Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 8 اردیبهشت 1403 - 00:02

23
مرداد
به اهداف زندگي‌تان معنا دهيد!

به اهداف زندگي‌تان معنا دهيد!

ما اغلب شتاب و تمركز افراطي روي اهدافي از قبيل ثروت، تحصيلات عالي...

ما اغلب شتاب و تمركز افراطي روي اهدافي از قبيل ثروت، تحصيلات عالي،‌ مقام و شهرت داريم، اما فراموش مي‌كنيم به دست آوردن همه اين‌ها، به قيمت از دست دادن لحظه‌هايي است كه در آن زندگي مي‌كنيم و بي‌توجهي به كساني است كه با آنها زندگي مي‌كنيم، مي‌تواند كليدهاي احساس سعادت و خوشبختي را به هنگام رسيدن به هدف، از ما بگيرد. البته داشتن هدف، مي‌تواند به عنوان نيروي محرك و انگيزه‌اي براي فعاليت‌هايمان باشد و ما را به جلو ببرد اما به ياد داشته باشيم كه مسير و جاده رسيدن به هدف را پيوسته كنترل كرده و در نظر داشته باشيم. سرعت و نيروي افراطي به قيمت ناديده گرفتن مسير، نابودكننده است، اما تامل و شكيبايي موجب حفظ و ذخيره انرژي شده و استرس كمتري روي كل سيستم‌هاي بدني و رواني ما وارد مي‌سازد.

زندگي رها از هدف، به اين معني نيست كه شما هدف، مقصد يا مسير حركتي نداشته باشيد، بلكه به معني زندگي شادمانه، رها از انگيزه‌هاي بيروني، در جهت كسب انگيزه‌هاي دروني و براي ساختن خود بهتر است. به عبارتي به طور كامل در حال زيستن، قدري تامل كردن و با گل‌هاي زندگي‌مان صحبت كردن و به خلق جامعه‌اي كمك كردن كه با عشق ايثارگرانه و كار سودبخش، به مفهوم وسيع و زيباي خانواده ارج مي‌گذارد. مطالب اين مقاله مي‌تواند مانند علامت‌هاي هشداردهنده‌اي در جاده زندگي، براي رسيدن به رضايت و احساس خوشبختي باشد. به شرط اينكه به اين علامت‌ها توجه داشته باشيم و ارزش، معني و فايده‌ آن را در زندگي تشخيص داده و به تدريج آنها را در خودمان دروني كنيم. نمونه اين علامت‌هاي هشداردهنده در موارد زير مشخص شده‌اند:

استفاده بهينه از لحظات زندگي

اين حقيقت را بايد درك كرد هر گامي كه در جهت به دست آوردن اهداف برمي‌داريم، ارزشي برابر با خود هدف دارد. از زمان حال آن چنان استفاده كنيد كه گويي پيشاپيش به آرزوهاي خود دست يافته‌ايد. اگر فقط اهدافي را براي خود تعيين كنيد و سپس با تلاش افراطي به آن دست يابيد، آنچه به دست مي‌آوريد، فقط جانفشاني (تحليل رفتن) بوده است. فراموش نكنيد كه تمام روزهايي را كه در تلاش براي دستيابي به خواسته‌هاي خود سپري كرده‌ايد بخشي از زندگي‌تان است. اگر «تنها» به مقاصد خود مي‌انديشيد و در جهت به دست‌آوردن تلاش مي‌كنيد مطمئن باشيد كه به بيماري زياده‌طلبي مبتلا شده‌ايد. در چنين شرايطي، پس از آن همه سختكوشي وقتي به اهداف خود دست مي‌يابيد نمي‌دانيد چگونه با آن‌ها روبرو شويد، زيرا مدام به آينده‌نگري عادت كرده‌ايد و پيوسته در انتظار شرايط بهتري هستيد. باز هم اهداف بالاتري را براي خود تعيين مي‌كنيد و تلاش خود را افزايش مي‌دهيد و اين روند آنقدر ادامه مي‌يابد تا پير و درمانده ‌شويد. آنگاه به خود مي‌آييد و از خود مي‌پرسيد:پس زندگي‌ام چه شد؟

