مسعود رضوانی
از دیدگاه حکما و طب سنتی بیداری را به حرکت تشریح دادهاند و خواب به سکون تعریف دادهاند. كمخوابی، پرخوابی، نوسان در مدت زمان خواب، تغییر زمان خواب و... همگی جز اختلالات خواب محسوب میشوند. این اختلالات اگر خیلی سریع به حالت عادی بازنگردند میتوانند عواقب بسیار خطرناکی بهدنبال داشته باشند.
اثرات اختلالات خواب میتوانند در کوتاه مدت و یا در بلند مدت بروز کنند. ما در این مقاله سعی بر آن داریم تا به بررسی اختلالات خواب از دیدگاه طب سنتی بپردازیم.
نیاز افراد به خواب
نیاز افراد به خواب ارتباطی مستقیم با مزاج و سرشت افراد دارد. تا آنجا که حکما یکی از نشانههای تشخیص مزاج افراد را میزان خواب انسانها بر شمردهاند (لازم بذکر است که این مسئله به صورت نسبی میباشد و مطلق نیست). اما بطور کلی میتوان بیان کرد که آن دسته از افرادی که دارای مزاج دم و بلغم (مزاجهای تر) میباشند نیاز بیشتری به خواب دارند و در طول شبانهروز مدت زمان بیشتری صرف خوابیدن میکنند و بالعکس افرادی که دارای مزاجهای صفرا و سودا (مزاجهای خشک) میباشند نسبت به افراد با مزاجهای تر مدت زمان کمتری را در طول شبانهروز صرف خوابیدن میکنند.
از دیدگاه طب سنتی سردی مزاج نسبت به گرمی مزاج و همچنین تری مزاج نسبت به خشکی مزاج خواب را بیشتر و عمیقتر میکنند بنابراین در بین افراد مختلف بیشترین میزان خواب و همچنین عمیقترین خواب در افراد با مزاج سرد و تر (بلغم) و کمترین و سبكترین خواب در افراد با مزاج گرم و خشک (صفرا) دیده میشود و دقیقا به همین دلیل است که افراد با مزاج گرم و خشک با کمترین میزان استراحت و خواب، نیروی بدن خود را میتوانند بازیابی کنند.
اقلیم و خواب
از آنجا که هوا نیز دارای مزاج میباشد و همان گونه که پیش از این ذکر گردید بیشترین میزان خواب در سرشت سرد و تر وجود دارد لذا میتوان نتیجه گرفت که افراد مختلف در فصل سرد و تر سال (فصل زمستان) بیشترین میزان خواب در شبانهروز را تجربه خواهند کرد. افراد بلغمی مزاج در تمام مدت زمستان احساس کسالت و سستی عضلات دارند.
این افراد در زمستان از انجام فعالیتهای سنگین عاجز خواهند ماند و انرژی بدن آنها حتی پس از مدت زمان زیاد استراحت به سختی بازیابی خواهد شد. نکته دیگر در مورد این افراد این است که افراد بلغمی مزاج معمولا پس از گذراندن دورههای خواب طولانیمدت، پس از بیداری از خواب معمولا با درد عضلات و همچنین نشانههایی مشابه نشانههای آلرژی روبهرو خواهند بود.
بیخوابی و بد خوابی از دیدگاه طب سنتی
بهطور کلی عواملی که سبب بیخوابی و بدخوابی میشوند به دو دسته تقسیم میگردند. دستهی اول بیخوابیهای هستند که جنبه روانی دارند این دسته از بیخوابیها اختیاری میباشند و دسته دوم از بیخوابیها غیراختیاری بوده و منشا آنها بیماریهای فیزیولوژیک میباشد.
لازم بذکر است که بیخوابیهای اختیاری که با اختیار فرد میباشند در صورت تکرر و تداوم میتوانند به بیماری تبدیل شوند و در حقیقت بیخوابی نوع اول که جنبه روانی داشته و اختیاری میباشد به بیخوابی نوع دوم که جنبه غیر اختیاری داشته و منشا آن بیماری میباشد تبدیل میگردد.
مشکلی که امروزه متاسفانه گریبانگیر قشر جوان جامعه ما شده است بیخوابیهای اختیاری است که به دلایل مختلف مانند استفاده از اینترنت در ساعتهای پایانی شب، برنامههای تلویزیونی، مطالعه و... و به وسیله مواد بازدارنده خواب مانند مصرف قهوه، چای، استعمال دخانیات و مصرف داروهای مختلف بروز میکنند.
باید توجه گردد که این بیخوابیها و بدخوابیها قطعا عواقب بسیار خطرناکی بدنبال خواهند داشت. از دیدگاه طب سنتی اولین تغییر در این افراد با تغییر مزاج آنها از حالت تری به سمت خشکی است و همانگونه که در ابتدا نیز قید شد یکی از عوامل کاهنده خواب خشکی میباشد بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که بیخوابیهای اختیاری با تغییر مزاج فرد از حالت تری به خشکی سبب این میگردند که فرد دچار بیخوابیهای غیراختیاری گردد ( بیخوابیهایی که از دیدگاه طب سنتی عامل آنها خشکی مزاج است).
البته باید به این نکته توجه کرد که از دیدگاه طب سنتی 24 عامل مختلف سبب بیخوابیهای غیراختیاری میشوند (مانند مشکلات گوارشی، مشکلات عاطفی، ورمها و....). خشکی مزاج در کنار تمام این 24 عامل میتواند وجود داشته باشد و سبب افزایش حالت بیخوابی و كمخوابی گردد.
ارتباط رژیم غذایی و بیخوابی
از علل اساسی بیخوابی رژیمهای غذایی بد میباشد. معمولا رژیمهای غذایی خشک سبب تشدید حالت بیخوابی میگردند اما رژیمهای غذایی تر به مدت زمان خواب کمک میکنند. همچنین نوع رژیم غذایی و تأثیری که رژیم بر روی گوارش فرد میگذارد نقش بسزایی در خواب دارد. باید توجه گردد که غذاهایی که سبب نفخ معده و همچنین کمک به یبوست و عدم دفع میگردند موجب تشدید حالت بیخوابی و بدخوابی میگردند.
این نکته حتی در طب مدرن نیز ثابت گردیده است که افرادی که دارای دفع مناسب میباشند کمتر دچار بدخوابی و یا بیخوابی میگردند و بالعکس افرادی که دارای یبوست میباشند بیشتر دچار كمخوابی و بدخوابی میگردند. سنگینی و انباشتگی غذا در بدن نه تنها در موجب بیخوابی میگردند بلکه در کیفیت خوابی که فرد میبیند نیز تاثیر دارد تا آنجا که طب اسلامی نیز خوابهای کابوسواری که پس از صرف یک وعده غذای سنگین دیده میشود را فاقد یک تعبیر دقیق میداند و علت آنها را سنگینی ناشی از وعده غذایی میداند. توجه گردد که میزان کم غذا و همچنین میزان زیاد غذا هردو میتواند موجب بیخوابی گردد.
جهت بر طرف ساختن این حالت بیخوابی فرد میبایست در ابتدا به علت کم خوراک بودن و یا پر خوراک بودن خود پی ببرد و پس از برطرف کردن این حالت و بازگشت به حالت عادی و مناسب خوراک، به صورت ناخودآگاه فرد از حالت كمخوابی نیز رها میگردد. بنابراین بیخوابی که علت آن کم خوراکی و یا پر خوراکی باشد درمان مستقیم ندارد...
برای خواندن بخش دوم- اختلالات خواب از دیدگاه طب سنتی- اینجا کلیک کنید.