ناهید حاجی سلیمانی_دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
مردان قدرتطلب مردان سر هستند و به قلب و احساسات توجهی ندارند. معمولا روسای شرکتها و مدیران کارخانجات از این نوع مردان هستند. زئوسیها با احساسات بیگانهاند و فرزندان خود را نیز به این نوع زندگی ترغیب میکنند. آنها حتی در کودکی نیز در اغلب بازیها نقش مدیر را به عهده میگیرند. آنها گاهی حتی به پدر و مادر خود دستور میدهند، اقتدار خود را نشان میدهند و سپس مشغول کار خود میشوند. این کودکان هنگام بلوغ با مشکل روبرو میشوند، زیرا مردان دیگر به نوعی رفتار میکنند که به او نشان دهند رئیس واقعی در همه جا او نیست. در مدرسه و دانشگاه، پسران دیگر ممکن است به علت قدرت طلبی بیش از اندازه آنها، نتوانند با آنها ارتباط خوبی داشته باشند ولی این خصوصیت آنها از نظر دختران جالب است. این مردان حتی اگر وارد کارهای خلاف شوند، سر دسته خلاف کارها خواهند شد. مردان قدرت طلب معمولا با زنان هم رتبه یا با زنان بالاتر از خود ازدواج میکنند ولی این مسئله باعث نمیشود که به همسر خود اجازه دخالت در کارهایشان را بدهند.
زن میتواند هر قدر که میخواهد در قلمرو خود پیشرفت کند ولی هرگز نباید در امور کاری شوهرش دخالتی داشته باشد. این مردان روی همسر خود تسلط دارند و ازدواج آنها ازدواجی پدر سالارانه است. گفتیم زنان رمانتیک معمولا در زندگی با این مردان دچار مشکل میشوند، زیرا آنچه را که از مرد زندگی خود توقع دارند از مرد زئوسی دریافت نمیکنند. این مردان سر و ذهن، ممکن است در میانسالی، به خصوص با چشیدن غمی بزرگ وارد دنیای دل شوند و بهتر بتوانند احساسات دیگران را درک کنند.
مردان احساس و غريزه
و اما موضوع اصلی این بخش یا مردان احساس و غریزه (پوزیدون)
در اسطورههای یونان، پوزیدون فرمانروای دریاهاست و در حال راندن ارابهاش روی دریا به تصویر کشیده شده است. آب و دریا نماد اسرار و ناخودآگاه و سیال بودن است. همانگونه که آب سیال و در حرکت است و همواره تغییر شکل میدهد، این افراد نیز میتوانند بسیار متغییر باشند، گاه مانند دریایی آرام و گاه طوفانی و پر تلاطم. اسب نیز نماد غریزه و جنبه تربیت نشده انسان است. در اسطورههای ادبیات یونان زئوس و پوزیدون وهادس برادرند. مردان غریزه و احساس به ندرت منطقی فکر میکنند و در تصمیم گیریهای خود عجول و احساسیاند. هر فردی که گاهی احساسات و هیجانهای شدید در درونش میجوشد، در حال تجربه حالت پوزیدونی است. خانواده این مردان میدانند که این حالت پدر خانواده حالتی خطرناک است. زیرا فرهنگ پدر سالارانه به پدر اجازه میدهد که احساسات خام و نابالغ خود را به هر شکلی که میخواهد بروز دهد. برای افراد پوزیدونی سرکوب کردن احساسات و نادیده گرفتن هیجانات کاری دشوار است. او بد اخلاق و خشمگین است، در عین حال میتواند دریاهای مواج و متلاطم را آرام کند. برای کینه و خشم پوزیدون حد و مرزی متصور نیست. پوزیدونها بسیار کینهتوز و دشمنی سازش ناپذیرند. اگر نتوانند از دشمن خود انتقام بگیرند، به خانواده و بستگان دشمنشان حمله میکنند. این افراد حتی پس از گذشت زمان طولانی کینه را فراموش نمیکنند. از نظر آنها افراد فقط دو گروهند، یا با آنها هستند یا بر علیه آنها. این مردان هم مانند مردان قدرت طلب دوست دارند مهم باشند اما از آنجایی که از نظر تفکر و مدیریت منطقی ضعف دارند، ممکن است نتوانند مانند مردان زئوسی در دنیای کسب و کار و تجارت موفق شوند. این افراد به علت شدت احساسات، حتی بازندههای خوبی نیستند و نمیتوانند شکست را به خوبی تحمل کنند. اگر آنها نتوانند در دنیای بیرون موفق شوند، به خانه روی میآورند و خانه را به مرکز قدرت نمایی خود تبدیل میکنند.
رسيدن به خواستهها
این افراد در زمان کودکی در باره چیزهایی که برایشان مهم است، احساساتی قوی دارند. هر چیزی را که توجهشان را جلب کند میخواهند و اگر به خواستههای خود نرسند عصبانی میشوند. آنچه برای آنها مهم است، رسیدن سریع به چیزی است که میخواهند و اگر مدتی بعد به چیزی که میخواهند برسند، دیگر آن چیز برایشان جالب نیست. به راحتی میتوان توجه این کودک را از چیزی به چیز دیگر معطوف کرد. کودک پوزیدونی اگر خوش شانس باشد در خانوادهای متولد میشود که به او اجازه ابراز احساسات را بدهند. در چنین خانوادهای آشفتگی و نابسامانی به راحتی تحمل میشود و هیچ کاری طبق نظم انجام نمیگردد. اما با ورود این کودک به دبستان، مشکلات او آغاز میشود زیرا او هرگز به رعایت نظم و انضباط عادت نکرده است.
سركوب شدن احساسات
اما اگر این کودکان احساسی در خانوادهای به دنیا بیایند که برای احساسات و هیجانها ارزشی قائل نیستند، مجبور خواهند بود احساسات خود را سرکوب کنند. در این خانوادهها به آنها گفته میشود که بالا و پایین نپرند و تکالیف خود را به موقع انجام دهند. کم کم با صبر و تحمل پدر و مادر، این کودکان یاد میگیرند که منظمتر باشند و برای انجام تکالیف احساس مسئولیت نمایند. اگر این کودکان به علت رفتارهای خود تنبیه شوند، کم کم احساسات خود را پنهان میکنند و بعدها خشم و عصبانیتشان را روی افراد ضعیفتر فرافکن میکنند. این پسران در دوران نوجوانی نیز بسیار احساساتی و پر هیجاناند. خصوصیتی که معمولاً در مدارس بیاهمیت شمرده میشود. آنها از منطق و درس خواندن بیزارند و اگر قرار باشد در تحصیل موفق شوند باید الگوی شخصیتی دیگری در آنها بیدار شود. ولی در ورزش و به خصوص شنا و ورزشهای آبی بسیار موفق میشوند. در هنر و نمایش نیز خوب میدرخشند زیرا این هنرها محل خوبی برای ابراز احساسات آنهاست. با وجود اینکه این افراد باهوش هستند ولی از آنجایی که به درس اهمیتی نمیدهند، در درس و مدرسه موفق نیستند. اگر این الگو در آنها فعال باقی بماند، آنها در دانشگاه و بقیه مراحل زندگی نیز موفق نخواهند شد.
شناخت يكديگر و ايجاد تفاهم
برای اینکه مردان احساساتی از طوفان هیجانات خود خلاص شوند، باید راهی برای تفکر درست و منطقی پیدا کنند، یعنی نباید اجازه بدهند که احساسات شدید، کنترل رفتارشان را به دست گیرند. روان درمانی و روشهای کنترل خشم میتواند به آنها کمک کند. در اینجا بار دیگر یادآور میشوم که هدف از این مقالات کمک به شناخت یکدیگر و ایجاد تفاهم بیشتر است نه برچسب زدن و ایجاد نفرت.
در ضمن این الگوها در تمام عمر در یک شخص ثابت نمیمانند و ممکن است در دوران مختلف زندگی فرد تغییر کند. همچنین میتوان با تمرین، یک الگوی شخصیتی را در خود تقویت کرد. برای حدس زدن الگوی شخصیتی خود یا نزدیکانتان عجله نکنید. هنوز شش الگوی دیگر باقی است و باید بگویم که الگوی یک نفر میتواند ترکیبی از چند الگوی متفاوت باشد. امیدوارم این مقالات مورد توجه شما قرار گیرند. اگر نظری در باره این موضوعات دارید میتوانید با تلفن یا پیامک مجله تماس بگیرید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.
ارتباط با طبيعت
مردان احساساتی معمولاً در دنیای کسب و کار موفق نیستند و از شغل کارمندی لذت نمیبرند. آنها دوست دارند کاری در ارتباط با طبیعت داشته باشند. کشاورزی، دامداری، کار با موجودات زنده و گیاهان برای آنها جالبتر از کار در محیط اداری است. در دنیای صنعتی، آنها محلی برای پیشرفت ندارند. در مورد ارتباط با همسر، این مردان نیز مانند مردان قدرت طلب بر زنان خود تسلط دارند ولی به همسر خود وفادار میمانند. آنها حتی خودشان هم متوجه نیستند که با رفتارهای تحکمآمیز و غیر منطقی خود همسرشان را آزار میدهند و فقط زمانی متوجه این موضوع میشوند که همسرشان آنها را ترک میکند.
اگر همسرتان یک مرد پوزیدونی است، ممکن است وضعیت مشکلی داشته باشید. برای زندگی با چنین مردی باید بسیار صبور و بردبار باشید. سعی نکنید او را در محیط منزل محدود کنید. او را تشویق نمایید به باشگاه ورزشی برود و شنا و کوهنوردی کند. به این ترتیب مقداری از هیجاناتش تخلیه خواهند شد و با روحیه بهتری با شما رفتار خواهد کرد. این مردان ممکن است گاهی به سرعت عصبانی و خشمگین شوند ولی اگر هیزم در آتش خشمشان نریزید، به زودی خشمشان فروکش میکند و از کرده خود پشیمان میشوند. البته نباید از آنها توقع معذرت خواهی علنی و مستقیم داشته باشید، هر چه باشد آنها پدر سالارند و غرورشان را نمیشکنند.
فرزندان مردان پوزیدونی از دو حال خارج نیستند، یا خیلی تحت حمایت پدر قرار میگیرند و درست تربیت میشوند و یا اینکه اصلا این اتفاق نمیافتد. اگر مرد پوزیدونی در کودکی از طرف پدر و مادر خود پذیرفته شده باشد، به پدری مهربان تبدیل خواهد شد و در غیر این صورت میتواند پدر و همسر بدی باشد. فرزندان این افراد از رفتارهای خشمگین آنها رنج میبرند و گاه و بیگاه مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند. به هر حال کسانی که نزدیک دریا زندگی میکنند، گاهی ممکن است گرفتار امواج دریا شوند.