بعضی از این رخدادها ممکن است تنها یک بار در زندگی فرد اتفاق افتاده باشند، مثل تصادف رانندگی یا حمله افراد خشن. گاهی عامل ایجاد تروما برای مدتی طولانیتر در زندگی فرد وجود داشته، مثل استرس های مداوم زندگیکردن در یک محله پرخطر، مبارزه با یک بیماری سخت یا تجربه مکرر وقایع تروماتیک که باعث ایجاد روان زخمی میشود.
بعضی رخدادهای عامل ایجاد تروما هم معمولاً به چشم نمیآیند یا نادیده گرفته میشوند؛ مثل جراحیهای سخت، مرگ ناگهانی یکی از اعضای خانواده، جدایی و پایان یک رابطه عاطفی عمیق یا تجربه تحقیر و بیاحترامی. همه این رخدادها میتوانند رد پایی از زخم روی روان ما بر جا بگذارند.
بیشتربخوانید:
نقش ورزش در بهبود افسردگی
انواع تروما
تروما یا روانزخم، بر اساس واکنش و احساسات فردی که به آن مبتلاست، به انواع مختلفی تقسیم میشود که به شرح زیر می باشند:
ترومای حاد
افرادی که به خاطر یک اتفاق، امنیت و جانشان به خطر افتاده است یا به یکباره سطح استرس خیلی شدیدی را تجربه کردهاند، به ترومای حاد مبتلا میشوند. این آسیب معمولا شدید اما زودگذر است.
بیشتربخوانید:
تاثیر تغذیه بر اعصاب و روان
ترومای مزمن
وقتی شرایطی که فرد را آزار میدهد، برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، روان زخم به یک مشکل مزمن تبدیل میشود. افرادی که تحت کودک آزاری یا خشونت خانگی قرار دارند، به روان زخم یا ترومای مزمن مبتلا میشوند.
ترومای ثانویه
این مشکل زمانی ایجاد میشود که فرد، یک بیمار مبتلا به روان زخم را میبیند، با او ارتباط برقرار میکند، داستانی که باعث آسیب به او شده را میشنود یا حتی مسئول مراقبت از فرد آسیبدیده میشود. در این صورت فرد، علائم جانبی تروما را تجربه میکند که شباهتهایی به علائم اختلال استرس بعد از سانحه دارد.
ما در دورهی تروماتیکی هستیم
"تروما" یعنی ضربه، وقتی اتفاق وحشتناکی برای ما رخ می دهد که روان ما توانایی درک و مدیریت آن را ندارد، اولین واکنش ما به آن معمولا شوکه شدن و انکار است. و اغلب با علایم جسمانی مثل تپش قلب، حالت تهوع، سردرد، خستگی و غیره همراه است.
ظرفیت روان ما محدود است و برای ادامه دادن در این روند، خیلی مهم است که از روان خود مراقبت کنیم. مراقبت از روان بخشی از مراقبت از مسیر است چون با روانی متلاشی شده نمی شود در بلند مدت ادامه داد.
این شکایت های پرتکرار را می شنوم که "هیچ کاری نتونستم انجام بدم"، "دستم به هیچ کاری نمیره"، "همهی کارام مونده" و غیره. در زمان بروز اتفاق ناگوار فرد در شرایط خاصی است. چطور می توان در شرایط غیرعادی زندگی عادی داشت؟ انتظاری که از خود دارید عملا نشدنی است و بروز تمام این احساسات و علئم طبیعی است. اما چه کار کنیم؟
کارهای ضروری که باید انجام دهید را مشخص کنید و بقیهی کارها را کاملا از ذهن و برنامه خود خارج کنید. آخرین چیزی که در این شرایط نیاز داریم، تحلیل رفتن انرژی برای یک انتظار غیرواقعی و سرزنش بیهوده است. بپذیریم که در زمان بروز اتفاقت ناگوار و یا در دوره تروماتیک نمیتوانیم روند عادی زندگی را دنبال کنیم.
بیشتربخوانید:
آشنایی با اختلال افسردگی فصلی
برای رفع عوارض تروما چه کنیم؟
برای خودتان شارژرهای کوچک تدارک ببینید و اجازه دهید روانتان از آنها بهرهمند شود. حال و حوصلهی حال خوب رو ندارید پس دنبال چیزهای کوچک بگردید. برای هر کس این شارژرها ممکنه متفاوت باشه. پیشنهادهای کلی برای افزایش ظرفیت روان جهت ادامه دادن:
با اطرافیان همنظر درباره احساسات خود صحبت کنید.
انرژی خود را با بحثهای بیهوده هدر ندهید.
اگر لازم شد تراپی بگیرید.
اگر علایم جسمانی تان ادامهدار بود با کمک روانپزشک دارو مصرف کنید.
در این شرایط اشکالی ندارد یک وقتهایی احساس خستگی، ناامیدی یا افسردگی کنید، یک وقتهایی حس کنید دیگد نمیتوانید یا شدنی نیست. یادتان باشد این فقط یک حس لحظه ای است و با کمک روشهای بالا می توان گذراند و ادامه داد.