دكترعلی صدرا؛ روانشناس
خوشحالی و یا شادی یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، لذت، خوشبختی و یا شادی میکند.
بر اساس پژوهشهای مدون و مشاهدات عینی در زمینه ارزیابی احساس خوشحالی دربین جوانان ایرانی باید متاسفانه گفت درصدی بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی خوشحال نیستند.
در بررسی جامعه نوجوان و جوان، ماباید چند تمایل طبیعی را دراولویت قرار دهیم
اول، تمایل پرورش جسم است یعنی نوجوانان و جوانان به سلامت و تناسب و زیبایی اندام توجه دارند.
دوم، تمایل به پرورش جان است، نوجوان و جوان در پرورش جان سه مقوله برای اواهمیت دارد و آن اعتماد، امنیت وآرامش است. نوجوان و جوان دوست دارد که به او اعتماد شود و امنیت اورا کسی برهم نزند و او گرفتار اضطراب، استرس و بیقراری نشود.
سوم، تمایل به کسب و کار است.
چهارم، تمایل به ارتباط است، نوجوانان و جوانان به لینک شدن تمایل دارند.
پنجم تمایل به تفریح، سرگرمی، لذت و استراحت است.
اگر بخواهیم نوجوانان و جوانان ما نمونه یک فرد خوشحال باشند باید مهارت کسب و کار بداند. بین کسب وکار واستعداد، علاقه، عزت نفس، بهداشت روانی و تامین معاش جوان رابطه وجود دارد.
جوانی که به کسب و کار مشغول باشد، احساس مفید بودن، اعتماد به نفس عزت نفس دراو ایجاد میشود. رشد چهار بعد دانش، نگرش، روش، توانش دارد.
فرد موردنظر باید در این چهار زمینه رشد کند. اگر فردی در این چهار زمینه به صورت شایسته پیش رفته باشد، رضایتمندی از زندگی در او ایجاد میشود.
آن چه که باعث میشود بدحالی به خوشحالی تبدیل شود حسن تدبیر است. بین غنی سازی کیفیت تفریح، لذت، سرگرمی، استراحت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و شادمانی رابطه وجود دارد.
در بعد کیفیت تفریح که نشاط و شادمانی است و در کیفیت لذت سازگاری با طبع جسمانی و روانی میباشد، پیاده روی، سوار کاری، شنا، رسیدگی به گل وگیاه، خوردن، گشاده رویی، بوی خوش، پاکیزگی و آراستگی، هم نشینی با بزرگان و فرزانگان از مصادیق تفریح و لذت به حساب میآیند.
راهکارهایی برای ایجاد بستر و فضایی که منجر به تولید انرژی، سبکی، چالاکی، خوش بینی و امید در جوانان ایرانی
در اولویت اول، مدیران باید برای تفریح، سرگرمی، استراحت و لذت نوجوانان و جوانان برنامه داشته باشند.
دوم، به جوان به عنوان یک فرصت نگاه شود نه به عنوان یک تهدید.
سوم، فضای کسب و کار برای جوانان فراهم شود.
چهارم، به جوانان رسم و راه دوستی و دوست یابی آموزش داده شود در این زمینه بسیار غفلت شده است و بسیاری از جوانان ما آسیبهای جدی که در زندگی به آنان وارد شده است به دلیل نداشتن مهارت دوستی و دوست یابیاست.
پنجم، به جوانان مهارتهای پیش از ازدواج آموزش داده شود، بسیاری از طلاقها که در کمتر از پنج سال در زندگی مشترک اتفاق میافتد متاثر از نداشتن مهارتهای پیش از ازدواج بوده است.
ششم، آموزش مهارتهای زندگی برای جوانان ضروری است. هفتم، جامعه و خانواده با جوان گشاده رو و گشاده دست برخورد کند. هشتم، ما باید به جوان به عنوان عنصری که به ملکوت نزدیک است نگاه کنیم.