تحریریه زندگی آنلاین- گروه سلامت
بحث اصلی این نوشتار، افسردگی در نوجوانان است.
به جرأت میتوان بگویم كه قشر بسیار زیادی از نگاه آماری جامعه ما را در ایران عزیز، نوجوانان و جوانان تشكیل میدهند كه به عبارتی آیندگان و آیندهسازان این سرزمین مادری میباشند!
نوجوانانی كه گفت اكثر آنان با چالشهای فراوانی روبرو هستند كه گاهگاهی به دلیل عدم درك درست از شرایط، رویدادهای ناخوشایندی برایشان شكل میگیرد.
دوران نوجونی یعنی شكلگیری فرایند شخصیت یك فرد! دوران نوجوانی یعنی گذار از یك مرحله زندگی به مرحله جدید و فرایند بحران هویت؟!
متاسفانه عدم آگاهی، بینش، عدم توجه به این دوره از زندگی باعث شده كه نوجوانان عزیز این مرز و بوم دچار بحرانهای روحی، روانی، عاطفی و ذهنی فراوانی شوند كه به تمام زندگی آنان آسیب میرساند!
شاید این اتفاقها برگرفته شده از یك سری فرهنگهای نادرست و ایدههای اشتباهی است كه از دیرباز تاكنون بین خانوادههای ایرانی به غلط مرسوم شده، جا افتاده و غیر قابل تغییر است.
عصر مدرنیته امروز با عصر سنتی دیروز، بسیار فراوان متفاوت است نوجوان دیروز، تفكرش با توجه به شرایط زمانه، زندگی، خانواده و روزگار به یك شكل بود اما نوجوان امروز در عصری زندگی میكند كه ارتباطات، فنآوری، تكنولوژی، هجوم شبكههای ماهوارهای، اینترنت، فضای مجازی و... او را با یك چالش بس سخت و دشوار روبرو كرده است.
گاهگاهی وقتی به نوجوانان نگاه میكنم احساس میكنم او گویی در این دنیا نیست! دائم در خودش و افكارش غرق شده است. در یك قفس خودش را حبس كرده و گویی قصد رهائی از آن را دارد.
سكوت معنادار نوجوان، ناگفتهها و حرفهای زیادی را دارد كه ای كاش میشد و میتوانستیم به آن اندكی توجه كنیم.
متأسفانه خانوادههای ایرانی امروزه بنابر شرایط، مقتضیات زمانی و مكانی، دغدغههای فكری، ذهنی، شغلی، اقتصادی، خانوادگی و... آنچنان در هیاهوی این زندگی ماشینی و صنعتی غوطهورند كه انگار نه انگار فرزندی دارند، نوجوانی دارند چه دختر و چه پسر كه نیازمند توجه، مهر، محبت، عاطفه، غشقورزی از جانب پدر، مادر و حتی خواهر و برادر را دارد!
وقتی به نوجوان بها داده نمیشود، وقتی فرصت همکلامی با او را نداریم، وقتی ارتباط عاطفی بین اعضای خانواده در طول 24 ساعت شبانهروز، فقط 15 یا 17 دقیقه است، چه انتظاری باید داشته باشیم تا نوجوانی شاد، پویا، بالنده، با اندیشه و انرژی تحویل دهیم؟
دلیل بروز افسردگی نوجوانان
نبودن شرایط صحیح تفریح و آزادیهای قابل قبول و تعریف شده، عدم اطلاعرسانی از شرایط دوران نوجوانی از طریق رسانههای گروهی و عدم آگاهی مسئولان آموزش و پرورش از شرایط بحران هویت و علائم و نشانههای دوران بلوغ جنسی و روانی باعث میشود که نوجوان خود را در یک برزخ تنهایی رها شده ببیند که نمیداند کجاست، به کجا میخواهد برود، هدفش چیست، آیندهاش کجاست و اصلا برای به زندگی میکند؟!
پرسشهایی که در ذهن او نقش بسته و کسی پیدا نمیشود که همدل لحظههای دلتنگی شود، بیشک او را در شرایط سخت و دشوار روانی و عاطفی قرار میدهد!
او در این شرایط چه میتواند کند؟ اکنون که دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی فراگیر شدهاند و جای خود را در بین تمام اقشار جامعه به ویژه همین نسل نوپا باز کردهاند، نوجوان ناگزیر بین رها شدن از پیله تنهاییاش به ماوایی به نام دنیای مجازی پناه میبرد! و آنجا رخدادها و اتفاقاتی را میبیند که برایش سخت است!
چارهای نیست. بهجز رفتارهای ناهنجار و شرایطی که متاسفانه ناخودآگاه او را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد. عدم ارتباط درست و عدم درک عمیق از شرایط زندگی به ناگهان شرایط پیدایش افسردگی را در او ایجاد میکند.
آری، افسردگی، آرام و آهسته با کولهباری از خصوصیات منفی و ناسازگارانه به سراغ تنهایی دل نوجوان هجوم میآورد و یک نوجوان که بایستی در ایدهآلترین دوران زندگیاش شادی و خوشحالی را تجربه کند در گرداب افسردگی گرفتار میشود...
برای خواندن بخش دوم -افسردگی در نوجوانان چیست؟- اینجا کلیک کنید.