مترجم : مائده محبوب
تحریریه زندگی آنلاین : رشد بدهی و بهویژه بدهیهای برجایمانده تا دوران بازنشستگی، مشکلی دیرپا و روزافزون برای افراد و خانوادهها در سراسر جهان است. مشکلات اقتصادی حاصل از همهگیری کووید 19 نیز باعث شده افراد بیش از پیش در دام بدهی گرفتار شوند. انتشار کتاب جدیدی در حوزۀ بازنشستگی، بهانهای شد تا کارشناسان و فعالان حوزۀ سواد مالی به بررسی پژوهشهای جدیدی بپردازند که با تمرکز بر موضوع «بدهی در اواخر عمر» انجام شده است. این نشست مجازی که چهارمین نشست از مجموعه نشستهای «ارتباط برای بازنگری؛ پول و کووید 19» بود، به همت مرکز جهانی تعالی سواد مالی (جیفلک) برگزار شد و آناماریا لوساردی، استاد اقتصاد دانشگاه جرجواشینگتن، مدیریت آن را بر عهده داشت. اُلیویا میچل (استاد دانشگاه پنسیلوانیا و مدیر اجرایی شورای پژوهشهای بازنشستگی) و ویم مِیجس (ویم مِیجس، مدیر ارشد اتحادیۀ بانکداری اروپا) نیز سخنرانان نشست بودند که به ترتیب، مدیر اجرایی شورای پژوهشهای بازنشستگی و مدیر ارشد اتحادیۀ بانکداری اروپا هستند.
بیشتربخوانید:
بازنشستگی ، فرصت شکوفایی ( قسمت اول)
تازهترین یافتهها دربارۀ امنیت مالی بازنشستگان
نشست، با گفتوگو دربارۀ کتابی که به تازگی در انتشارات آکسفورد منتشر شده، آغاز شد. آناماریا لوساردی و اُلیویا میچل این کتاب را ویرایش کردهاند و عنوان آن «بازسازی بازنشستگی؛ بدهی در اقتصادی کهن» است. اُلیویا میچل هدف اصلی تدوین این کتاب را تداوم بدهیها تا دوران بازنشستگی و افزایش سطح بدهی افراد در این دوران مطرح کرد؛ اتفاقی که با توجه به توانایی کمتر سالمندان برای جبران کمبودهای مالی، بسیار نگرانکننده است. او سپس به بیان خلاصهای از یافتههای اصلی کتاب پرداخت:
پژوهشها حاکی از نگرانی شدید سالمندان و بازنشستگان بابت بدهیها و اضطراب و شکنندگی مالی روزافزون آنهاست.
سالمندانی که دچار بدهی زیاد و نرخ بالای نسبت بدهی به درآمد هستند، احتمالاً در بازنشستگی دچار مشکل خواهند شد، مثلاً ممکن است بسیاری از آنها در صورت افزایش نرخ بهره، خانههایشان را از دست بدهند. بدهکاری در بین سالمندان منجر به افزایش آسیبپذیری آنها در برابر شوکهای مالی، هزینههای زیاد درمان و تغییرات نرخ بهره در دوران بازنشستگی خواهد شد. سالمندان به دلیل نداشتن دانش و مهارتهای مالی، در بازپرداخت بدهیها مرتکب اشتباههای بسیاری میشوند. خانم میچل همچنین از تجربۀ ایالات متحده و ژاپن در زمینۀ بدهی سخن گفت. بر اساس شواهدی که در کتاب آمده، آمریکاییها تا دوران بازنشستگی درگیر بدهیهایی مثل وام دانشجویی هستند. در مقابل، ژاپنیهای در آستانۀ بازنشستگی، در چهل سال گذشته افزایش بدهی نداشتهاند؛ اگر چه نسبت بدهی به درآمد ژاپنیهای جوان، به دلیل خرید خانه برای تشکیل زندگی، افزایش چشمگیری داشته است.
او این افزایش را حاصل سیاستهای نهادی دولت ژاپن دانست که با وضع تخفیفهای مالیاتی برای مالکان خانهها و اعمال سیاست نرخ بهرۀ پایین، گرفتن وام مسکن را برای جوانان آسان کرده است. مدیر اجرایی شورای پژوهشهای بازنشستگی، در پایان این بخش از گفتوگوها به نتایج پژوهشی بینالمللی اشاره کرد که با بررسی 80 کشور انجام گرفته و یافتههای آن نشانگر وجود رابطه منفی رشد بدهی خانوار و رشد جیدیپی در آینده است. او این یافته را تأکیدی جدی بر ضرورت پایش دقیق سطح بدهی خانوارها و در نظر گرفتن آن در تدوین سیاستهای بانک مرکزی دانست.
بیشتربخوانید:
نگاهی متفاوت به دوران بازنشستگی
امنیت مالی بازنشستگان اروپایی
ویم مِیجس در توصیف وضعیت اروپا، به شباهت بعضی از روندهای آن با ایالات متحده و ژاپن اشاره کرد که از آن جمله، پیری جمعیت و بازنشستگی نسل انفجار جمعیت در ده تا بیست سال آینده است. به گفتۀ این مدیر ارشد اتحادیۀ بانکداری اروپا، پیشبینیها نشان میدهد قارۀ اروپا در سال 2050 نیم میلیون جمعیت صدساله خواهد داشت و از هر یازده نفر، یک نفر حدوداً هشتادساله خواهد بود. از اینرو، شواهد موجود در کتاب نامبرده را برای اروپا نیز کاربردی دانست. ویم مِیجس، که اصالتاً هلندی است، به نتایج پژوهشها دربارۀ وضعیت بازنشستگان این کشور اشاره کرد. بر اساس این یافتهها، در هلند:
- از هر پنج نفر، دو نفر در طول زندگی کاری نگران بازنشستگی هستند.
- 52 درصد مردم از درآمد و دارایی خود در دوران بازنشستگی اطلاعی ندارند.
- تصور 45 درصد افراد این است که پس از بازنشستگی، دچار کمبود مالی شدید خواهند شد.
- 35 درصد افراد نگران کاهش درآمد خود در سن بازنشستگی هستند.
آقای مِیجس معتقد است وجود محرکهای مالی بدهی، از جمله وامهای رهنیِ فقط بهره، سبب افزایش سطح بدهی در این کشور شده که عاملی تهدیدکننده برای ثبات مالی نیز هست.
نقش سواد مالی در کاهش بدهی
اُلیویا میچل گرفتن وامهای رهنی و دانشجویی، استفادۀ بیرویه از کارت اعتباری و خرید خانههای گرانقیمت را مهمترین عوامل افزایش سطح بدهی سالمندان برشمرد و از توقیف یا قطع مستمری حدود 6 درصد از بازنشستگان تأمین اجتماعی به دلیل نپرداختن بدهیها خبر داد. به گفتۀ خانم میچل، یافتهها نشان میدهد کسانی که کمترین سواد مالی را دارند، بیشتر دچار احساس درماندگی و تنگنای مالی میشوند.
بنابراین، او درس اصلی کتاب خود را اهمیت و ضرورت یادگیری سواد مالی دانست و از تأثیر مثبت برنامههای آموزش سواد مالی بر بهبود عملکرد سالمندان در مدیریت بدهی و افزایش تابآوری آنها سخن گفت. ویم مِیجس نیز ضمن اشاره به مسئولیت همۀ نهادهای جامعه در قبال رفع این مشکل، از ضرورت آموزش سواد مالی و نقش مهم همکاریهای دولتی و خصوصی در این زمینه سخن گفت.
بیشتربخوانید:
نسیم آرامش بر ساحل بازنشستگی
برنامههای سواد مالی در کشورهای اروپایی
ویم مِیجس با تأکید بر اهمیت گسترش مشارکتهای دولتی خصوصی، به نمونههایی از این مشارکتها اشاره کرد که با هدف ارتقای سواد مالی سالمندان در اروپا و کشورهای دیگر انجام شده، از جمله:
- برگزاری برنامهای در هلند با عنوان «بازنشستگی در سه روز»، شامل ارائۀ مشاورۀ فردی در زمینۀ بازنشستگی
- ساخت موزههای مالی در مکزیک، ایتالیا، چین و کانادا به همراه ارائۀ ملموس و کاربردی سواد مالی به سالمندان
- ایجاد مرکز اجتماع سالمندان در لیتوانی با هدف ارائۀ خدمات مختلف به آنها، شامل ارائۀ آموزشهای مالی در زمینۀ بدهی و بازنشستگی
- ایجاد واحد تربیت مربی سواد مالی در لهستان
- همکاری نهادهای دولتی و خصوصی با انجمنهای شهروندان سالمند در سوئد، فنلاند و کشورهای دیگر
آقای مِیجس همچنین از دو دغدغۀ مهم خود سخن گفت که یکی در پیش گرفتن رویکردی اروپایی به موضوع سواد مالی و دیگری، توجه کمیسیون خدمات مالی به این موضوع بود.
