به قلم : اعظم حاجی یوسفی
تحریریه زندگی آنلاین : مشکلات بیماران مبتلا به آلزایمر
در ادامه زندگی مستقل، زمانی که بیماری زوال عقل پیشرفت کند بیمار ممکن است، دچار مشکل و از اینکه بتواند به تنهایی زندگی کند شما را دچار تردید کند در ابتدا مبتلایان به بیماری زوال عقل بهطور ظاهری از عهدهی کارها بر میآیند و حتی در انجام آنها اصرار ورزیده و گاهی کمکهای شما را دخالت محسوب میکنند، بنابراین تشخیص اینکه چه زمانی و چگونه باید در امور بیماران مداخله کرد میتواند مشکل باشد.
به هر حال و به ناچار زندگی فرد دچار تغییراتی خواهد شد که برایش خوشایند نخواهد بود.
اولین قدم در تشخیص زمان ایجاد تغییرات در زندگی و استقلال فرد مبتلا، انجام یک ارزیابی است
این ارزیابی به شما خواهد گفت که شخص هنوز قادر به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را دیگر نمیتواند انجام دهد
بیشتر بخوانید:
عادت های روزانه ای که موجب تخریب مغز می شود
شاید دردناکترین فقدان این بیماران از دست دادن حافظه باشد، از دست رفتن حافظهی فرد به معنای از دست رفتن ارتباطات روزمره با دیگران و حتی با گذشتهاش میباشد، گذشتههای دور ممکن است مثل زمان حاضر به نظر آید بدون داشتن خاطره از امروز یا درک این که گذشته، گذشته است و آینده معنایی نمییابد درصورتیکه فقدانهای زیادی در زندگی فرد ایجاد شود، طبیعی است که فرد به آنچه که هنوز باقیمانده بیشتر وابسته گردد و حتی ممکن است به چنین تغییراتی با مقاومت و یا خشم پاسخ دهد علاوه بر این شخص ممکن است آگاهی کافی از اینکه چه اتفاقی میافتد را، نداشته باشد حتی در اوایل بیماری فرد ممکن است رویدادهای اخیر را به طور کامل فراموش کند.
اگر خاطرهای از سوزاندن غذا بر روی اجاقگاز یا داشتن تصادف اتومبیل نداشته باشد، ممکن است برای اینکه میتواند از خودش مراقبت کند یا اینکه هنوز راننده خوبی است اصرار ورزد.
در ادامه ممکن است فرد مجبور شود حتی شغلش را ترک کند، انطباق و سازگاری با ترک شغل ممکن است برای بیمار دردناک و گاهی تنشزا باشد اگر چنین اتفاقاتی رخ داد مشاوره با یک مددکار اجتماعی میتواند به شما کمک کند.
نکته مهم در این موضوع این است که حتماً آینده مالی بیمار را بررسی کنید، بازنشستگی و ترک شغل میتواند مشکلات خاصی ایجاد کند (افراد مبتلا به بیماری زوال عقل نیز باید همانند افراد مبتلا به بیماریهای دیگر از مزایای بازنشستگی و ازکارافتادگی بهرهمند شوند)
وقتی فرد، دیگر قادر به مدیریت امور مالیاش نمیباشد ممکن است نتواند مقدار موجودی حسابش را کنترل کرده یا آن را به طور مناسب استفاده کند، هنگامیکه بیمار دیگر قادر به مدیریت امور مالیاش نباشد این امکان وجود دارد که دیگران را به دزدی پولهایش متهم کند و زمانی که بیمار، دیگران را به دزدی متهم میکند میتواند مسئلهای ناراحتکننده باشد. اما در این مورد با او بحث نکنید چون ممکن است او را بیشتر مضطرب کنید.
برخی از خانوادهها معتقدند که دادن مقداری کمی پول به فرد فراموشکار میتواند، مؤثر باشد درصورتیکه اگر این پول را هم گم کند یا به کسی ببخشد، مقدار ناچیزی پول از دست رفته است. از سویی یک ویژگی اختصاصی بیماری زوال عقل این است که آنها قبل از اینکه فراموش کنند به پول احتیاج دارند، توانایی خرج کردن پول را از دست میدهند.
بیشتربخوانید:
بیماری آلزايمر از منظر روانشناختي
مشکلات حافظه و زوال عقل
رازهایی که باید بدانید تا آلزایمر نگیرید!
