نقشه راهنمای احساسات
احساسات مثل نقشه راهنمایی برای كشف جهان درون ما هستند. خنده، انعكاس فیزیكی خوشحالی و گریه واكنش به غم و اندوه است. احساسات دیگر هم در بدن ما واكنش ایجاد میكنند، بعضی از این واكنشها مثل خنده و گریه به راحتی قابل تشخیص و بین همه افراد مشتركند، اما بعضی دیگر پنهان بوده و از فرد به فرد متفاوتند. آگاهی از واكنشهای جسم به احساسات برای بهبود كیفیت زندگی حیاتی است.
الان كجا هستم؟
احساسات مثل یك راهنما هستند. وقتی یك نیاز برآورده نمیشود این احساس ماست كه به ما اخطار میدهد. مثلاً وقتی احساس تنهایی میكنیم یعنی اینكه نیاز ما به ارتباط با دیگران برآورده نشده است. وقتی احساس طرد شدن میكنیم نیاز ما به مقبول بودن برآورده نشده است.
در واقع احساسات حكم یك رادار را برای ما دارند و پرواز كردن بدون آن یا بیتوجهی به علائمی كه میفرستند، میتواند ما را سرگردان كند یا حتی به سقوط بكشاند.
ایست! جلوتر نیا!
وقتی ما نسبت به رفتار دیگران احساس بدی پیدا میكنیم، در واقع اخطاری دریافت كردهایم. با تشخیص درست احساس خود، میتوانیم واكنش مناسبی نسبت به وقایع و رفتارها از خود نشان دهیم.
تحلیل صحیح احساسات و ریشهیابی آنها در معاشرتها به ما كمك میكند حریمهای شخصی خود را به روشنی و به درستی معلوم كنیم.
میدانم چه میگویی!
همانطور كه مشاهده دقیق احساسات خودمان در معاشرتها اهمیت دارد، آگاه شدن نسبت به احساسات دیگران نیز برای رسیدن به یك رابطه سالم و متعادل مهم است.
مثلاً تغییراتی كه در چهره یا تن صدای افراد به وجود میآید، انواع مختلفی از احساسات را منعكس میكند. اگر كسی به نظر غمگین برسد، در واقع دارد به دیگران علامت میدهد كه اوضاع عادی نیست و احتمالاً به كمك احتیاج دارد.
از طرفی وقتی به واسطه همین علائم، از وجود یك مشكل عاطفی خبردار میشویم و عكسالعمل نشان میدهیم، در واقع طرف مقابل را متوجه این مسئله كردهایم كه برایش اهمیت و ارزش قائلیم و حرفش را میفهمیم و همین نوع ارتباط، پیوند افراد را با هم محكمتر میكند.
چه باید كرد؟
قدم اول در رفع هر مانعی، شناخت وضعیت است. شناختن و تشخیص احساساتی كه غالباً با آنها درگیر هستیم یعنی احساسات پایه و متداولی مثل غم، شادی، ترس، عشق و نفرت، یك گام اساسی برای رفع بعضی از مشكلات جسمی به شمار میرود.
بنابراین سؤالی كه همیشه میتوانید از خود بپرسید این است كه «الان چه احساسی دارم»؟ و به آن جواب بدهید. اگر نتوانستید جواب روشنی پیدا كنید، احتمالاً یك جای كار ایراد دارد و باید بیشتر در درون خود عمیق شوید. متأسفانه اكثر مردم همین مشكل را دارند. نمیتوانند احساسات خود را به درستی تشخیص دهند.
در بیشتر موارد دچار یك نوع كرختی عاطفی هستند؛ ارتباطشان با خودشان قطع شده، درهای ارتباطی را بستهاند. بیاحساس شدهاند یا اینكه فقط عواطفی مثل خشم و اندوه را تجربه میكنند.
در حالیكه یك انسان سالم، به تمام احساسات خود از خوشحالی گرفته تا ناراحتی، دسترسی دارد، جلویشان را نمیگیرد و به آنها توجه میكند.
اما احساسات پیچیدهاند. این طور نیست كه سروكلهشان پیدا شود و هر وقت خواستیم بروند چون تا عامل ایجاد شدن آنها باشد آنها نیز با ما هستند. و این عامل لزوماً و همیشه بیرونی نیست.
بنابراین لازم است ابتدا، و به جای نفی كردنشان، قبول كنیم كه وجود دارند، علت وجودشان را بفهمیم و پیامشان را درك كنیم.
اگر احساسات خود را پس بزنیم، آنها هم ما را پس میزنند و گاهی بدون اینكه خودمان بدانیم زندگی ما، ذهن و جسم ما را تحت كنترل خود میگیرند. تـوجه به نكات زیر میتواند راهگشا باشد.