از نظر يكي از روان‌شناسان سرشناس (اريك اريكسون)، افراد در دوران پيري عملكردهاي گذشته خود را ارزيابي مي‌كنند، آنان براي رسيدن به احساس تماميت و يكپارچگي تلاش مي‌كنند، سالمندان خاطره‌ها يا صحنه‌هاي گذشته زندگي خو را همانند آلبومي ورق مي‌زنند. اگر آنها به اين نتيجه برسند كه در مجموع زندگي رضايت‌بخشي داشته‌اند، يعني به طور مناسب زيسته‌اند، به احساس تماميت مي‌رسند و به معنا و مفهوم خاصي از زندگي دست مي‌يابند و در اين جهت به شكل‌گيري صفت مطلوب «خِرد» دست مي‌يابند.

به اعتقاد اريكسون خرد شامل پذيرش كل زندگي است، بي‌آنكه فرد از گذشته خود احساس سرخوردگي كند. چنين افرادي در زندگي احساس رضايت مي‌كنند و حتي مرگ را به عنوان واقعيتي اجتناب‌ناپذير مي‌پذيرند و از آن هراسي به خود راه نمي‌دهند. در مقابل كساني كه در گذشته از فرصت‌هاي زندگي به درستي استفاده نكرده و عملكردهاي قبلي خود را به صورت منفي ارزيابي كنند، دچار نااميدي و سرخوردگي مي‌شوند، زيرا به خود مي‌گويند: «ديگر زماني براي جبران گذشته وجود ندارد.»

با اين حال، اريكسون، حتي در همين سنين (پيري) به تحول فردي خوش‌بين است. تحليل اريكسون از فيلمي به نام «توت‌فرنگي‌هاي وحشي»، اوج خوش‌بيني وي را نشان مي‌دهد. اين فيلم، زندگي پزشك 76 ساله‌اي را به تصوير مي‌كشد كه همواره موفقيت‌هاي شغلي و علمي فراواني به دست آورده است، اما هيچ گاه نتوانسته است، حتي با اعضاي خانواده خود، رابطه‌اي صميمي و نزديك برقرار كند، ولي در اواخر زندگي به اين واقعيت تلخ پي برده و باقي‌مانده عمر خود را صرف ايجاد پيوندهاي عاطفي مي‌كند. او تصميم مي‌گيرد كه به نزديكان خود كمك‌هاي موثري كند و بدين ترتيب نارسايي‌هاي گذشته خود را ترميم مي‌كند و در آخرين لحظه‌هاي عمر خود به احساس يكپارچگي و رضايتمندي از زندگي مي‌رسد و حتي ديگر هراسي از مرگ ندارد.

قدم‌ها و لحظه‌هاي شادي‌آفرين

«زندگي هدف نيست، زندگي يك روند متحول است كه ما قدم به قدم آن را طي مي‌كنيم و اگر بتوانيم اين قدم‌ها و لحظه‌ها را براي خود و ديگران شادي‌آفرين كنيم به معني واقعي زندگي كرده‌ايم.»
«مردن را ياد بگير تا زندگي كردن را ياد بگيري.»

