Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 17:56

15
تیر
نگاهی به ابعاد روان شناختی اعتراف به قتل میترا استاد

نگاهی به ابعاد روان شناختی اعتراف به قتل میترا استاد

قتل میترا استاد و اعتراف محمدعلی نجفی به قتل وی، تنها یک حادثه عادی که هر روزه رخ می‌دهد نیست. این قتل، علاوه‌بر اینکه گفت‌وشنودهای زیادی را دربرداشت، حادثه‌ای است که از چند بعد سیاسی، اجتماعی و روان‌شناختی نیز قابل بررسی است.

عادل سرمدی قندهار

 

پرستوها به وقت عشق می‌آیند

هفتم خردادماه سال 1398 بود که خبری شوک‌برانگیز روی خروجی اکثر خبرگزاری‌های ایران قرار گرفت و روز بعد، اکثریت قریب به‌اتفاق روزنامه‌ها، این خبر را تیتر اول خود کردند: «محمدعلی نجفی، همسر دوم خود، میترا استاد را با سلاح گرم به قتل رساند.»

محمدعلی نجفی، سیاست‌مدار، وزیر فرهنگ و آموزش عالی سال‌های آغازین انقلاب اسلامی، وزیر اسبق آموزش و پرورش و شهردار پیشین کلان‌شهر تهران بود که بعد از کش‌وقوس‌های مدید از عالم سیاست و مدیریت کلان کنار رفت و حتی عدم حضور او در عرصه سیاسی کشور نیز، به مسئله ازدواج وی با استاد نسبت داده شد.

اگرچه خود نجفی در جریان استعفای خود اصرار داشت که اعلام کند «بیماری جدید» وی دلیل اصلی استعفا است.

بعد از این استعفا بود که تصاویری از میترا استاد و نجفی در فضای رسانه‌های اجتماعی منتشر شد و درنهایت این خبر مورد تأیید قرار گرفت که نجفی و میترا استاد ازدواج کرده‌اند.

به‌رغم وجود شائبه‌هایی در رابطه با قتل استاد، اینک نجفی در بازداشتگاه به‌سر می‌برد و 11 تیرماه سال جاری بود که غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه، گفت: «پرونده قتل میترا استاد، توسط سه وکیل بررسی و به آن‌ها ابلاغ دادرسی شد و در تیرماه به این پرونده رسیدگی خواهد شد.»

افراط در اطلاع‌رسانی!

یکی از حواشی ایجادشده در رابطه با پرونده قتل میترا استاد، نحوه پوشش خبری این قضیه و بازخوردهای رسانه‌ای آن بود که در این میان برخی، بخشی از رسانه‌ها را به بداخلاقی در نحوه پوشش خبری متهم کردند و بعضی از رسانه‌ها هم دچار افراط در موج‌سواری قتل استاد شدند.

در این خصوص بود که حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهوری و نماینده قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما در نامه‌ای خطاب به حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، رئیس شورای نظارت، در خصوص پوشش خبری و بازنمایی رسانه‌ای قتل میترا استاد در بخش‌های خبری صداوسیما، موارد حرفه‌ای نقض شده‌ای را تذکر داد و اشاره کرد نجفی علی‌رغم اعتراف، هنوز «متهم» است و «مجرم» نیست اما رفتار صداوسیما با روایت انحصاری، اصرار بر مجرم بودن نجفی دارد و از سوی دیگر محور این پرونده صرفاً آقای نجفی است و خانواده مقتول نادیده گرفته شده‌اند.

البته آشنا تاکید می‌کند که نوع روایت صداوسیما از ماجرای قتل میترا استاد، نوعی قبح‌زدایی و نرمال‌سازی مسئله قتل است. واکنش رسانه‌ای صداوسیما به موضوع قتل استاد به‌گونه‌ای بود که روزنامه همدلی در این‌باره نوشت: «رسانه ملی در ۴۸ ساعت گذشته به اندازه همه دوران مدیریت نجفی در شهرداری تهران، فیلم، تصویر، مصاحبه و خبر از نجفی منتشر کرد.» 

برزخ کنار ماندن از سیاست

قتل میترا استاد و اعتراف محمدعلی نجفی به قتل وی، تنها یک حادثه عادی که هر روزه رخ می‌دهد نیست.

این قتل، علاوه‌بر اینکه گفت‌وشنودهای زیادی را دربرداشت، حادثه‌ای است که از چند بعد سیاسی، اجتماعی و روان‌شناختی نیز قابل بررسی است.

مثلاً در این خصوص، مجید ابهری، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرگزاری شبستان گفته است: «ضعف کنترل خشم و هیجان‌های رفتاری، فاصله گرفتن از ارزش‌های اخلاقی و اسیر احساسات شدن در تصمیم‌گیری‌ها از دلایل مهم بروز چنین جنایت‌هایی در جامعه است.