1-هر روز چند بار از خود بپرسید چه احساسی دارید. به خود و جسمتان توجه كنید. اگر بلافاصله جوابی نیافتید، صبور باشید و به سؤال ادامه دهید
2-بدن خود را بررسی كنید. آیا جایی هست كه در آن احساس تنش یا ناراحتی كنید؟ سعی كنید علت آن و پیامش را درك كنید.
3-زندگی خود، وضعیتی كه اكنون در آن هستید، روابطی كه دارید، همه را بررسی كنید. آیا احساس رضایت میكنید؟ اگر این طور نیست، سعی كنید دلیلش را پیدا كنید.
4-روند مشاهده خود را یادداشت كنید. این كار كمك میكند نقاط گره و انسداد عاطفی خود را تشخیص دهید و برای رفع آن اقدام كنید.
مواجه شدن با خود، با نیازها، نگرانیها، عواطف و دغدغههای آشكار و پنهان خود، به صبر و حوصله نیاز دارد و راهی است كه بسته به عزم و تلاش ما میتواند طولانی یا كوتاه باشد.
اما به هر صورت برای بهبود «بودن» خود و تغییر وضعیتی كه در آن هستیم به ناچار باید این راه را طی كرد. و البته هر چه زودتر اقدام كنیم، بهره بیشتری از زندگی خواهیم برد.
باورهای معنوی و سلامت
چرا مردم سیگار میکشند؟ چرا خود را در کار غرق میکنند؟ چرا تلویزیونشان بیوقفه روشن است؟ چرا نوشیدنی الکلی و مواد مخدر مصرف می کنند؟ چرا بیرویه قهوه و چای مینوشند؟
اگر بخواهند به این سؤالها پاسخ بدهند در نهایت به یک جواب ساده میرسند؛ برای اینکه به طریقی روزمان را بگذرانیم! برای بسیاری از آدمها به پایان رساندن روز مهمتر از چگونه گذراندن آن و حتی مهمتر از سلامتی خودشان است.
آنان میخواهند روزشان را صرفاً سپری کنند. چون تنها، منزوی و افسردهاند و نمیدانند یا توجه نمیکنند که این رفتارهای ناسالم سرانجام موجب بیماری و مرگ زودرس میشود.
پیوند عاطفی محكم
وقتی افراد از نظر روحی و روانی مقاوم نباشند، در برابر بیماریهای جسمی نیز بسیار آسیبپذیر میشوند. اما اگر شرایط بحرانزا را کاهش بدهند یا تحت تأثیر تنشهای پیرامون قرار نگیرند، با داشتن روحیهای خوب و قوی میتوانند انتظار سلامتی و شادابی جسمانی را هم داشته باشند.
دستاوردهای حاصله از آخرین تحقیقات گروههای پژوهشی که من در آنها فعالیت دارم، حاکی است که 2 عامل اصلی در پیشگیری از بیماریهای جسمی دخالت دارند.
این دو عامل عبارتند از: ارتباط صمیمانه با دیگران و باورهای عمیق معنوی. در تحقیقات انجام گرفته مشخص شده افرادی که ارتباط عاطفی عمیقی با اطرافیان خود دارند و کسانی که در خانوادههایی با پیوندهای عاطفی مستحکم بزرگ شدهاند، در دوران میانسالی بسیار کمتر از افرادی که چنین روابطی ندارند، دچار بیماری میشوند.
همچنین طبق تحقیقات صورت گرفته در بین آن عده از افرادی که تحت عمل جراحی پر مخاطرهای مثل عمل قلب باز قرار گرفته بودند کسانی که دارای ایمان محکم و راسخی بودند هفت بار کمتر از دیگران در معرض خطرات و عوارض کشنده این جراحیها قرار داشتند.
چرا ارتباطهای عاطفی و عقاید و باورهای معنوی و مذهبی تا این حد می تواند در سلامت افراد تأثیرگذار و شفابخش باشد؟
یکی از نظریههای تأیید شده در این زمینه حاکی است این نیروها موجب کاهش ضربات عاطفی میشوند و در نتیجه عوارض این شوکها مثل افسردگی شدید و اضطراب که برای سلامت جسمی فرد تهدید کنندهاند نیز کاهش مییابد.
بهرهگیری از انرژی مثبت نهفته در ارتباطهای دوستانه و صمیمی، آرامش و اطمینان قلبی نشأت گرفته از ایمان، شنیدن موسیقیهای دلنشین و موزون، مراقبه و تمرکز، استراحت و نزدیکی بیشتر با طبیعت سبب میشود سیستم ایمنی بدن در مقابل بیماریها مقاومتر شود.
شاید بعضیها اینگونه کارها را اتلاف وقت به حساب آورند اما در واقع وقتی ذهنتان را آرام و بیدغدغه میسازید، جسمتان نیز در پی آن، آرامشی شگرف را تجربه میکند و توان جسمی و ذهنیتان افزایش مییابد، که این خود به استفاده بهینه از وقت طلایی نیز میانجامد.