اهمیت شروع آموزشهای مالی از سنین کم
در کشورهایی که پیشنیازهای سواد مالی اجباری بوده است، جوانان پس از دانشآموختگی از دبیرستان، عملکرد بهتری در برنامهریزی برای بازنشستگی داشتهاند. اُلیویا میچل تصریح کرد که آموزشهای مالی باید از سنین کم و در خانه شروع شود. وی در ادامه گفت: «از آنجا که همۀ پدرها و مادرها دانش و مهارت لازم را ندارند و محیط همۀ خانهها برای ارائۀ این آموزشها مساعد نیست، مدارس مسئولیت بزرگی در این زمینه دارند.» این استاد دانشگاه پنسیلوانیا همچنین بر اهمیت ارائۀ پیشنیازهای آموزشهای مالی شخصی در دبیرستانها تأکید کرد و از شواهد فراوان مبنی بر تأثیر این پیشنیازها در کاهش درخواست وامهای دانشجویی، افزایش رتبۀ اعتباری دانشجویان و نرخ بهرۀ وام دانشجویی خبر داد. او همچنین به یافتههای جدیدی اشاره کرد که نشان میدهد در کشورهایی که پیشنیازهای سواد مالی اجباری است، جوانان پس از دانشآموختگی از دبیرستان، عملکرد بهتری در برنامهریزی برای بازنشستگی داشتهاند. پروفسور میچل افزود: «دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی (انبیاِیآر) نیز گزارش جدیدی منتشر کرده است. در این گزارش، فرا تحلیلی از 80 مطالعۀ تجربی روی اثر آموزشهای مالی بر دستاوردهای مالی ارائه شده که نتایج آن، تأییدی بر ضرورت آموزشهای مالی به جوانان است.» ویم مِیجس نیز ضمن تأیید سخنان خانم میچل دربارۀ ضرورت آموزش سواد مالی به کودکان، شرح مختصری از مهمترین برنامههای کشورهای اروپایی را در این زمینه ارائه داد. این برنامهها شامل برنامۀ هفتۀ پول هلند، مشارکتهای دولتی خصوصی مانیوایز، هفتۀ پول و مسابقۀ پول اروپا بود.
توصیههای سیاستی برای رفع مشکل مدیریت بدهی
اُلیویا میچل دو راهکار عمده برای رفع مشکل بدهی در دوران همهگیری ارائه کرد: اقدام فوری برای واکسینه کردن مردم و بستههای حمایتی. وی همچنین موافقت خود را با راهکار پیشنهادی ویم مِیجس، مبنی بر افزایش مشارکتهای دولتیخصوصی اعلام کرد و اثربخشی پویشهای ملی گسترده و نمونههای موفق آن را در گذشته، اثباتی بر این مدعا دانست. ویم میجس نیز ضمن تأیید و تکرار توصیههای اُلیویا میچل، از اتحادیۀ اروپا دعوت کرد از ظرفیت خود برای جمع کردن مردم استفاده کرده و مشارکت آنها را برای این چالش بزرگ جلب کند.
سطح مطلوب بدهی
سطح مطلوب بدهی برای افراد، به میزان ریسکگریزی، اولویتهای مصرفی و نهادهای کشورشان بستگی دارد. اُلیویا میچل دربارۀ سطح مطلوب بدهی گفت: «نمیشود نسخۀ واحدی برای همه در نظر گرفت و به میزان ریسکگریزی افراد، اولویتهای مصرفی حال و آینده و نهادهای کشورشان بستگی دارد.» وی در توضیح نقش نهادها، به وامهای رهنی بدون سقف در ایالات متحده اشاره کرد. این وامها بدون حق رجوع بود؛ به این معنا که الزام قانونی برای بازپرداختشان وجود نداشت. از نظر خانم میچل، ارائۀ وامهای رهنی بدون حق رجوع، سیاست نهادی نادرستی است که مردم را به گرفتن وام برای خرید خانههای گرانقیمت ترغیب میکند.
سواد مالی زنان و اقلیتهای نژادی
به گفتۀ اُلیویا میچل، پژوهشهایی دربارۀ سواد مالی زنان نشان میدهد با اینکه آنها از سواد مالی کمتری نسبت به مردان برخوردارند، آموزشپذیرتر هستند؛ چون از کمسوادی خود اطلاع دارند. در مقابل، مردها بهطور متوسط سواد مالی بیشتری دارند؛ اما آموزش به آنها دشوارتر است. دلیل این امر، اعتمادبهنفس بیش از حد مردها، حتی در صورت نداشتن سواد کافی است که باعث میشود به آموزشهای مالی روی خوش نشان ندهند.
خانم میچل همچنین به منظور تشریح وضعیت اقلیتهای نژادی گزارش داد: «یافتهها نشانگر کمبود یا نبود سواد مالی در آفریقاییتبارهای ایالات متحده است.» او نداشتن سواد مالی و بهرهمندی از سرمایۀ اولیۀ کمتر را دو دلیل عمدۀ گرایش این گروه به گرفتن وام فوری و گرفتار شدن به انواع بدهیهای هنگفت برشمرد.
بیشتربخوانید:
سفر و گردشگری در دوران بازنشستگی
نقش رسانههای اجتماعی در جذب جوانان به فراگیری آموزشهای مالی
ویم مِیجس رسانههای اجتماعی را ابزاری ضروری برای جذب جوانان به فراگیری آموزشهای مالی دانست؛ اما تأکید کرد باید به شیوهای جذاب از این ابزار استفاده شود، وگرنه همچون آموزشهای معمول، توان جذب مخاطب را نخواهد داشت. سپس برای نمونه، به پلتفرمهای بازیای مثل «کاهوت» اشاره کرد که با ارائۀ آموزشها و مسابقات مالی در قالب بازی، آنها را برای مخاطب جذاب میکند.
نقش فناوریهای مالی در مدیریت بدهی
اُلیویا میچل در پاسخ به پرسشی دربارۀ نقش فینتکها (یا فناوری مالی به معنای کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی است) در مدیریت بدهی گفت: «فینتک مسیر درازی پیش رو دارد تا در زمینۀ بدهی به بازنشستگان کمک کند.» او با اعلام خبر انتشار کتابی با موضوع تأثیر فینتک بر بازنشستگی، ادامه داد: «طبق بررسیها، اگر چه پلتفرمهای فینتک پیشرفتهایی در حوزۀ پسانداز و سرمایهگذاری داشتهاند، عملکردشان در بسیاری از موضوعها تاکنون ضعیف بوده است. تمرکز آنها بیشتر روی جوانان است و دربارۀ زمان مطالبۀ مزایای تأمین اجتماعی، مدیریت بدهیهای برجایمانده تا بازنشستگی و ترتیب برداشت از حسابهای مختلف پسانداز و بازنشستگی کمکی نمیکنند.» ویم مِیجس نیز ضمن برشمردن ویژگیهای مثبت فینتکها، از جمله جذابیت، دسترسی آسان، ارائۀ راهکارهای هوشمند و برنامههای موفق در حوزۀ پسانداز، آنها را فاقد شفافیت و پختگی لازم دانست.
مسئولیت بانکها و مؤسسههای مالی در زمینۀ مدیریت بدهی
بانکها به دلیل اینکه مسئولیت قانونی برای مدیریت ریسک دارند، باید مشتریان را آگاه کنند و دربارۀ بدهیهای هنگفت به آنها هشدار دهند. در پایان نشست، این سؤال مطرح شد که «آیا لازم است بانکها مانع تداوم بدهی افراد تا دوران بازنشستگی شوند یا برای جلوگیری از آن تلاش کنند؟» ویم مِیجس در پاسخ به این سؤال گفت: «بانکها نباید بهجای دولت و مردم تصمیم بگیرند و رفتاری قیّممآبانه داشته باشند؛ اما از آنجا که مسئولیت قانونی برای مدیریت ریسک دارند، باید مشتریان را آگاه کنند و دربارۀ بدهیهای هنگفت به آنها هشدار دهند. تحریکهای مالی حاصل از چند سال فروش وامهایِ فقط بهره از سوی بانکها، یکی از دلایل مهم بروز این بدهیها بوده است.
در حال حاضر، پویشهایی در هلند ایجاد شده که به مردم هشدار میدهد، بالاخره باید این وامها را پرداخت کنند. تحریک مالی دیگر برای بدهی، مالیاتهای نسبتاً سنگینی است که به پساندازها تعلق میگیرد.» به نظر آقای مِیجس نیز امتناع بانکها از دادن وام ممکن است زمینهساز خطکشیهای تبعیضآمیز میان گروههای سنی شود و باید بسیار مراقب آن بود.
اُلیویا میچل نیز از پدیدهای موسوم به «پیری شناختی» یاد کرد و توضیح داد: «پژوهشهای مختلف نشان میدهد عملکرد شناختی افراد در دوران سالخوردگی به تدریج کاهش مییابد. مؤسسههای مالی و قانونگذاران باید پیری شناختی مشتریان را هنگام تصمیمگیریهای مالی سرنوشتساز به خوبی بررسی کنند.» خانم میچل برای نمونه به نظام بانکداری ایالات متحده اشاره کرد که در آن، کارمندان بانکی آموزش دیدهاند بر تراکنشهای مالی سالمندان دقت و نظارت داشته باشند: «در صورتی که سالمندی برای برداشت یا انتقال پول به بانک مراجعه کند و کارمندان نشانهای از زوال عقل یا نبود هوشیاری در او ببینند، این موضوع را به اطلاع خانوادهاش میرسانند».
ویم مِیجس نیز با تأکید بر اهمیت گفتههای خانم میچل، از وجود این قبیل کارمندان بانکی در اروپا خبر داد که در تعامل با مشتریان سالمند دقیق عمل میکنند و با خانوادههایشان تماس میگیرند. او در پایان، به منظور تأکید بر اهمیت یادگیری سواد مالی، آن را با گواهینامۀ رانندگی مقایسه کرد که برای رانندگی امن ضروری است و بدون آن، تصادفهای وحشتناکی رخ میدهد.