آيا همه افراد به يك برنامهريزي پنج ساله نياز دارند؟
با توجه به پژوهشها، پاسخ اين سؤال مثبت است. اما رمز داشتن يك زندگي شاد در اين نيست كه گوشه محل كارتان بنشينيد و دائم برنامهريزي كنيد آنچه كه مهم است داشتن يك هدف براي زندگي است زندگي با روشي معنيدار كامل.
به اين داستان از يك نويسنده موفق(ارين زامت ) توجه كنيد:
اينكه بگويم من يك طراح هستم، دروغ نگفتم. در تمام لحظات زندگيام من برنامهريزي دارم، از برنامهريزي براي 5 دقيقه بعد گرفته تا 5 سال آينده. هر حركتي در زندگي من، در اصل قدمي براي رسيدن به هدفم، يعني موفقيت، سلامت، تناسب اندام، شهرت، تأهل و زندگي در يك خانه راحت است.
در سن 23 سالگي بودم كه پزشكان تشخيص دادند به سرطان مبتلا شدهام. اين در حالي بود كه من براي پنج سال آيندهام برنامهريزي كرده بودم و حالا اصلا نميدانستم كه آيا پنج سال بعد زنده هستم يا خير!! آينده من نامشخص بود و نميدانستم چه بايد بكنم، آيا بايد سرنوشتم را به باد ميسپردم تا هر كجا ميخواهد برود. بلافاصله درمان را آغاز كردم و خوشبختانه تا حدودي نتيجهبخش بود و لوسمي رو به بهبودي ميرفت. سرطان عاملي شد براي اينكه بتوانم برنامههايم را ارزيابي كنم. با وجود اينكه به سينما علاقهمند بودم، ولي آن را فراموش كردم. بايد سريع تصميم ميگرفتم. يا بايد تخمكهاي رحم من فريز ميشد كه در اين صورت ديگر نميتوانسم باردار شوم و يا بايد به سرعت ازدواج ميكردم تا بتوانم از اين تخمكها استفاده كنم. كاملاً واضح بود كه بايد اهداف خودم را فراموش كنم و به دنبال آنچه كه واقعاً مرا خوشحال ميكند، بروم. هيچكس نميداند كه چقدر احساسات و ارزشهاي زندگي و حتي شغل من، با توجه به برنامهريزي براي آيندهام تغيير كرد. وقتي به قلبم مراجعه كردم، متوجه شدم بسياري از چيزهايي كه براي من ارزش به حساب ميآمدند و مهم بودند. حالا به نظرم كاملاً بياهميتند. بنابراين با شجاعت تصميم گرفتم و روش خود را تغيير دادم و شروع به نوشتن كردم و يك نويسنده شدم. به اين ترتيب هم ميتوانستم در خانه كار كنم و هم در كنار اعضاي خانودهام باشم. خوشبختانه نيازي نيست كه شما هم مثل من چنين تجربه دردناكي داشته باشيد تا بتوانيد در خودتان يك انقلاب ايجاد كنيد بلكه با انجام تمرينات زير به سادگي ميتوانيد دريابيد كه قلبتان با سرعت بيشتري بتپد.
برنامهريزي
اگر شك داريد و احساس ميكنيد براي داشتن يك زندگي شاد حتماً نبايد برنامهريزي داشته باشيد بهتر است آن را امتحان كنيد. مطالعات پانزده ساله بيش از 3500 دانشمند از دانشگاه ملبورن نشان ميدهد شادترين مردم، افرادي هستند كه اهداف روشني دارند. اين اهداف هم كوتاهمدت و هم بلندمدت و البته در تمام زمينهها از جمله دوستي، عشق و كمك به ديگران و . . . هستند
دكتر كارولين آدامز ميلر، نويسنده كتاب «ايجاد بهترين زندگيها» ميگويد: اگر نميتوانيد با تدبير براي خود برنامهريزي كنيد، بهتر است به زندگي پيش فرضانه خود نيز پايان دهيد و اجازه دهيد كه هر آنچه كه در انتظار شماست، اتفاق بيفتد. دكتر سونجا لايبوميرسكي نويسنده كتاب «چگونه به خوشبختي دست يابيم» بر اين باور است كه براي داشتن يك زندگي شاد بايد همواره به سمت اهداف معنيدار خود گام برداريد و براي رسيدن به آن تلاش ميكنيد. در واقع او تاكيد ميكند كه براي دستيابي به اهداف بايد. تلاش كرد و خوشبختي و داشتن زندگي شاد در گرو دستيابي به اهداف نيست، بلكه در لذت تلاش براي رسيدن به خواستههاست. اين واقعيت كه انسانها هيچوقت براي مدت زيادي از ماندن در يك موقعيت راضي نميشوند، موجب تكامل انسان ميشود. در واقع رويا يك چالش جديد است كه انسانها را شاد ميكند. شايد به همين دليل است كه من هميشه به دنبال يافتن چيز جديدي هستم زماني يادگيري زبان خود يك قدم كوچك براي رسيدن به خواستهاي بزرگتر بوده است. حال دريافتم كه بايد از آن براي اهداف بزرگتري همچون يافتن كار، كسب درآمد، دوستيهاي بيشتر و حتي همسر بهتري بودن استفاده كنم.
علامتگذاري كنيد، تنظيم كنيد و بنويسيد! ممكن است به نظر سخت برسد، ولي برنامهريزي از آنچه شما تصور ميكنيد آسانتر است. مطالعات نشان ميدهند كه يادداشت كردن روياها ميتواند چند ماهي شما را خوشحال و سالمتر نگه دارد. نوشتن خواستهها بهطور معنيداري موجب شادي افراد ميشود و آنها را بهطور ناخودآگاه در مسير دستيابي به آن هدف قرار ميدهد.
مطالعات نشان ميدهند هنگامي كه هدفمان را ضبط و آنها را يادداشت ميكنيم، بهطور خودكار محيط اطراف ما، افراد و شرايطي را در مسير ما قرار ميدهد تا در دستيابي به آن هدف به ما كمك كنند. بنابراين سريع دست به كار شويد و يك قلم برداريد. ولي به خاطر بسپاريد كه تمامي اهداف بهطور يكسان خلق نميشوند. براي اينكه موفق شويد، بايد اهداف شما چالش برانگيز و خاص باشند.
بهترين اهداف، خواستههايي هستند كه شما را به كار و تلاش وادارند. مثلا با خود بگوييد من تصميم دارم امسال مبلغي به انجمن خيريه كمك كنم و اين خواسته واقعاً چالشبرانگيز و البته خاص است.
آمادهايد تا روياهاي خود را دنبال كنيد؟
مراحل زير را پيگيري كنيد تا بتوانيد به خواستههاي خود برسيد.
1- به گذشته خود نگاه كنيد و از آن درس بگيريد: ما به پنج دستاورد گذشته خود فكر كنيد و آنها را به ياد آوريد. ياد احساسات خوب و پيروزيها، اعتماد به نفس شما را بيشتر ميكند و به احتمال زياد يك زندگي رضايتبخش و قانعتري فراهم ميسازد. مثلا به خود بگوييد من هميشه قهرماني در بازي واليبال و فوتبال را در مدرسه به ياد ميآورم و اين احساس آنقدر قشنگ بود كه مرا به جمع كردن اعانه براي كمك به ديگران و مجدداً رسيدن به حس موفقيت تشويق ميكند.
2- افكار بكر ناگهاني هستند. يك كرنومتر را به مدت 10 دقيقه تنظيم كنيد و در اين زمان هر آنچه را كه از زندگي خود ميخواهيد، يادداشت نماييد. بدون اينكه به جملات قبلي خود نگاه كنيد، با بلندپروازي تمامي جملات و خواستههايتان را بنويسيد، مثلاً بگوييد وقتي براي اولين بار اين فهرست را نوشتم، در آن «نوشتن يك كتاب جديد»، «ضبط و تحقيق سابقه خانوادگي» و «تدريس در مقاطع دانشگاهي» وجود داشت. واقعاً كل صفحه پر نشده بود، اگر در پر كردن صفحه و نوشتن خواستههايتان با مشكل مواجه شديد از خودتان اين سه سوال را بپرسيد تا بتوانيد بر افكار خود متمركز كنيد:
آيا كار ناتمامي در زندگيتان وجود دارد كه دوست داشته باشيد آن را كامل كنيد؟
آيا كلاسي وجود دارد كه دلتان بخواهد در آن شركت كنيد و يا مهارتي كه دوست داشته باشيد قبل از مرگتان آن را بياموزيد؟
آيا روش و يا خواستهاي وجود دارد كه دوست داشته باشيد آن را به ديگران واگذار كنيد؟
زمانتان كه تمام شد، از نوشتن دست بكشيد و روي برنامهريزي براي دستيابي به آنها تمركز كنيد.
3- از خودتان سوال كنيد كه اگر پنج سال ديگر همين وضعيتي را كه اكنون داريد داشته باشيد، براي به دست نياوردن چه چيزهايي افسوس ميخوريد؟ پاسخ اين پرسش به شما كمك ميكند كه اهداف خود را طبقهبندي كنيد مهمترين و معنيدارترين آنها را بيابيد. حال سؤال اينجاست كه چرا پنج سال؟ زيرا پنج سال آنقدر كافي هست كه بتوانيد به اهداف اصلي خود در زندگي دست يابيد و آنقدر هم طولاني نيست كه نتوان آن را در ذهن تصور كرد.
اهداف مهم و غير مهم خود را طبقهبندي كنيد، برخي از خواستههاي شما با يك گام كوچك برآورده ميشوند، مثلاً اگر آرزوي آشپز شدن داريد و يكي از كارهايي كه دلتان ميخواهد به آن برسيد، برپايي مهمانيهاي بزرگ و پختن انواع غذاهاست، شايد با ثبتنام در يك كلاس چند ساعته آشپزي به بخشي از خواسته خود برسيد و اين گام كوچك اولين گام به سمت دستيابي به خواستهتان خواهد بود. اهداف اصلي خود را تشريح و آنها را بررسي كنيد اگر وقت بيشتري را با خانواده خود سپري و يا به مكانهاي جديد مسافرت كنيد و يا كاري خلاقانه انجام دهيد. چه تأثيري بر دستيابي شما به هدفتان خواهد داشت و آيا اين هدف، خواسته خودتان است و يا چيزي است كه ديگران از شما توقع دارند؟ پس از رسيدن به هدفتان به چه چيزي دست خواهيد يافت؟ اين خواسته چقدر زندگيتان را تغيير ميدهد؟ اين سؤالات را در مورد هر يك از آرزوهايتان پاسخ دهيد. زماني كه شما با منطق و دليل چيزي را بخواهيد و براي خواسته خود دليلي داشته باشيد. براي دستيابي و تلاش در راه دسترسي به هدفتان انگيزه بيشتري خواهيد داشت.
پس از ترسيم استراتژي هدف در ذهنتان و بر روي كاغذ، وقت آن است كه آن را در زندگي روزمره خود پياده كنيد. خواستههاي خود را اولويتبندي و حتي براي رسيدن به برخي از آنها از برخي ديگر چشمپوشي كنيد. روي يك ورق كاغذ آنچه را كه بايد به صورت كوتاهمدت براي رسيدن به هدفتان انجام دهيد، يادداشت و يك برنامه كوتاهمدت روزانه، هفتگي و ماهيانه تنظيم نماييد. به عنوان مثال وقتي آرزوي من جمعآوري مقدار زيادي پول براي كمك به بيماران بوده اين خواسته خود را به گامهاي كوچكتر طبقهبندي كردم كه عبارت بودند از:
تشكيل كميتهاي براي جمعآوري كمكهاي مالي
تهيه يك فهرستي از اهدا كنندهها
ايجاد يك وبسايت
دادن اطلاعات از نحوه كار
با تنظيم يك سري اهداف كوتاهمدت، ميتوانيد بهتدريج پيشرفت خود را ببينيد و كمتر نااميد شويد.
براساس پژوهشها بهتر است اهداف خود را با ديد مثبت نگاه كنيد، زيرا افرادي كه به لحاظ روانشناسي از جملات منفي استفاده ميكنند، اضطراب بيشتري دارند و كمتر احساس شادي ميكنند. مثلاً به جاي اينكه بگوييد. بايد «شيريني خوردنم را كمتر كنم تا كمتر چاق بشوم» بهتر است رويكرد هدف خود را تغيير دهيد و بگوييد: من يك برنامهريزي تغذيهاي صحيح خواهم داشت تا زندگي سالمتر و فعالتري داشته باشم.
با تغيير رويكرد و نگاه مثبت به خواسته خود، اشتياق بيشتري خواهيد داشت و هيچگاه احساس ترس نخواهيد كرد. آرزوهايتان را با دوستانتان در ميان بگذاريد كه اين عمل به لحاظ روانشناسي شما را در رسيدن به موفقيت مصممتر ميكند. براي اينكه در مسير درست گام برداريد با دوستان خود در مورد اهدافتان بحث و خلاصهاي از روند كار و پيشرفت در خواستتان تهيه كنيد. اگر به رغم تلاش فراوان هنوز موفق نشديد و هر چقدر تلاش كرديد نتيجه مثبتي نگرفتيد، شايد بهتر باشد مسير خود را تغيير دهيد. مطالعات نشان ميدهد شادترين افراد كساني هستند كه اهدافشان را با واقعيات انطباق ميدهند و متعهد به انجام اهداف جديد هستند.
حقيقت اين است كه حتي اگر يك دندهترين آدم روي زمين هم باشيد و به خواستهتان اصرار داشته باشيد، گاه شرايط به گونهاي تغيير ميكند كه بايد كمي خودتان را با آن وفق دهيد. مطالعات نشان ميدهد كه تلاش براي رسيدن به يك هدف دست نيافته ميتواند سيستم ايمني بدن را تضعيف كند. انعطافپذير بودن در فرازونشيبهاي زندگي ميتواند شما را به جاهايي برساند كه حتي تصورش را هم نميكنيد.