Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 8 آذر 1403 - 03:58

17
فروردین
مداخله زودرس در ضایعات مغزی (2)

مداخله زودرس در ضایعات مغزی (2)

برای تعیین وضعیت تونیسیته اندام فوقانی به خصوص سرو گردن معاینه انجام می‌شود.

 

بنابراین احتمالا دلیل ایجاد این جواب نامتقارن بدین سبب است که با رسیدن سیگنال قوی (از طریق وستیبولار) از دو طریق گیرنده‌های عمقی گردن و لابیرنتی بلافاصله به‌طور نامتقارن دو جز جداگانه مسیر حرکتی رتیکولواسپاینال فعال می‌شوند.

در صورتی که در حالت طبیعی همین سیگنال از طریق دو مسیر فوقانی به هسته وستیبولار و از طریق دو مسیر فوقانی به هسته وستیبولار می‌رسد و از طریق هسته‌های وستیبولار به تشکیلات مشبک می‌رود ولی به هیچ وجه با رسیدن این سیگنال در شرایط نوزاد طبیعی مسیر رتیکولواسپاینال وارد عمل نمی‌شود و درنتیجه با چرخش سرو گردن به یک طرف حرکتی در اندام صورت نمی‌پذیرد چون سیگنال‌های رسیده به تشکیلات مشبک، به وسیله مسیر هرمی کنترل و مهار می‌شود.

رفلکس Grasping

با چگونگی انجام این رفلکس می‌توانیم به ضایعات ناحیه فرونتال مشکوک شویم. دلیل انجام این رفلکس در سن بالاتر از حد طبیعی این است که انگشتان دست زمانی به‌طور کاملا انفرادی اما هماهنگ عمل خواهند کرد که ناحیه اصلی حرکتی کورتکس مغز یعنی منطقه چهار برودمن بتواند عملکرد خود را روی انگشتان اعمال نماید، در غیر این صورت اگر ضایعه‌ای در ناحیه فرونتال باشد انگشتان به‌طور انفرادی دارای عملکرد خاص خود از طریق ناحیه اصلی حرکتی قشر مغز نخواهند بود.

پس اگر جسمی با کف دست نوزاد ضایعه دیده تماس پیدا کند به‌طور ناخودآگاه تمام انگشتان او مشت می‌شوند. نجام این رفلکس در کودکان بالاتر از سن چهارماهگی نشان‌هنده این است که قسمت منطقه ابتدایی حرکتی هنوز کامل نشده است.

رفلکس  Landau

کودک را در حالت Prone به‌طور معلق روی دست می‌گیریم به‌طوری که شکم او روی کف دست فرد معاینه‌کننده قرار بگیرد. معمولا در شرایطی که از نظر تکامل سیستم و ستیبولار به حدی نرسیده باشد که بتواند سر و گردن را نگه دارد.

کودک در این حالت به شکل U واژگون قرار می‌گیرد و در صورتی که کودک هیپوتون باشد، با بالا رفتن سن کودک چون سیگنال‌هایی که از طریق لابیرنتی می‌رسد، به حدی قوی نمی‌شود که باعث تحریک کامل نرون‌های وستیبولار شود. در همین شکل U واژگون به تنهایی باقی می‌ماند.

رفلکس Air-sitting

برای تعیین وضعیت تونیسیته اندام فوقانی به خصوص سرو گردن معاینه انجام می‌شود. چگونگی انجام آن نیز بدین طریق است که نوزاد را طوری روی دست‌های خود می‌نشانیم که انگشت شصت معاینه‌کننده در ناحیه اینگوینال نوزاد قرار گیرد. چهار انگشت دیگر معاینه‌کننده نیز زیر عضلات سرین نوزاد قرار گیرد به این ترتیب نوزاد را کاملا روی کف دو دست خود می‌نشانیم.

در این حال اگر نوزاد هیپوتون باشد سر و گردن و تنه به حالت Flexion  به جلو متمایل می‌شود در صورتی كه وضعیت تونیسیته سر و گردن و تنه نرمال باشد، نوزاد خود را به حالت نشسته قائم روی دست معاینه‌کننده نگه می‌دارد و در صورت وجود ضایعات اکستراپیرامیدال نوزاد خود را به حالت اوپیستوتونوس روی دست معاینه‌کننده قرار خواهد داد.

بدین ترتیب با انجام هر یک از این رفلکس‌ها می‌توانیم به ضایعات نخاعی تا سطح کورتکس مغز مشکوک شویم که این امر به دانش و تجربه پزشک معالج و استنباط صحیح او از رفلکس‌های اولیه بستگی دارد. یک رفلکس به ندرت می‌تواند به‌طور مشخص نشان‌دهنده ضایعه خاصی باشد، بلکه رفلکس‌ها در مجموع ما را به سمت شک در وجود ضایعه هدایت می‌نماید.

 

 

 

برای خواندن بخش اول- مداخله زودرس در ضایعات مغزی- اینجا كلیك كنید.

 

برچسب ها: وستیبولار، رفلکس Grasping، ناحیه فرونتال، رفلکس Landau، رفلکس Air-sitting، وضعیت تونیسیته تعداد بازديد: 883 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد اين مقاله چيست؟

فیلم روز
تصویر روز