انواع لایهبردارهای شیمیایی
لایهبرداری شیمیایی برحسب عمق زخمی كه ایجاد میكنند به سه گروه سطحی، نیمه عمقی و عمقی تقسیم میشوند. در لایهبرداری سطحی (superficial) فقط به لایه اپیدرم نفوذ میكنند درحالی كه لایهبرداری متوسط(medium-depth) تمامی اپیدرم و لایه پاپیلاری درم تا بخش فوقانی رتیكولاردرم را برداشته ودرلایهبرداری عمقی (deep) تا بخش میانی رتیكولاردرم زخمی میشود. هركدام از این روشها بخشی ازآسیبهای ناشی از نورخورشید و ناهنجاریهای رنگدانهای را مورد هدف قرار میدهند. مدت زمان بهبودی و عوارض نیز به همین نسبت متفاوت هستند؛ برخی از انواع لایهبرداری برای بعضی از انواع پوست مناسبتر است بنابراین برای به حداكثر رساندن تاثیر لایهبرداری و به حداقل رسیدن عوارض جانبی باید بتوانیم لایهبردار شیمیایی مناسب بیمار را انتخاب كنیم.
لایهبرداری سطحی
این روش لایهبرداری خود به دو گروه بسیارسطحی (very light) و سطحی (light) تقسیم میشود كه بهاین قراراست:
در لایهبرداری بسیارسطحی ( very light chemical peeling) ازتری كلرواستیك اسید (TCA) باغلظت 15-10 درصد؛ آلفاهیدروكسی اسید (A.H.A) مثل گلیكولیك اسید با غلظت50-30 درصد؛ بتاهیدروكسی اسید همانند سالیسیلیك اسید؛ رزورسینول 30-20 درصد؛ ترتینویین موضعی؛ محلولل جسنر (jessner’s solution) كه تركیبی از درصد14 رزورسینول و درصد14 سالیسیلیك اسید و درصد14 لاكتیك اسید واتانول است؛ استفاده میشود. تركیبات ذكرشده در بالا توانایی نفوذ به لایه استراتوم كرنئوم (لایه شاخی خارجیترین لایه اپیدرم) و تا حدودی استراتوم اسپونیوزوم (لایه دانهدار كه لایه زیرین شاخی است) را دارند كه به دلیل همین نفوذ بسیار سطحی در اپیدرم گزینه مناسب وایمنی برای تمامی انواع پوست هستند.
باتوجه بهاینكه پس از انجام لایهبرداری بسیارسطحی پوستهریزی خفیفی (Exfoliation)ایجاد میشود میتوان دریافت كه برای رسیدن به نتیجه مطلوب انجام لایهبرداری یك نوبت كافی نبوده و باید در جلسات متوالی صورت پذیرد. نتیجه برداشته شدن لایه شاخی بهبود نمای ظاهری پوست،، بهبود لكهای پوست همانند ملاسما ولكهای ناشی ازنورخورشید (Solar Lentiges) است. تغییرات رنگدانهای به دنبال التهاب ایجادشده كه اصطلاحا (post inflammatory hyperpigmentation) و به صورت مخفف PIH نامیده میشوند پس از این نوع لایهبرداری مرسوم نبوده ولی ممكن است اتفاق بیافتند. از گلیكولیك اسید كه جزو گروه آلفاهیدركسی اسیدها A.H.A است و نیز سالیسیلیك اسید میتوان برای درمان آكنه ولگاریس كمك گرفت .این اسیدها بااثركراتولیتیك به كاهش كومدونها نیزكمك میكند، علی الخصوص سالیسیلیك اسید كه تركیبی چربی دوست ( لیپوفیل ) بوده و قادر به نفوذ به واحدهای چربی است. پس از مصرف این اسیدها پوستهریزی واضح (Scaling)، قرمزی (Erythema)، وPIH عمدتا اتفاق میافتد وعموما خودبه خود بدون به جاماندن آثارطولانی مدت بهبود مییابد. در نتیجه بهتراست دربیماران دارای تیپ پوستی IV تا VI گروه بندی فیتزپاتریك (پوستهای تیره ازسبزه تیره تا سیاه) در صورت استفاده از سالیسیلیك اسید برای پیلینگ بسیار سطحی احتمال ایجاد PIH كاهش مییابد. درلایهبرداری سطحی (Light chemical peeling) از تری كلرواستیك اسید (TCA) باغلظت درصد35-20 درصد؛ گلیكولیك اسیددرصد70-50، رزورسینول درصد50-30 و نیز محلول جسنر میتوان بهره برد. این سبك لایهبرداری به نسبت روش قبلی بسیارسطحی در درمان ضایعاتی همچون آكتینیك كراتوزیس، سولار لنتیگو و كراتوزسبورئیك موثرتر است و طبیعی است كه نمای ظاهری پوست (Skin Texture) نیز بهبود مییابد. پس از این نوع پیلینگ قرمزی و پوستهریزی واضح خواهیم داشت و در صورتی كه بیمار را از دو هفته قبل تحت درمان موضعی ترتینویین قرارداده باشیم مدت زمان بهبودی زخم حاصله از لایهبرداری كاهش خواهد یافت.به خاطر داشته باشیم كه هرچند به صورت تئوری میتوانیم از لایهبرداری بسیارسطحی و سطحی برای تمامی انواع پوست استفاده بكنیم اما باید در مواجهه با پوستهای تیرهتر احتیاط بیشتری كنیم؛ پزشك حاذق با شناخت ماهیت اسیدهای موجود و كمی باریك بینی میتواند نتیجه بهتر و ایمنتری را حاصل كند.