هنگامی که فرد دیگر نباید رانندگی کند
ممکن است زمانی برسد که شما تشخیص دهید که والدین شما یا همسرتان دیگر نمیتوانند رانندگی کنند درحالیکه ممکن است او مایل به ترک رانندگی نباشد برای اکثر رانندگان، رانندگی مهارتی است که آن را خیلی خوب یاد گرفتهاند و آن را به صورت خودکار انجام میدهند بیمار مبتلا هم ظاهراً میتواند رانندگی کند اما باید دقت شود رانندگی احتیاج به هماهنگی زیاد چشمها مغز و عضلات و همچنین توانایی حل سریع مشکلات ایجاد شده را دارد شخصی که به ظاهر هنوز رانندگی ایمنی دارد ممکن است توانایی عکسالعمل فوری را در مقابل مشکلاتی که در جاده رخ میدهد، از دست داده باشد.
گاهی اوقات رفتارهای بیمار در حین رانندگی شما را از وجود مشکلات آگاه میکند فرد ممکن است مسیرهای آشنا و همیشگی را گم کند. گم شدن میتواند باعث حواسپرتی راننده شده و در سرعت بروز واکنش مناسب، نیز تأثیر بگذارد گاهی اوقات فرد بسیار آهسته رانندگی میکند و نشانه این است که نسبت به مهارتهایی که دارد مطمئن نیست البته این بدان معنا نیست که هر راننده محتاطی بیمار است افراد سردرگم وقتی رانندگی میکنند ممکن است خشمگین یا عصبانی شوند و یا احساس کنند که رانندگان دیگر به دنبال آنها هستند و این مسئله بسیار خطرناک است اگر نگران رانندگی شخص هستید در همان ابتدای بروز مشکل بهتر است راجع به آن با زبان ساده و روان با او صحبت کنید، حتی اگر فرد از لحاظ شناختی آسیبدیده باشد، هنوز میتواند در مباحثی که به او مربوط میشود مشارکت داشته باشد.
دقت کنید: چگونگی شروع چنین مصاحبهای در واکنش وی بسیار مؤثر است افراد مبتلا به اختلالات مغزی گاهی اوقات کمتر توانایی پذیرش انتقاد را دارند، بنابراین بهتر است با مهارت و ظرافت راجع به این موضوع با او صحبت کنید.به عنوان مثال اگر به او بگویید: رانندگی تو وحشتناک است، گم میشوی و رانندگی ایمنی نداری، ممکن است این حس را به او بدهید که باید از خود دفاع کند و به همین دلیل با شما بحث میکند بهجای این رفتار بهتر است به او بگویید: شما یادتان میرود سر چراغ قرمز بایستید و امثالهم.
موارد زیر هم میتواند کمک کننده باشد:
امروز من رانندگی میکنم و شما میتوانید منظرهها را تماشا کنید.
به عنوان آخرین راه بعضی از خانوادهها مجبور میشوند اتومبیل را بفروشند و به بیمار میگویند که دیگر قابل تعمیر نمیباشد.
گاهی هم میتوانید ماشین را دستکاری کنید، آنگونه که حتی با هول دادن هم روشن نشود.
تغییر در شخصیت و یا عادتها را جدی بگیرید
دقت کنید آیا بیمار به طور غیر معمول و غیر منتظره بیتفاوت، منفی، بدبین، شکاک یا ترسو و محتاط شده است؟
آیا وقتیکه میدانید مشکلاتی دارد اصرار میکند که همه چیز خوب است؟
آیا شخص میتواند به تنهایی از خودش مراقبت و بهداشت فردیاش را رعایت کند؟
بعضی از افراد فراموشکار لباسهای کثیف میپوشند، حمام کردن را فراموش میکنند و یا دندانشان را مسواک نمیزنند و از خود غافل میشوند آیا او منزوی شده است؟
آیا مکالمات او روزبهروز مبهمتر و در حین مکالمه از این شاخه به آن شاخه میپرد؟
آیا مطالبش را تکرار و یا این که به نظر میآید چیزی را که میخواهد بگوید فراموش میکند؟
آیا دیگر کمتر به شما زنگ میزند یا برعکس بسیار زیاد و یا دیر وقت و در طول شب تماس میگیرد؟
آیا دست خطش تغییر کرده؟ غذایش را بهدرستی خورده و داروهایش را بهدرستی و مصرف میکند؟
شخص فراموشکار ممکن است چیزی نخورد یا فقط شیرینی بخورد حتی وقتیکه برایش غذا پخته باشید.
احتمال دارد دارویی را زیادی مصرف کند و یا فراموش کند داروهایش را خورده و این مسئله میتواند اختلال روانی او را بدتر کند و سلامت جسمیاش را به خطر اندازد آیا شخص فراموشکار میتواند اجاقگاز را خاموش، یا اینکه فراموش میکند و غذا را میسوزاند؟
اگر شک دارید که شخص گاز را خاموش کند، حتماً مداخله کنید.
بیمار به طور دائم از خانه بیرون رفته و سرگردان میشود؟ در این صورت ممکن است گم شود یا مورد سرقت و تجاوز قرار گیرد.
