تحریریه زندگی آنلاین : طی دو تا سه نسل آینده جمعیت ایران پیر خواهد شد و با افزایش شمار بازنشستگان مواجه خواهیم بود، حمایت از جمعیت بازنشسته نیاز به ارتقا سطح حمایتهای اجتماعی و اقتصادی از این قشر دارد و از سویی افزایش جمعیت باید متناسب با سطح منابع و امکانات باشد تا به عنوان یک سرمایه ارزشمند قلمداد شود.افزایش جمعیت بازنشستی، واقعیت انکارناپذیر جوامع کنونی است و اصرار بر افزایش زاد و ولد به منظور ایجاد توازن میان درصد جمعیت سالمند به جمعیت فعال (جوان) است؛ اما چندی پیش خبری مبنی بر پیری ایران در سال 1430 منتشر شد؛ جمعیت سالمندان ایرانی تا ۱۴۳۰ به بیش از ۳۰ درصد کل جمعیت کشور میرسد؛ یعنی در آن سال از هر سه نفر ایرانی یک نفر بازنشسته است و برخی معتقدند تعداد مستمری بگیران صندوقهای بازنشستگی بیشتر از پرداخت کنندگان بیمه هستند و به نوعی درآمد صندوقهای بازنشستگی کاهش چشم گیری پیدا میکند و در پرداخت حقوق بازنشستگان چند دهه آینده مشکل اساسی به وجود میآید؛ در این باره گفتگو با «حسام الدین علامه» رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
سرعت رشد پیرشدن جمعیت
او در این باره میگوید: «واقعیت این است که این روزها وضعیت سالمندی در کشور بحرانی نیست، دو مفهوم در سالمندی وجود دارد، مفهوم نخست سالمندی فردی و مفهوم دوم سالمندی جامعه است؛ سالمندی فردی این است که طول عمر افراد جامعه افزایش پیدا میکند که نشان از امید به زندگی است، اما مفهوم دوم مربوط به این است که جمعیت سالمندی کشور نسبت به دیگر سنها رو به افزایش قرار میگیرد که به کاهش باروی، کاهش ازدواج، افزایش طلاق و ... بر میگردد.»
وی ادامه میدهد: «سالمندان کنونی به طور میانگین با 4 فرزند زندگی میکنند، اما در آینده سالمندان با تعداد اندکی فرزند باید زندگی کنند و این کمبود فرزند برای مراقبت از آنها مشکل ساز خواهد شد، در سال 1355 تنها 5 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میداد و 43 سال طول کشید تا سال 1398 جمعیت سالمندی کشور 10 درصد شد و در کمتر از 25 سال آینده 1421 حدود 20 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد و طبق پیش بینیها در سال 1435 یک سوم جمعیت کشور سالمند خواهند بود؛ اینجاست که جای نگرانی وجود دارد و باید تصمیم گیریهای درست از حال برای آینده صورت بگیرد.»این مقام مسئول راهکار کاهش جمعیت سالمندی در کشور را این طور عنوان میکند: «باید جمعیت شهر نشینی را کاهش داد، به طوری که در 40 تا 50 سال گذشته 70 درصد جمعیت روستایی به شهری تبدیل شدهاند، حتی جمعیت بالای سالمندی تعداد مستمری بگیران بازنشسته را افزایش میدهد، همچنین متاسفانه فرهنگ ازدواج سالمندان در کشور ترویج پیدا نکرده است، از سوی دیگر افزایش طلاق، همچنین وقتی میزان اشتغال بانوان افزایش پیدا کند موجب کاهش ازدواج و زاد و ولد میشود.»
خدمات دهی به بازنشستگان باید افزایش یابد
آن طور که «علامه» میگوید: «وجود جمعیت سالمندی در کشور مشکلات بسیار زیاد اقتصادی را به وجود خواهد آورد، همچنین سن 35 تا 60 سال حدود یک میلیون و 400 هزار نفر تجرد قطعی در کشور داریم، کاهش جمعیت جوان کشور و افزایش جمعیت سالمندی که از مستمری صندوقهای بازنشستگی استفاده میکنند ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی در سالهای آینده را به وجود خواهد آورد».
او به زیر ساختهای خدمات دهی به بازنشستگان نیز اشاره میکند: «برای خدمات دهی به جامعه سالمندی نیاز به خدمات دهی است که متاسفانه زیر ساختهای این خدمات در کشور وجود ندارد به طور نمونه در کشورهای توسعه یافته شهرداریها، سمنها، خدمات آنلاین و...اقدام به خدمات دهی به سالمندان میکنند و در این زمینه باید برنامه ریزیهای انجام دهیم.»