لایهبرداری نیمه عمقی
برای رسیدن بهاین هدف میتوان از TCA با غلظت 50-35 درصد یا گلیكولیك اسید با غلظت 70 درصد استفاده كرد، از طرفی TCA با غلظت 50 درصدریسك زیادی برای ایجاد اسكار و هیپرپیگمنتاسیون (PIH) داشته كه استفاده از آن را محدود به ضایعات لوكالیزه میكند ولیكن میتوان از TCA بادرصد پایینتر در حد درصد 35 درصد به صورت تركیب با سایر اسیدها همانند محلول جسنر یا گلیكولیك اسید 70 درصد برای اهداف وسیعتر و نه فقط لوكالیزه استفاده كرد كه نتیجه آن عمق نفوذی برابر با50TCA درصد اما با ریسك ایجاد عوارض بسیار كمتری خواهد بود. نیاز به بیان نیست كه تاثیر لایهبرداری نیمه عمقی به نسبت دو مورد یاد شده قبلی در اصلاح و درمان بیماریهای ذكرشده بسیار بیشتر بوده و مسلما نمای ظاهری پوست بهتری خواهیم داشت . بار دیگر خاطرنشان میكنیم كه بیماران دارای تیپهای پوستی تیره (4 تا 6) ریسك ایجاد PIH بیشتری نسبت به پوستهای روشنتر داشته و این احتمال در پیلینگ نیمهعمقی به نسبت انواع سطحی بیشتر است كه در برخی موارد این عارضه به مدت چند سال مزمن خواهد شد و استفاده از هیدروكینون و كوجیك اسید قبل یا بعد از پیلینگ میتواند این ریسك را تاحدودی كاهش دهد.
پس ازلایهبرداری نیمه عمیق بیماران پوستهریزی به صورت Desquamation و اریتم را به مدت حدود 10-8 روز خواهند داشت.
یكی از تركیبات كمتر رایج و پر عارضدارتر جهت این نوع پیلینگ فنول 88 درصد است كه به جهت سمیت قلبی و كلیوی آن علیرغم جذب كم پوستی، باید بیمار در حین پیلینگ تحت مانیتورینگ باشد و حتی گاهی برای بیمار در حین عمل از نرمال سالین وریدی استفاده میشود.
دو گروه از بیماران هستند كه از لایهبرداری نیمه عمقی سودی نمیبرند و شامل آكنه و روزاسه است. بیماران روزاسه به دنبال این متد دچار اریتم طولانی مدت شده و بیماران آكنه نیز برافروختگی خواهند داشت كه احتمالا به خاطر التهاب و تورم پوست و یا مصرف امولینتهای قوی پس از انجامم لایهبرداری است.در لایهبرداری عمقی (Deep chemical peeling) كه به كمك فنول قابل انجام است چینهای عمقی پوست، اسكارهای آكنه، شلشدگی پوست (Skin Laxity) به صورت قابل ملاحظهای بهبود مییابد ولی با توجه ریسك ایجادPIH ماندگار توصیه و فقط برای پوستهای روشنتر (تیپ 1 و2 فیتزپاتریك) استفاده شود. همچنین محلول Baker-Gordon كه تركیبی از روغن كرچكهندی (Croton Oil) و فنول و محلول Septisol است نیز توانایی لایهبرداری عمقی را خواهد داشت. پس از پیلینگ عمقی پوستهریزی واریتم به مدت 14 روز ادامه خواهد داشت و بهبودی بیمار ممكن است تا 4 هفته به طول بیانجامد. در برخی از منابع علمی كارایی لایهبرداری عمقی را با لیزر جوان سازی CO2 قابل قیاس دانستهاند.