«همه مي‌دانيم كه دير يا زود مي‌ميريم، ولي نمي‌خواهيم آن را باور كنيم. اگر باور داشتيم رفتارمان تغيير مي‌كرد. مي‌خواهيم درباره مرگ هم خودمان را گول بزنيم. ولي راه بهتري هم هست. آن هم اين است كه آدم قبول كند مي‌ميرد و هر لحظه براي آن آماده باشد. در اين صورت انسان تا وقتي زنده است، بهتر به زندگي‌اش مي‌رسد و به همه چيز جور ديگري نگاه مي‌كند. آن وقت دنيا و اطرافيان را به درستي تجزيه مي‌كند و تنها به كارهايي كه خيال مي‌كند خيلي لازم است نمي‌پردازد، جاه‌طلبي را كنار مي‌گذارد و جايي براي كارهاي معنوي باز مي‌كند، به خانواده و عزيزان خود اهميت بيشتري مي‌دهد و در كل زندگي كردن واقعي را ياد مي‌گيرد.»

اهداف جهاني داشته باشيد، تا شخصي

روان‌شناس سرشناسي به نام «مزلو» مي‌گويد: «آنان كه پيوسته و فقط در تلاشند تا به اهداف بالاتري دست يابند عموما انگيزه‌اي جز كمبود ندارند.» به عبارت ساده‌تر آنچه آنها را به تلاش افراطي وامي‌دارد اين انگيزه است كه داشته‌هايشان كافي نيست. بنابراين پيوسته در تلاشند تا آن را كامل كنند. «افكارتان» را به كمبودها و ضعف‌هاي شخصي متمركز نكنيد و در تلاش افراطي براي رفع آن نباشيد، چرا كه در اين صورت فرصت لذت بردن از زمان حال را از دست خواهيد داد. اگر هدف شما تملك، كنترل، ساختن و توسعه باشد، نهايتا ما و شما شديدا از بر هم زدن تعادل طبيعت رنج خواهيم برد. اگر ياد بگيريم به يك خانه كوچك نه ويلايي، يك ماشين و نه دو ماشين قانع باشيم و زمين را با ساير ساكنان آن شادمانه تقسيم كنيم پاداش، زندگي شاد و سالم خواهد بود. با وجود اينكه ادعاهاي عنوان شده، مبني بر اينكه رقابت امري طبيعي است، ولي همكاري و همگامي مورد توافق است كه منجر به ايجاد سلامت‌‌ترين سياره، مردم و ساير ساكنان زمين مي‌شود.

جدايي (تنهائي و انزوا) علت اصلي احساس كمبود است. جدايي منجر به افسردگي، احساس فشار براي تلاش و تعارض مي‌شود. وقتي ما چيزي را از بقيه جدا مي‌كنيم و آن را مال خود مي‌دانيم، نَفسمان ارضاء مي‌شود.
اما بهاي سنگين آن فاصله گرفتن از بقيه، خلقت و آفرينش است. چه بهتر كه خود را يك ميزبان و مهماندار در نظر بگيريم و به خاطر نسل‌هاي بعدي هم فعاليت كنيم و به اين نكته فكر كنيم: آنچه حالا از آن ماست يك صد سال ديگر از آن ما نخواهد بود. درمان اين درد انديشه‌هايي از قبيل: به‌هم پيوستن و ارتباط، صلح، عشق، بخشش، نوع‌دوستي، پذيرش، حمايت كردن و ... است.

اين نوع انديشه‌ها به اين نكته اشاره دارد كه، جهان را همان‌گونه كه هست دوست بداريم و خير و صلاحي را كه «اكنون و اينجا» به سويمان روان است بپذيريم.

در درون احساس شادماني و شعف كنيم، آرامش و متانت را به جاي جنگ و ستيز قرار دهيم، حرمت و فروتني نسبت به همه چيز زندگي را جايگزين حرص و طمع سازيم. خودمان را متقاعد نكنيم كه اين كارها عملي نيست و تنها گفتنش آسان است. ما آفريننده و انتخا‌ب‌كننده انديشه‌ها و اهداف خويش هستيم و مي‌توانيم به اختيار آنها را تغيير دهيم.

نرم و آهسته به هدف‌هاي خود برسيد

اغلب، مردم اهدافي را انتخاب مي‌كنند و آن را با ارزش‌ترين قسمت زندگي خود مي‌دانند و براي رسيدن به آن عجله و اصرار زياد دارند. قسمتي از اين مشكل به اين دليل است كه همه عجله دارند و معني زندگي را پيدا نكرده‌اند، لذا به دنبال آن مي‌دوند. آنها مدام به ماشين بعدي، به خانه بعدي و به شغل بعدي فكر مي‌كنند و وقتي آنها را به دست مي‌آورند مي‌بينند برايشان ارضاكننده نيست و در نتيجه شروع به دويدن مي‌كنند. اگر براي رسيدن به مقصد خود مصرانه و با فشار در تلاش هستيد، با اراده جهاني (قوانين خلقت و طبيعت) از در مخالفت برآمده‌ايد و در نتيجه حتي موجب به تعويق انداختن كارها مي‌شويد.

روان‌شناسيِ متداول شده موفقيت و تشويق برانگيزِ «به دنبال آن برويد»، رويكرد و عنوان بسياري از كلاس‌ها و سمينارهاي امروزي مي‌باشد... هرگز كمتر از آنچه مي‌توانيد باشيد، نباشيد. شما شايستگي بالاتر از اينها را داريد! كمال در چند قدمي شماست! البته در صورتي كه با جديت به دنبال آن برويد. حتي اگر به آنچه مي‌خواهيد نرسيد، بايد به دنبال آن برويد. همه چيز از آن شما خواهد شد. آيا آماده رفتن هستيد؟... سخنران جملاتي از اين دست را مي‌گويد و حاضرين روي پا مي‌ايستند و دست مي‌زنند! البته اين پيشگويي‌ها نادر است، چون تا زماني كه ما «در پي آن» هستيم (موفقيت) جايي را پيدا نخواهيم كرد كه «آن را» پيدا كنيم و هنگامي كه به آنچه مي‌خواهيم نمي‌رسيم احساس شكست مي‌كنيم، چون «آنچه مي‌توانستيم باشيم» نيستيم، درباره خودمان و آنهايي كه احساس مي‌كنيم در اين راه مانع پيشرفت هستند، احساس خصومت مي‌كنيم. اما نتيجه مطالعات نشان مي‌دهد، اگرچه برخي از موفقيت‌هاي كوتاه‌مدت ممكن است به علت سرعت عمل، كمال‌گرا بودن و سختكوشي زياد به دست‌آيد، ولي به طور وسيع‌تر، فرد بسيار موثر و موفق، شخصيتي كاملا متفاوت دارد.

او مسائل مهم زندگي خود را مي‌شناسد و با آنها زندگي مي‌كند. فرد متواضع، آرام و صبوري است و به خانواده اهميت مي‌دهد. اين افراد شادمانه زندگي مي‌كنند، خنده‌رو هستند، احترام افراد روشنفكر و محبت كودكان را جلب مي‌كنند، انتقادپذير و براي ديگران مفيد هستند و همين طور شكرگزار زيبايي‌هاي خلقت، مواهب و آنچه دارند هستند. اما افراد آرام برداشتي نادرست از منابع موفقيت دارند و به چيزي تسليم مي‌شوند كه علم پزشكي و روانشناسي آن را واكنش‌هاي استرسي و افراطي مي‌نامد. ما روان‌شناسان افرادي را كه بسيار سختكوش، رقابت‌جو، جاه‌طلب و بي‌تاب هستند (احساس مي‌كنند كه زمان خيلي فوريت دارد) تيپ شخصيتي A مي‌ناميم. در اين افراد امكان اثرهاي زيانبار استرس از قبيل بيماري‌هاي قلبي، زخم معده، ميگرن و آسم افزايش مي‌يابد. به هر حال برخورد شكيبا و آرام با زندگي و حتي الگو گرفتن از رفتارهاي افراد آرام و خونسرد، مي‌تواند يكي از روش‌هاي كم كردن خطر استرس باشد.

تعداد بازديد: 565 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز