانی خود را از تمامی آنها اعلام میدارم.
جناب دکتر، چه پژوهشهایی در حوزه تغذیه در منطقه سیستان و بلوچستان انجام دادهاید و چقدر در بهبود تغذیه مردم مؤثر بوده است؟
پژوهشهای زیادی در خصوص حل مسائل مختلف تغذیه استان توسط تمامی همکاران عالیقدر گروه تغذیه و گروه صنایع غذایی تا بهحال در سطح استان صورت گرفته است که نتیجه آنها در ژورنالهای متعدد داخل و خارج به چاپ رسیده است که در این مورد نیز از تمامی همکاران عزیز تغذیه و صنایع غذایی صمیمانه قدردانی میکنم.
شما چه راهکارهایی را برای رفع سوءتغذیه و امنیت غذایی برای مناطق محروم پیشنهاد میفرمایید؟
در مناطق محروم سوءتغذیه عمدتاً به شکل کموزنی، کوتاهقدی و لاغری در گروههای آسیبپذیر بهویژه کودکان زیر 5 سال و نیز کمخونی در بانوان مشاهده میشود. استان سیستان و بلوچستان یکی از آسیبپذیرترین مناطق کشور در زمینه شاخصهای فوق میباشد، بهطوریکه شاخصهای سوءتغذیه در این استان حدود 2 برابر بیشتر از سایر استانهای کشور است.
چندین راهکار برای کاهش سوءتغذیه در مناطق محروم باید مورد توجه متولیان حوزه سلامت قرار بگیرد. غنیسازی مواد غذایی با ریزمغذیهایی که کمبود آنها شایع است، از جمله آهن، اسیدفولیک، ویتامین D و ویتامین A، یکی از بهصرفهترین و موثرترین مداخلات در بهبود وضعیت تغذیه جوامع محروم میباشد. این روش که سابقاً در کشورهای توسعهیافته نیز بر روی مواد غذایی مختلف مثل فرآوردههای لبنی و آبمیوهها انجام میگرفت، در سالیان اخیر نیز مورد توجه سیاستگذاران و متولیان حوزه سلامت در کشورمان قرار گرفته است. یکی از برنامههایی که هماکنون در ایران انجام میشود، برنامه غنیسازی آرد با آهن و اسید فولیک است که روشی مناسب برای کاهش شیوع کمخونی فقر آهن میباشد. همچنین بعضی پژوهشهای انجام شده نشان دادهاند که میتوان غنیسازی را بر روی سایر غذاهایی که بهصورت رایج در رژیم غذایی مردم ما وجود دارند، پیادهسازی کرد، مانند غنیسازی برنج با روی یا ماست با ویتامین D.
آقای دکتر؛ بفرمائید آیا چاقی یک بیماری است و در این صورت، آیا درمانی برای آن وجود دارد؟
در ارتباط با قرار گرفتن چاقی به عنوان یک بیماری برای دههها بحث در مجامع علمی بوده تا اینکه در سال 2013 انجمن پزشکی آمریکا چاقی را به عنوان یک بیماری در نظر گرفت که نیاز به مداخله و درمانهای ویژه دارد. با اینحال چاقی خود یک عامل خطر قوی برای سایر بیماریها از جمله بیماریهای قلبی، دیابت و برخی سرطانها میباشد. تاکنون روشهای درمانی زیادی برای درمان چاقی ادعا شده که تاثیرات بسیاری ازآنها بحث برانگیز و اثبات نشده است و حتی میتواند با عوارض جبرانناپذیری همراه باشد. در حال حاضر بر اساس گایدلاینهای علمی، موثرترین راه درمان چاقی پیروی از یک سبک زندگی سالم شامل رژیم غذایی متنوع، متعادل، با دانسیته انرژی کم و افزایش فعالیت بدنی میباشد. در صورتی که بیمار به رژیم درمانی پاسخ ندهد، با تجویز پزشک دارودرمانی شروع خواهد شد و در صورتی که هیچ یک از تلاشهای فوق موفقیتآمیز نباشد، پزشک ممکن است جراحیهای چاقی را پیشنهاد کند. اینکه کدامیک از این درمانها برای بیمار تجویز شود، بستگی به شرایط بیمار، نوع و شدت چاقی و بیماریهای همراه نیز دارد.
شما چه میزان کاهش وزن در ماه را توصیه میکنید؟
بهترین میزان کاهش وزن که بدون عوارض میباشد، حدود نیم تا یک کیلوگرم در هفته و یا 2 تا 4 کیلوگرم در ماه است که برای کم کردن وزن در این محدوده، کاهش حدود 500 کیلوکالری انرژی از رژیم غذایی روزانه مورد نیاز میباشد. متاسفانه تبلیغاتی که امروزه در سطح شبکهها و رسانههای اجتماعی مبنی بر کاهش وزن بیش از حد در ماه میشود، غیرواقعی بوده و صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد.
جنابعالی برای کاهش وزن سریعتر چه پیشنهادی دارید؟
کاهش وزن سریع و ناگهانی تاثیرات نامطلوبی بر بدن میگذارد که عمدتاً ناشی از کمبود انرژی میباشد؛ مانند خستگی شدید، ریزش مو، ناخنهای شکننده، کمآبی بدن، یبوست، سردرد، گرفتگی عضلات، خطر سنگ کیسه صفرا و تضعیف استخوانها و مفاصل، بنابراین موثرترین راه دسترسی به وزن مطلوب، کاهش وزن آهسته و پیوسته بهنحوی که نگرش و سبک زندگی فرد تغییر کند، میباشد. با اینحال چندین عامل میتوانند در تسریع کاهش وزن در حین اجرای یک برنامه مفید باشند، از جمله استفاده از منابع پروتئینی در رژیم غذایی، تمرکز بیشتر بر غذاهای با دانسیته انرژی کم به دلیل فیبر بالا مثل سبزیجات، و همچنین تعدیل رفتارهای غذایی نظیر کاهش سرعت غذا خوردن و عدم حذف کردن وعدههای غذایی.
بفرمایید آیا میتوان به صورت موضعی لاغر شد؟
رسانهها و فضای مجازی پر است از تبلیغاتی که ادعا میکنند مکمل، دستگاه یا ژل مخصوص برای لاغری موضعی از جمله لاغری شکمی مؤثر است، اما متاسفانه علیرغم تبلیغات قارچگونه، حقیقت به این سادگی نیست. برای مثال در زمینه تمرینات ورزشی موسوم به «تمرینات شکمی» که فقط بر روی عضله شکم تمرکز میکنند، نتایج پژوهشهای انجام شده بهبودی موضعی در کاهش چربیهای شکمی را تائید نکردهاند. یک قاعده کلی برای کاهش وزن و کاهش چربی و نهایتاً چربی شکمی، پیروی از یک رژیم کاهش وزن استاندارد و انجام ورزشهایی هست که تمام یا اکثر عضلات بدن را درگیر کند. لازم به ذکر است که چربی ناحیه شکمی از آخرین قسمتهایی است که در یک برنامه کاهش وزن، کم شده و نیاز به صبر در برنامه کاهش وزن دارد.
* آقای دکتر آیا چاقی ارتباطی با بروز دیابت دارد؟
چندین عامل احتمال ابتلا به دیابت را افزایش میدهند؛ شامل سن، سابقه خانوادگی و ... . در این میان، اضافه وزن و چاقی یکی از عوامل خطر قوی در افزایش بروز دیابت نوع 2 است، بهطوری که حدود 90 درصد مبتلایان به دیابت به درجاتی از اضافه وزن و چاقی نیز دچار هستند. در واقع یکی از عواملی که موجب افزایش شیوع دیابت در جهان شده، افزایش همزمان در شیوع چاقی است. تجمع چربی منجر به ایجاد مقاومت به انسولین شده و موجب اختلال در سیستم کنترل قند خون و نهایتاً افزایش قند خون و ابتلا به دیابت میشود. مطالعات نشان دادهاند که پیروی از یک سبک زندگی سالم و کاهش وزن به اندازه 5 تا 10 درصد میتواند موجب بهبود چشمگیر در قند خون افراد اضافه وزن و چاق و کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 شود.