دكتر كاظم آملی ؛متخصص بیماریهای داخلی(ریه)، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران
سندرم حفره
وقتی قسمت میانی یك منطقه متراكم خالی شود یك حفره به وجود میآید. مثلا در پنمونی گاهی قسمت میانی ناحیه متراكم تبدیل به بافت بیجان و چرك میشود و این چرك به راههای هوایی باز و تخلیه میشود و به جای آن فضایی به وجود میآید كه در قسمت بالا محتوا هوا (یا گاز) و در پایین محتوا مایع (چرك) است. پیدایش حفره از مشخصات ضایعات سلی است اما هر نوع پنمونی ممكن است منجر به آبسه با مشخصات حفره شود. رسم بر این است كه آبسه سلی را «حفره» به نامند. در امتحان بالینی مشخصات سندرم تراكم را میتوان پیدا كرد با این اختلاف كه اگر حفره خیلی بزرگ باشد. در دق به جای ماتیته ممكن است تمپانیسم پیدا شود.
سایر نشانههای بالینی
در بیماریهای دستگاه تنفس غیر از علایمی كه در امتحان قفسه سینه میتوان پیدا كرد گاهی علایم دیگری در سایر مناطق بدن و یا بهطور عمومی یافت میشوند كه بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم با بیماریهای ریه و جنب ارتباط دارند ولی ممكن است در بیماریهای دستگاههای دیگر هم دیده شوند. یعنی ویژه بیماریهای ریوی نیستند. مهمترین این علایم بشرح زیراند:
هیپوكراتیسم انگشتان
در این پدیده انتهای انگشتان و ناخن دستها و گاهی هم پاها، برجسته میشود و به شكل انتهای چوب طبل درمیآید. تغییرات حاصله در انتهای انگشتان بقرار زیر است:
ناخنها هم در درازا و هم در پهنا برجسته و محدب میشوند، شیار بین بن ناخن و پوست از بین میرود و میتوان ناخن را روی پوست به آسانی حركت داد. در این كار پوست اطراف ناخن چین میخورد. بافت زیرپوستی انتهای انگشتان برجسته و خیزدار است.
هیپوكراتیسم انگشتان بیشتر همراه با بیماریهای زیر دیده میشود: از بیماریهای ریه و جنب: سرطان برنش، آدنوم برنش، وجود چرك در ریه از قبیل آبسه حاد و مزمن ریه (در سل معمولا دیده نمیشود مگر در تراكم چرك)، برنشكتازی، مزوتلیوم جنب (تومور پرده جنب). از بیماریهای دستگاه قلب و عروق: بیماریهای مادرزادی قلب همراه با سیانوز مانند تترالوژی فالو، آندوكاردیت مزمن.
از بیماریهای دستگاه گوارش: بیماری كرون، كلیت اولسروز، استآتوره (دفع بیش از حد چربی در مدفوع)، سیروز كبد.در برخی موارد هم این تغییر بهطور مادرزادی بدون بیماریهای فوق دیده میشوند. درباره چگونگی تولید این تغییرات نظرهای چندی وجود دارد كه هیچكدام كاملا ثابت نشده است. به نظر میرسد ازدیاد جریان خون در انگشتان در عروق پیش از موئینه (كه شرائین ریز را مستقیما به وریدهای ریز وصل میكنند) در تولید آن دخالت داشته باشد كه خود از عوامل عصبی، هومورال و یا هورمونی ناشی میشود.
استئو آرتروپاتی هیپرتروفیك
استئو آرتروپاتی هیپرتروفیك عبارت است از تورم دردناك مفاصل و انتهاهای استخوان دراز كه بیشتر در مچهای دست و پا، زانوها و مفاصل متاكارپوفالانژین پیدا میشود و همراه با سینوویت مزمن و استئوپوروز و كلفت شدن بافتهای اطراف مفاصل و تشكیل استخوان تازه در زیر ضریع (Periosteum) است.
در رادیوگرافی استخوانهای مچها كلفت شدن ضریع به خوبی دیده میشود كه غالبا از دو لایه تشكیل یافته است. استئوآرتروپاتی هیپرتروفیك (كه به علت همراه بودن با برخی بیماریهای ریوی آن را استئوآرتروپاتی هیپرتروفیك ریوی مینامند) غالبا با هیپوكراتیسم (كلابینگ) انگشتان همراه است و تقریبا در همان بیماریهایی كه با عارضه مزبور همراهاند و از آنها یاد كردیم، مشاهده میشود. اما بیشتر از همه در سرطان برنش و نیز در فیبرم پرده جنب و هنگام وجود ضایعات چركدار در ریه دیده میشود.
ژینكوماستی
ژینكوماستی عبارت است از بزرگ شدن پستان مرد به علت هیپرتروفی بافت اپیتلیال پستان یك طرف یا هر دو طرف. این تغییر در موارد زیر ممكن است پیدا شود:
سرطان برنش، سیروز كبد، تیروتوكسیكوز، بیماری آدیسون، سندرم كوشینگ، تومرهای بیضه، سندرم كلاین فلتر و مصرف برخی داروها (از جمله استروژنها، آلداكتون و گاهی دیژیتال) و در آغاز درمان با همودیالیز. بهعلاوه هنگام بلوغ در پسران بهطور موقت و نیز در پیران ژینكوماستی به وجود میآید. در 30 تا 35 درصد مردان نرمال نیز دیده شده است. چگونگی ایجاد ژینكوماستی در بیماریها بهدرستی معلوم نیست.
علایم انسداد وریداجوف فوقانی
در اثر فشار بر وریداجوف فوقانی و یا شاخههای آن عبور خون از ناحیه مربوطه به طرف قلب مختل میشود و در نتیجه در اندامهای فوقانی و در سر و گردن خیز (ادم) بهوجود میآید و این نواحی برجسته میشوند و سیانوز (كبودی) پیدا میكنند. وریدهای سر و گردن و اندام فوقانی و نیمه بالای قفسه سینه متسع میشوند و وریدهای جانبی آشكار میگردند كه گاهی تا ناحیه شكم نیز ادامه مییابند.
جهت مسیر خون در این وریدها از بالا به پایین است زیرا خون باید از طریق پیوندهای موجود با وریدهای بیندندهای و شكم خود را به ورید اجوف تحتانی برساند. برای بررسی جهت جریان خون در ورید میتوان با دو انگشت قسمتی از مسیر یك ورید را خالی كرد و سپس یك انگشت را برداشت. اگر قسمت خالی شده به سرعت از خون پر شود، جریان خون در همان جهت است و اگر پر نشود باید امتحان را تكرار كرد و این بار انگشت دیگر را برداشت. قاعدتا خون در جهت مقابل سیر خواهد داشت. علت مهم انسداد ورید اجوف فوقانی سرطان برنش و متاستاز آن به غدد لنفی مجاور این ورید و یا فراگیری مستقیم آن به وسیله انتشار موضعی بافت سرطانی است.