تحریریه زندگی آنلاین : در باره وضعیت روانی بیماران، قبل و بعد از بیماری و حتی در زمان نقاهت مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. میخواهیم بیشتر درباره وضعیت روانی کسانی صحبت کنیم که به عنوان نزدیکان و اعضای خانواده فرد بیمار مسئولیت پرستاری از آنها را بر عهده دارند. چون افسردگی و اضطراب و برخی مشکلات دیگر نه تنها گریبانگیر بیمار، خصوصاً بیماران مزمن میشود، بلکه متاسفانه دامن پرستاران و اطرافیان بیمار را هم میگیرد.
اضطراب و احساس گناه
عجیب نیست که بیمار دچار اضطراب شود و مدام نگران باشد که سرانجام بیماری او چه خواهد شد. اما بیش از او اطرافیان و افراد خانواده هستند که دچار اضطراب میشوند. آنها به خاطر بیماری و تبعات آن و خصوصاً به خاطر احتمالاتی مانند مرگ یا فلج شدن و از دست دادن قوای بدنی و محدودیتهای حرکتی بیمارشان بشدت مضطرب میشوند. بسیاری از آنها دچار کابوس و مشکلات خواب میشوند. روزها پرستاری میکنند و شبها نمیتوانند خواب راحتی داشته باشند. برخی از اطرافیان به خاطر این که خودشان سلامت هستند احساس گناه میکنند. گاهی با خود میگویند ایکاش آنها بیمار میشدند. از طرفی به خاطر بیمار و سایر اعضای خانواده معمولاً ابراز نگرانی نمیکنند و همه چیز را در خود میریزند. متاسفانه وقتی تخلیه هیجانی انجام نمیشود و افراد نمیتوانند احساسات و عواطف خود را بروز بدهند؛ خود مستعد ناراحتی و اضطراب و سایر مشکلات عاطفی و روانی میشوند.
افسردگی
بسیاری از اطرافیان بیمار دچار افسردگی میشوند. دلیل این افسردگی معمولاً بر میگردد به احساس ناکامی و ناتوانی آنها در مورد درمان بیمارشان. آنها همه سعی خود را میکنند اما گاهی بیماری اطرافیانشان بدتر میشود و حتی گاهی میمیرد. گاهی دوران بیماری طولانی میشود. آنها از کار و تفریح و امور روزانهشان باز میمانند و متاسفانه آینده خوبی هم برای بیمار متصور نیستند. خود بیمار هم تقریباً از کار و زندگیاش دور میشود. تفریح و شادی در زندگیاش کمرنگ میشود و بیشتر درگیر هزینهها و مسائل ناشی از بیماری و تبعات آن میشود. آنها ناچار میشوند خود را با بیماری و مسائل ناشی از آن، هزینهها و نحوه درمان و... هماهنگ کنند. رشته امور زندگی از دستشان خارج میشود و همه چیز، به جز بیماری در زندگیشان رنگ میبازد یا کمرنگ میشود و متاسفانه این همه، برای بیمار و خانواده و اطرافیانش افسرده کننده است.
از ادای جملات شعاری خودداری کنید
از عبارات و جملاتی مانند تو قوی هستی و از پس بیماری بر خواهی آمد خودداری کنید. جکی دونالدسون، نویسنده ۴۴ سالهای است که توانسته در نبرد با سرطان پیروز و سربلند شود. او بعد از بهبود به اطرافیان بیماران سرطانی توصیه میکند که چنین جملهای را به فرد مبتلا به سرطان نگویند چون ممکن است یک بیمار ضعیف و ناراحت را آزردهتر کند. او در این باره میگوید: بعضیوقتها وقتی دوستان و آشنایان به دیدنم میآمدند، دوست داشتم به جای شنیدن جملات مثبت و امیدوار کننده، با من همدردی کنند.
حرفهایی که نباید به بیماران زد!
اگر با بیماران سرطانی یا بیمارانی با بیماریهای سخت و یا تحت شیمی درمانی و درمانهای پرفشار مواجه هستید از بیمار نپرسید که اکنون چه حسی دارد ؟ نپرسید که آیا احساس سلامتی و بهبود دارد یا خیر؟ چرا که معمولاً بیمار بعد از عمل جراحی یا شیمی درمانی احساس بهبودی ندارد و حال خوبی هم ندارد. پرسیدن حال و حس او کار جالبی نیست. برعکس اگر میتوانید از موضوعاتی که برایش جالب است صحبت کنید. او را شاد کنید و برایش برنامههای جالب در نظر بگیرید.
تعارفهای بیهوده را کنار بگذارید و عمل کنید
این تعارف را کنار بگذارید که آیا کاری از دست من ساخته است یا خیر؟ معمولاً حال بیمار و اطرافیانش بدتر از آن است که بخواهند فکر کنند که به چه چیزهایی نیاز دارند. اگر بیمار در خانه بستری شده به او پیشنهاد دهید که آخر هفته شام یا ناهار میپزید و به خانهاش میآورید. بپرسید کدام روز را ترجیح میدهد. اگر این کار برایتان مقدور نیست از او بخواهید که بخشی از خریدهای بیرون را برایش انجام دهید یا مراقب فرزندانش باشید و آنها را به پارک یا سینما ببرید. اگر همسر یا دوستی دارد که کارها را انجام میدهند، آنها را همیاری کنید. به هر حال پیشنهادات شما میتواند برای چنین فردی مفید واقع شود اما اینکه یک سؤال کلی بپرسید، برای فرد بستری یا خانواده او فایدهای ندارد و شاید حرف شما را تعارف در نظر بگیرد. پس اگر قصد کمک دارید پیشنهادهایتان را با جزئیات مطرح کرده و برای عمل به حرفهایتان آماده باشید.
هرگز نپرسید بیماریات چقدر خطرناک است
درست است که نگران هستید اما سعی کنید در مورد روشهای تشخیص و درمان کمتر کنجکاوی کنید و جزئیات را از بیمار نپرسید. سؤال ناراحتکننده دیگر این است که بگویید: «چند جلسه شیمیدرمانی لازم داری؟» یا اینکه بپرسید: «آیا رادیوتراپی را شروع کردهای؟» به گفته دکتر اندرسون این سؤالات نهتنها حال بیمار را بهتر نمیکند، بلکه استرس و نگرانیهایش را افزایش میدهد. ممکن است برای سؤالات شما پاسخی نداشته باشد و خودش هم از این بابت مضطرب شود. یادتان باشد که بعضی از بیماران سعی میکنند بخشی از بیماری و روشهای درمانی را به طور خصوصی پیش خودشان نگه دارند و دلشان نمیخواهد تمام مراحل درمان را با جزئیات برای دیگران تشریح کنند. بنابراین اگر خود بیمار در این زمینه صحبتی ندارد، شما هم به خواسته او احترام بگذارید و بیش از حد کنجکاوی به خرج ندهید.
به بیمار یا اطرافیان او نگویید که احساسات آنها را درک میکنید
واقعیت این است که هیچوقت نمیتوانید احساس آنها را بفهمید و فقط در شرایطی حرفتان را میپذیرند که خودتان از زمره افراد مبتلا به آن بیماری بوده باشید، بنابراین تا زمانیکه تجربیات منحصربهفرد بیمار را پشت سر نگذاشتهاید به او نگویید که میدانید چه حسی دارد. توصیه میشود بیشتر روی شرایط و نیازهای بیمار توجه کنید و حرفهای غیرمعقول و باورناپذیر را به زبان نیاورید.
بیماریات را خوب میشناسم !
هیچوقت برای بیمار سخت، دکتر نشوید و نقش فرد آگاهی را بازی نکنید که در مورد بیماری او همه مطالب را میداند. اگر بیماری نیاز به اطلاعات داشته باشد، خودش این موضوع را با شما در میان میگذارد یا از شما میخواهد که در این مورد برایش تحقیق کنید. پس خودتان پیشدستی نکنید و اطلاعات اضافی و غیرکارشناسانهتان را جار نزنید. بیمار به اندازه کافی از سوی پزشکان و تیم پزشکی اطلاعات مختلف را دریافت میکند، بنابراین انتقال اطلاعات پزشکی، مقالات، مجلات و روزنامهها به بیمار ضرورتی ندارد.
کمکهایی که میتوانید به اطرافیان بیمار کنید
اگر برای پیدا کردن متخصص یا بیمارستان یا دارو از شما کمک خواستند انجام بدهید یا خودتان پیشقدم بشوید؛ اما از دخالتهای بیجا پرهیز کنید.
اگر میتوانید به اطرافیان بیمار پیشنهاد بدهید که چند ساعتی را به تفریح یا استراحت بگذراند و شما به جای او انجام وظیفه کنید.
به اطرافیان بیمار تاکید کنید که بیماری برای هر کسی ممکن است پیش بیاید و بار احساس گناه احتمالی آنها را کم کنید.
تا جایی که میتوانید در زمینههایی که نیاز به همراهی دارند آنها را همراهی کنید.
بیمار یا اطرافیان او را شماتت نکنید
بهطور مثال وقتی میدانید که بیمار مبتلا به سرطان ریه شده او را به دلیل سیگار کشیدن مورد شماتت قرار ندهید. این کار نهتنها حال بیمار را بهتر نمیکند، بلکه به مشکلاتش دامن میزند و این احساس مقصر بودن از لحاظ روانی بر بیمار و نزدیکان او تأثیر ناخوشایندی میگذارد بنابراین حتی اگر میدانید که وضعیت بیمار بهواسطه سبک زندگی نامناسب او بهوجود آمده قبل از اینکه حرفی بزنید به خودتان بگویید که سرزنش کردن فایدهای ندارد.