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در پاسخ به سؤال خبرنگار ما درباره اینکه چند سال پیش آقای «جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور عنوان کردند که هر چه مشکلات در این روزها داریم مربوط به دهه شصتیهاست، این دهه شصتیها بودند که موجب افزایش جمعیت شدند مشکلات تحصیل و ایجاد دانشگاه و بعد اشتغالزایی و ازدواج و مسکن و... آیا این دهه شصتیها هستند که در آینده مشکلات سالمندی کشور را به وجود خواهند آورد؟ میگوید: «آقای جهانگیری این موضوع را به شوخی مطرح کردند، اما واقعیت این است که در حوزه برنامه ریزی در کشورهای توسعه یافته یکی از مواردی که به آن توجه میشود این است که آینده جمعیتی را رصد میکنند، در سال 1385 وقتی پنجره جمعیت راه اندازی شد باید جمعیت بالای 15 تا پایین 60 سالگی بیش از دو سوم جمعیت کشور باشد و همه دنیا این نوع پنجره را یک نعمت میدانند و ما باید از این پنجره سنی بهترین استفاده را ببریم، اگر برنامه ریزی برای نسلهای آینده نکنیم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد، باید برنامه ریزیمان را طوری انجام دهیم که با مشکلات تهیه مهد کودک، مدرسه، دانشگاه، اشتغال و... مواجه نشویم.»
سند سالمندی تهیه شده است
وی علت افزایش جمعیت در دهه شصت را این طور عنوان میکند: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یک امید به زندگی بالایی در جامعه صورت گرفت و سیل جمعیتی را در دهه شصت به وجود آورد و مردم احساس کردند ضریب جینی کاهش پیدا خواهد کرد و زندگی عادلانهای در انتظارشان است و افزایش جمعیت صورت گرفت و در اینجا جا داشت سازمانهای آماری و برنامه ریزی وارد کار شوند و زیر ساختهایی را تهیه کنند، جا دارد این نکته را عنوان کنم که هنوز هم میتوانیم از بحران سالمند شدن کشور جلوگیری کنیم و بیش از 10 سال زمان داریم و باید از این مدت استفاده کنیم اما متاسفانه هنوز عزم جدی در این باره صورت نگرفته است و به عبارتی تنها گفتگو در این خصوص انجام دادهایم و کار عملیاتی انجام ندادهایم.»
این مقام مسئول خاطرنشان میشود: «سند ملی سالمندان در آخرین روز شهریور ماه به دستگاه اجرایی ابلاغ شد و قرار شد سال آینده دستگاههای اجرایی برنامه متناسب با این سند سالمندی ارائه دهند و انشا الله کمک میکنند تا به تدریج مطالبهگری ما افزایش یابد.»
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در پاسخ به سؤال دیگر خبرنگار ما درباره اینکه برخی از کشورهای پیشرفته اروپایی، کانادا، امریکا و... به محضی که فرزندی به دنیا میآید برای آن فرزند حقوقی در نظر میگیرند تا کمک حال معیشت خانواده باشد و حتی چنین طرحی زمانی که آقای احمدی نژاد رییس جمهور بودند مطرح شد؛ آیا این نوع کمک هزینهها باعث افزایش جمعیت نخواهد شد؟ میگوید: «کمک اقتصادی به خانواده برای ترویج فرزند آوری کار پسندیدهای است و باید این کمکها براساس درآمد انجام شود و نباید کمکهایی صورت بگیرد که موجب افزایش نقدینگی در جامعه و تورم شود و باید منابع این هزینه مشخص شود، نکته دوم این است که باید کمکها هدفمند باشد، به طور نمونه در کشور ژاپن بررسی کردند دلیل کاهش جمعیت تحصیل طولانی مدت و اشتغال بانوان بود که آنها میتوانستند عنوان کنند که بانوان نه تحصیل کنند و نه اشتغال داشته باشند، اما این نوع رفتار در فرهنگ جامعه ژاپن جا نداشت، که تصمیم گرفتند مهارتهایی را در دوران نوجوانی و جوانی به دختران و پسران آموزش بدهند و بعد از ازدواج و فرزند آوری محیط تحصیلات در مقاطع بالاتر را فراهم کنند، یا در روسیه هم طرحی عنوان شده که به هر کس که سه فرزند بیشتر داشته باشد زمینی برای ساخت مسکن اهدا میشود، بنابراین تسهیلاتی که دولت در این زمینه میخواهد ارائه دهد باید با برنامه ریزی باشد و به این شکل نباشد که یکجا را درست کند و جای دیگر را خراب کند و باید هدفمند انجام شود و این نوع سیاستها بسیار مناسب است.»