آیا شبهنگام در اطراف منزل سرگردان و دوستان و همسایگانش دائماً با شما تماس گرفته و در مورد رفتار یا امنیت او اظهار نگرانی میکنند؟ قرار ملاقاتها را فراموش کرده یا به دیدار خانوادهاش نمیآید؟
آیا به شما گزارشات مبهم از وقایع ناگوار مثل سانحه رانندگی میدهد یا زودهنگام دست از کار کشیده و یا بطور کلی بر سر کار حاضر نمیشود؟
آیا فرد میتواند خانه را تمیز و مرتب نگه دارد بدون اینکه دستبهکار خطرناکی بزند؟
به عنوان مثال فرد فراموشکار ممکن است در آشپزخانه یا حمام آب بریزد اما پاک کردن و شستن آن را از یاد ببرد و به همین دلیل ممکن است لیز خورده و کف زمین بیفتد.
گاهی اوقات فراموش میکند ظروفها را بشوید یا دستشویی را تمیز کند به عبارت دیگر اعمال غیربهداشتی انجام میدهد در صورتی که خانه به هم ریخته شود ممکن است پایش لغزیده و به زمین بیفتد، روزنامهها و کاغذهای باطله را روی هم ریخته و آنها را آتش بزند.
آیا خانه بوی ادرار میدهد؟ یا اینکه بیمار خود را گرم نگه میدارد؟
شخص فراموشکار گاهی خانهاش را بسیار سرد نگه میدارد یا لباس مناسب نمیپوشد و اگر نتواند خودش را گرم نگه دارد، ممکن است دمای بدنش بسیار پایین بیاید همچنین در درجه دمای بسیار بالا ممکن است، لباسهای بسیار گرم بپوشد و یا برای تهویه هوا در خانه را باز نکند.
آیا عملکرد وی حاکی از بدبینی و سوءظن غیرمنطقی است؟
چنین رفتاری او را در اجتماع به دردسر میاندازد گاهی اوقات بیمار به خاطر ترس و سوءظن با پلیس تماس میگیرد و همسایگانش را خشمگین میکند همچنین گاهی اوقات بیماران سالمند بازیچه دست نوجوانان قرار میگیرد.
آیا بهدرستی قضاوت میکند؟ بعضی بیماران قضاوت ضعیفی در مورد افرادی که به خانهشان دعوت میکنند، دارند و همین موضوع برای آنها خطرساز میشود وحتی ممکن است مورد سرقت آنها قرار بگیرند یا بدون دلیل به آنها پول بدهند و یا اعمال نامناسب دیگری انجام دهند چه کسی صورت حسابها را میپردازد؟
اغلب اولین نشانهای که اعضای خانواده در مورد وجود مشکل بیان میدارند، این است که آب یا گاز قطع میشود چون فرد فراموش کرده و قبضها را بپردازد، شاید هم به مأمور برق و گاز و اجازه ندهد کنتور را بخواند. ممکن است که دیگر به دفترچه حسابش رسیدگی نکرده و آداب و خرج کردنش نیز تغییر کند یا خانه بوی ادرار میدهد؟ این مسائل نشان دهنده آن است که فرد دیگر، به تنهایی قادر به ادارهی خود نیست و چنین علائمی هشدار میدهد که مشکلی به وجود آمده ولی ضرورتاً به معنای ابتلا فرد به بیماری زوال عقل نیست، بنابراین برای اطمینان لازم است، شخص را به نزد متخصص برده و ارزیابی کاملی از او به عمل آورده شود گاهی این تغییرات ممکن است نشانهی وجود شرایط علاجپذیر دیگری باشد.
هنگامی که فرد دیگر نمیتواند به تنهایی زندگی کند
در اینگونه مواقع وقتی مراقب تصمیم میگیرد که شخص را از جایی به جای دیگر انتقال بدهد و یا منزلش را عوض کند باعث بروز مشکلاتی خواهد شد بعضی از افراد به دلیل احساس امنیت میپذیرند که با دیگران زندگی کنند اما عدهای هم به خاطر از دست رفتن استقلالشان با این کار مخالفت میکنند اغلب بیماران مراحل مختلفی را از استقلال کامل تا زندگی با دیگران میگذرانند درصورتیکه مرحله گذر از استقلال و عدم وابستگی به صورت تدریجی امکانپذیر باشد، امکان این خواهد بود که زمان زندگی وی با دیگران به تعویق بیفتد برای مثال: در ابتدا کمک همسایهها ممکن است کافی باشد. سپس یکی از اعضای خانواده یا یک مراقب حرفهای باید بخشی از روز را با بیمار بگذراند. تعدادی از بیماران نیز ممکن است تنها برای گرفتن دارو یا غذا احتیاج به کمک کسی داشته باشند، اما اینگونه بیماران هم به نظارت دائمی نیاز دارند.