مدیریت هیجان‌های رفتاری یکی از اصلی‌ترین مهارت‌ها بوده و در مورد مدیران و مسئولان از اهمیت بالایی برخوردار است.

از نظر رفتارشناسی یکی از دلایل این جنایت، ازدواج نامناسب و غلط است که نشان می‌دهد انسان در هر سنی ممکن است در این زمینه دچار خطا شود.

مدیران رانده‌ شده از قدرت باید تحت کنترل روان‌شناسان و روان‌کاوان قرار گیرند تا از برزخ، «کنار ماندن» عبور کنند.»

یکی دیگر از ابعاد روان‌شناختی ماجرای قتل استاد این است که به‌هرحال محمدعلی نجفی در عالم سیاست و کسوت مدیریت، فردی آرام و بدون‌جنجال بود و از این حیث، رفتارشناسی چنین فردی و اعتراف وی به قتل با سلاح گرم و به‌صورت عمدی باعث گمانه‌زنی‌هایی در این زمینه شده است. 

فشار روانی و آستانه انفجار

در این زمینه با دکتر اصغر کیهان‌نیا که در زمینه مشاوره فردی، خانواده، ازدواج، مشکلات زناشویی و درمان افسردگی، اضطراب و وسواس فعالیت دارد و دارای مدرک دکترای مشاوره خانواده از کشور آمریکا است، گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادم. از دکتر کیهان‌نیا پرسیدم چرا با وجود اینکه محمدعلی نجفی در فضای سیاسی کشور، فردی غیرجنجالی بود دست به چنین کاری زده است؟

وی پاسخ داد: «معمولاً کنش‌ها و واکنش‌هایی که فرد از خود بروز می‌دهد، مبتنی بر تأمل، تفکر و حوصله است.

اما گاهی امکان دارد انسان در بحران‌هایی گیر کند و شرایط به‌گونه‌ای نامتناسب برای وی رقم بخورد که تحت تأثیر فشارهای روحی ـ روانی یا احساسی قرار بگیرد و رفتاری را از خود بروز دهد که خلاف انتظاری است که از فرد می‌رود.

مثلاً در برخی مواقع که شما با یک فرد غیرهیجانی و آرام مواجه هستید، از او انتظار دارید در برخورد با یک مشکل، با طمأنینه رفتار کند، یعنی رفتارهای او را پیش‌بینی می‌کنید.

اما گاهی همین فرد رفتاری را از خود بروز می‌دهد که اساساً با پیش‌بینی شما کاملاً متفاوت است. چنین رفتارهایی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که به‌لحاظ رفتاری بر حسب فشارهایی که به فرد وارد می‌شود باید این رفتارها را بررسی کرد.»

قلب افشاگر!

کیهان‌نیا در بخشی از گفت‌وگو با بیان اینکه شاید آقای نجفی در اثر این فشارها دچار جنون آنی شده است، می‌گوید: «یکی از احتمالات نوع رفتار ایشان این است که به او جنون آنی عارض شده است.

 از طرفی گویا همسر دوم ایشان هم به آقای نجفی خیلی فشار روانی وارد می‌کرده است.

چنان‌چه در اخبار منتشر شد، گویا خانم استاد مانع از روابط و ارتباطات آقای نجفی با خانواده و حتی برخی از هم‌قطاران سیاسی می‌شده است.

همه این‌ها هم فشار زیادی روی آقای نجفی وارد می‌کرده است و از سوی دیگر فشارهای دیگری هم از سوی همسر آقای نجفی، دختر ایشان و سایر اطرافیان بوده است.

ضمن اینکه آقای نجفی احساس می‌کند که خانم استاد برای او تله گذاشته و بعد از کسب اطلاعات می‌خواهد دست به افشاگری بزند.

 چون گفته بوده که می‌خواهم مصاحبه کنم. در چنین شرایطی رفتاری که از آقای نجفی سر می‌زند این است که می‌گوید کسی که سوءقصد علیه من دارد، بهتر است که من او را نابود کنم. یعنی در حالت کلی میزان عصبانیت از فرد، به‌قدری زیاد می‌شود که ترجیح می‌دهد به‌رغم همه آرام بودن و داشتن رفتار موقر و منطبق بر هنجارها، دست به رفتارهای ناهنجار، احساسی و هیجانی خاصی بزند.» 

فشار مضاعف در مسائل ناموسی

این روان‌شناس در ادامه با اشاره به شخصیت و هوش نجفی، می‌گوید: «من شنیده‌ام که ایشان، در ریاضیات و برخی از علوم استعداد ویژه‌ای داشته و به‌هرصورت در فضای سیاسی هم تا سطح وزارت و شهردار کلان‌شهر تهران هم رسیده بود. به‌رغم وجود این همه استعداد، صبغه و سابقه سیاسی و اجتماعی باید توجه داشته باشیم که هر انسانی یک آستانه تحمل خاصی دارد.

