فرزانه باغجری؛ كارشناس ارشد روانشناسی
اضطراب فراگیر
داشتن حداقل 3 علامت از شش علامت زير به مدت 6 ماه، اختلال اضطراب منتشر را تایید میکند:
◀احساس بیقراري و تنش
◀خستگي
◀دشواري در تمركز
◀تحريك پذيري
◀گرفتگي عضلاني
◀اختلالات خواب
◀افزایش ضربان قلب
◀تعریق فراوان
◀مشکلات تنفسی
◀احساس وجود ورم در گلو یا گرهی در شکم
◀احساس ترس
افرادي كه مبتلا به سرطان هستند به طور شايع مخلوطي از نشانههای اضطراب و افسردگي را تجربه میكنند. اگر علايم گفته شده را دارا هستيم لازم است سریعاً پزشك و روانشناس خود را مطلع نماييم. تشویش و اضطراب را میتوان به روشهای دارویی و غیردارویی نیز تحت کنترل درآورد.
افسردگی اساسی
گاهی بیمار با دریافت تشخیص سرطان یا عود علایم، از نظر روانشناختی مشکلاتی مانند کاهش خلق، کاهش اشتها، افکار پوچگرایانه پیدا میکند که میتوان – با تایید تشخیص متخصص-آنها را معیارهای افسردگی ثانوی بر سرطان دانست. باید بدانیدکه افسردگی در روحیه فرد سرطانی تاثیرات نامطلوبی برجای میگذارد، تاجاییکه گاهی اولین گام در بیمار سرطانی درمان افسردگی . این بدان معناست که پیامدهای روانی به اندازه سرطان مهم هستند و باید درمان شوند.
علایم اختلال افسردگی
اختلال افسردگی در زندگی روزمره و عادی فرد تداخل ایجاد میکند و کیفیت زندگی او را را کاهش میدهد. مطالعات نشان داده است که درحدود 7/6 درصد از بزرگسالان بالای 18 سال دارای افسردگی هستند. نشانهها و علائم افسردگی به تشخیص این بیماری کمک میکنند:
احساس غم مداوم، اضطراب یااحساس پوچی
احساس ناامیدی
احساس گناه، بیارزشی و ناتوانی
احساس تحریکپذیری یا بیقراری
فقدان علاقه به فعالیت ویا سرگرمیهای لذتبخش
احساس خستگی مداوم
مشکل درتمرکز، یادآوری جزئیات و یا تصمیمگیری
اشکال در به خواب رفتن و یا بسیار خوابیدن (بیخوابی یا خواب در تمام اوقات)
پرخوری یا فقدان اشتها
افکار مرگ و خودکشی و یا اقدام به خودکشی
دردهای مداوم، سردرد، دل درد یا مشکلات گوارشی که به آسانی درمان نمیشوند.
رابطه افسردگی و سرطان
افسردگی به طور مستقیم با سرطان در ارتباط نیست و هیچ مطالعهای مبنی بر اینکه یکی از علتهای بیماری سرطان است وجود ندارد. اما یافتهها نشان میدهند که ممکن است با دریافت تشخیص سرطان احساس اضطراب شدید، خشم، غم و یا هیجانات قوی دیگر، ثانوی بر بیماری ظهور یابند که فرد را مستعد افسردگی سازند. این احساسات اگرچه در طول زمان کاهش مییابند، اما ممکن است منجر به ایجاد افسردگی اساسی (Major Depression) شوند. میزان اثرگذاری افسردگی اساسی یا ادواری بر بیماری سرطان خون بسیار بیش از آن چیزی است که ما تصور میکنیم. افسردگی نه تنها بر عملکرد مغز و افکار و رفتار بلکه بر کل بدن تاثیر گذاشته و افت فعالیت سیستم ایمنی بیمار و کندی روند بهبودی بیمار مبتلا را سبب میشود؛ بلکه در طول دوره درمان، با بیتفاوتی یا بیتوجهی بیمار به درمان خود، دنبال نکردن دستورات تیم پزشکی، گوشه نشینی و بیرغبتی به فعالیتهای لذتبخش، جویانکردن حمایتهای اجتماعی و معنوی و نتیجتاً تلاش نکردن برای بهبودی، اثربخشی روند درمان را کاهش میدهد.
روشهای درمان افسردگی در بیماران مبتلا به سرطان
درمان افسردگی میتواند به روند بهبودی و سلامت کلی فرد کمک کند. معمولا دوره درمان افسردگی زمانبر است اما درمانها غالبا موثر هستند. مراجعه به یک روانشناس یا مشاور که در زمینه روانشناسی سرطان آموزش دیده است تا حد زیادی در بهبود و دگرگونی شرایط کمک کننده خواهد بود. روانشناس به یکی از شیوههای شناختی-رفتاری، آموزشی، گروه درمانی یا ارجاع به روانپزشک، مشکلات عاطفی- روانی بیمار را کاهش خواهد داد.
درمانشناختی– رفتاری
درمانشناختی میکوشد نگرش و افکارمنفی و رفتارهای خودکاری که ممکن است در روند افسردگی سهیم باشند را شناسایی و اصلاح کند. علاوه بر این به بیمار آموخته میشود بر افکار مزاحم و چموش ذهن خود غلبه کند و بر موقعیتهایی که قبلا آنها را حل نشدنی میانگاشتهاست فایق آید. درمانگر شناختی فعالانه بیمار را در جهت تجدید سازمان افکار واعمالش هدایت میکند.
آموزش روانشناختی
در اینگونه درمانها روانشناس میکوشد روشهای مدیریت استرس، مدیریت هیجان، تکنیکهای حل مسئله و.. را آموزش دهد تا بیمار بتواند در طول دوره بیماری، استرسهای خود را به شیوه مناسب کاهش داده و مسایل و مشکلات روزمرهی چالشزای خود را مدیریت کنید. هدف آن است که بیمار با یادگیری تکنیکهای خاص مدیریت هیجانات خود، علائم افسردگیاش را کاهش داده و به بهبودی خود کمک شایانیکند.
گروه درمانی
بیمار دارای علایم افسردگی میتواند با پیوستن به گروههای حمایتی و درمانی که زیرنظر یک متخصص یا رواندرمانگر برگزار میگردد، چالشهاومشکلات شخصی خودرابه اشتراک گذارد، از دارندگان این مشکل و راههای غلبهی آنها بر بیماری مطلع گردد و با راهنماییهایی که در گروه صورت میگیرد از وضعیت روانی بهتری برخوردار شود. گروههای مبتنی بر تجارب بیماری سرطان از بهترین انواع گروهیست که میتواند به بهبود شرایط بیماران کمک کند.
دارو درمانی
درمان دارویی یکی ازروشهای موثر در کاهش علائم افسردگی شدیداست. روانشناس پس از ارزیابی علایم، زمان و شدت آنها، در مواردی بیماررابه روانپزشک ارجاع خواهد داد . داروها معمولا نیاز به استفاده بیش از یک ماه برای تاثیرگذاری بر روند و میزان افسردگی دارند لذا اگر علائم افسردگی به سرعت برطرف نشد لازم است بیمار به مصرف دارو ادامه دهد. ممکن است استفاده ابتدایی از داروهای اعصاب عوارضی در بر داشته باشد ولی پس از تاثیرگذاری بر سیستم عصبی کم کم عوارض جانبی آنها از بین خواهد رفت.