دوره و علایم بالینی
طول مدت دوره نهفتگی بیماری به نظر میرسد بستگی به طریقه اكتساب ویروس دارد. به دنبال عفونت از طریق گزش كنه دوره نهفتگی معمولا یك تا سه روز است كه حداكثر به 9 روز میرسد. دوره نهفتگی به دنبال تماس با خون یا بافتهای آلوده بهطور معمول 5 تا 6 روز و حداكثر زمان ثابتشده 12 روز است.
از آنجا كه گاهی گزش كنه دردناك نیست، تعیین دوره نهفتگی ممكن است غیرممكن باشد. میتوان برای بیماری دو مرحله پیش از خونریزی و مرحله هموراژیك در نظر گرفت. در فرم كلاسیك بیماری به طور ناگهانی با سردرد شدید، تب بالا، لرز ، میالژی شدید،تهوع، استفراغ، درد مفصلی و درد اپیگاستر آغاز میشود.
كونژونكتیویت، فلاشینگ خفیف صورت و نواحی فوقانی قفسه صدری، پرخونی فارنكس و پتشی كام نیز شایع است. تب بیمار ممكن است مداوم و نامنظم یا دومرحلهای باشد. گاهی تب پس از روز دوم برای مدت كوتاهی (حداكثر تا 2 روز) كمی كاهش مییابد. در عدهای از بیماران اسهال آبكی ایجاد میشود.
هیپوتانسیون خفیف نیز در این مرحله شایع است. ظرف چند روز بعد، بیمار تغییرات خلفی واضح پیدا كرده و ممكن است دچار گیجی یا حالات تهاجمی شود. پس از دو تا چهار روز حالت بیقراری ممكن است جای خود را به خوابآلودگی، افسردگی و سستی و ضعف داده و درد شكمی نیز در ربع فوقانی راست شكم لوكالیزه شده و در معاینه، كبد بزرگتر از حد معمول گردد و در نهایت بزرگی كبد و طحال در یكسوم بیماران دیده میشود.
سایر علاوم بالینی شامل تاكیكاردی، لنفادنوپاتی و راشهای پتشی هم در سطوح داخلی مخاطها مثل دهان و گلو و هم روی پوست است.
كمكم پتشی جای خود را به اكیموز و سایر پدیدههای هموراژیك مثل ملنا و هماچوری، خونریزی از بینی و لثهها میدهد. دوره قبل از خونریزی معمولا 1 تا 7 روز (بهطور متوسط 3 روز) طول میكشد و دوره هموراژیك 1 تا 10 روز (بهطور متوسط 4 روز) به طول میانجامد.
وقوع برادیكاردی، مبهم شدن صدای قلب و افت فشار خون میتواند منادی شروع مرحله هموراژیك باشد .خونریزیها ممكن است در طول خطوط خلفی زیر بغل، قسمت جلویی گودی ساعد، زیر پستانها (در زنان) و در محل تزریق دارو و یا بسته شدن فشارسنج بارزتر باشد. در عدهای از بیماران یرقان در هفته دوم بیماری ایجاد میشود.
درگیری شدید نورولوژیك و خونریزی مغزی، خونریزی ماسیو و آنمی غیرقابل جبران، ادم ریه و افوژیون پلورال و علایم درگیری كلیه كبد به نفع پروگتوز بدهستند و بیماران بدحال در تابلوی شوك و كلاپس قلبی- عروقی عموما ظرف هفته دوم بیماری میمیرند.
چنانچه بیمار از این مرحله جان سالم بدر ببرد ناگهان تب، خونریزی و علایم گوارشی خوب میشوند (روز نهم و دهم بیماری) و علایم عروقی (پرخونی، برادیكاردی، هیپوتانسیون) ظرف یك هفته بهبود مییابند. در دوران نقاهت كه معمولا 15 تا 20 روز از آغاز بیماری شروع میشود ممكن است بیمار دچار ریزش مو شود.
ممكن است نوروپاتی محیطی، خستگی دهان و ضعف عمومی، تعریق زیاد، سردرد و سرگیجه، مشكل تمركز و كماشتهایی تا مدتها باقی بماند ولی اكثر بیماران در طی 3 تا 6 هفته بعد از شروع بیماری و شاخصهای خونی و ادراری طبیعی خواهند داشت و به جز اینها معمولا یادگار مهمی ندارد.
در عدهای از بیماران بیماری تقریبا فاقد نشانههای بالینی بوده و یا سیر خفیفی دارد در این صورت فرد بیمار باخوندماغ همراه است و سریعا بهبود یافته و بیماری پایان مییابد ولی كلا موارد خیلی خفیف و یا فاقد خونریزی ناشایع هستند در این بیماران ممكن است بهطور گذرا، پان سیتوپنی نیز رخ دهد. در حاملگی بیماری شدیدتر و توام با ریسك بالای سقط جنین و مرگ و میر مادر است.
برخی محققان اختلاف (C.C.H.F)در كودكان را به نسبت بالغان با عدم وجود برادیكاردی، شكایت كمتر از دردهای پشت و لكوپنی كمتر مشخص ساختهاند.
ممكن است سهم موارد متوسط یا علایم بیماری كل موارد (C.C.H.F) در كودكان به نسبت بالغان بیشتر باشد زیرا در یك مطالعه در استان روستف شوروی سابق، از 16 مورد (C.C.H.F) در كودكان 3 تا 12 ساله، سیر بیماری فقط در 4 مورد شدید بوده، در حالی كه در 9 نفر سیر متوسط و در 3 نفر سیر خفیف مشاهده شد. دوره نقاهت به كندی پیش رفته و برخی از كودكان برای مدت 1 تا 2 سال تا حدی ناتوان بودند. همچنین احتمال دارد وقوع هپاتومگالی در كودكان نسبتا شایعتر باشد.
برای خواندن بخش اول- تب كریمه كنگو- اینجا كلیك كنید.