آستانه تحمل به حالتی اطلاق می‌شود که انسان دیگر توان کنترل خشم خود را نداشته باشد و با کوچک‌ترین تنشی عصبانی شود و پرخاشگری کند یا دست به کارهایی بزند که در حالت عادی از وی سر نمی‌زده است.

در رابطه با اعتراف به قتل آقای نجفی هم از منشأهای مختلفی روی ایشان فشار وارد شده بود. مثلاً تنش‌هایی ناشی از فشارهای احساسی، سیاسی، تحریکی، تهدیدشدگی و ناموسی ایشان را درگیر کرده بود.

مثلاً شایعاتی بوده که همسر ایشان با افراد خاصی مراوده داشته که این‌ها هم شایعات هستند و ما روی این‌ها نه تاکید داریم نه تأیید می‌کنیم.

اما وقتی چنین شایعات و فشارهایی به فرد وارد می‌شود، حتی اگر آن فرد، کسی با سابقه آقای نجفی باشد، امکان دارد دست به کارهایی بزند که منجر به این نوع از رفتار دور از انتظار می‌شود.»

قتل با نیت قبلی؟!

از دکتر کیهان‌نیا پرسیدم با توجه به شواهد رفتاری موجود، آیا می‌توان حدس زد که این رفتار با نیت و نقشه قبلی بوده یا خیر؟ که پاسخ داد: «قبل از پاسخ به پرسش باید دقت کنیم که آقای نجفی در اثر اتفاقاتی که همه ابعاد آن برای ما مکشوف نیست، احساس می‌کرده که همه اعتبار سیاسی‌اش در حال زوال و از بین‌رفتن است. چون در شهرداری هم بوده و در آنجا روابط قانونی و شرایط ویژه سیاسی هم حاکم است که شاید خانم استاد از مسائلی اطلاع داشته و آقای نجفی نمی‌خواسته آن مسائل رسانه‌ای شود.

این مسائل سبب می‌شود که فرد وارد آستانه انفجار شود و در این حالت انسان علیه خود یا دیگری، اقدامی انجام می‌دهد.

درخصوص قتل با نیت قبلی هم باید بگویم که برای ما آشکار نیست که با نیت قبلی بوده است.

اما اگر فرد از قبل برود و آلت قتاله را تهیه کند حتماً با نیت قبلی بوده اما گویا ایشان از قبل اسلحه داشته است هرچند برخی می‌گویند که اسلحه مجوز نداشته که ما با این کاری نداریم اما ما نمی‌توانیم قضاوت کنیم که قتل با نیت قبلی بوده یا به‌صورت اتفاقی رخ داده است؟ این بستگی به نظر قاضی دارد نه من» 

مهاجرت پرستوها

ماجرای قتل میترا استاد، یک واژه قدیمی جاسوسی را دوباره در ادبیات سیاسی ایران با شمایلی دیگر، بلندآوازه کرد: «پرستوهای سیاسی»؛ این اصطلاحی است که در افکار عمومی برای اشاره به زنانی استفاده می‌شود که رقبای سیاسی آن‌ها را با اهداف سیاسی و امنیتی وارد زندگی سیاستمداران مرد می‌کنند.

برخی از نمایندگان مجلس ایران و محمد سرافراز، رئیس پیشین صداوسیما پس از قتل میترا استاد با کنایه و غیرمستقیم یا از تجربه آقای نجفی گفتند یا هم از تجربه خودشان نوشتند..

به‌هرحال وجود چنین پرستوهایی حقیقت داشته باشد، یا نباشد، زنگ خطری برای سیاستمداران و فعالان کشور است که در چنین تجربه‌هایی، با احتیاط رفتار کنند.

چراکه وجود پرستوها باعث جاسوسی‌های سیاسی زیادی نیز می‌شود. 

حتی در طول مبارزات سیاسی بین بلوک شرق و غرب و سایر درگیری‌های سیاسی غیرنظامی استفاده از پرستوها روش ناگفته و البته تاحدودی معمول بوده است.

مثلاً در جنگ‌ها و دوران جنگ سرد دسته‌ای از ماموران کاگ‌ب، موسوم به عمو، وظیفه داشتند که برخی از زنان را آموزش دهند تا از خارجی‌ها جاسوسی کنند.

عموها معمولاً درجه کلنل داشتند.

این زنان که به پرستو موسوم بودند، آموزش می‌دیدند که محتویات کیف و ساک هدف را شناسایی کنند و حتی با ایشان روابط بلندمدت برقرار کنند.

 

برچسب ها: زندگی آنلاین، قتل میترا استاد، پرونده قتل میترا استاد تعداد بازديد: 426 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز