تحریریه پزشك امروز
(همه والدین دنبال آن هستند كه چطور میتوانند كودك باهوشتر داشته باشند؟ چه زمانی بهترین زمان رسیدگی به كودك تلقی میشود و چه كاری برای كودكشان بنمایند كه در زندگی موفق شوند؟زیر سن سه سالگی سنی است كه مرتبا وضعیت ارتباطی كودك افزایش پیدا میكند و سیستمهای عصبی در حال تكامل است، به همین دلیل در این زمان از تعیین تست هوش كه تقریبا عدد ثابتی میدانند صحبت نمی كنند، این زمان بخصوص سال اول زندگی بهترین زمان رشد عصبی كودك است به طوری كه اگر كودك از توجه والدین و اطرافیان برخوردار باشد، در آینده، كودك موفقی خواهد شد.
همان طور كه قبلا گفتیم منوآمینها در این شرایط در متعادلترین حالت ترشح میشوند، این منوآمینها علاوه بر اهمیت خود در وضعیت رفتاری و حركتی او نقش بسیار مهمی در تكامل عصبی كودكان (Neurdevelopment) دارند و باعث تكامل مغز با ساخت و ساز اعصاب (Neuroplasticity)، و دوباره باز سازمان دهی آن (Reorganization) میگردند.
از این فرایندها در توانبخشی با دو دیدگاه درمانی استفاده میشود، یكی بوسیله بكارگیری دستگاه تحریكات مغناطیسی بنام دستگاه Transcranial magnetic stimulation و دیگری روشی است بنام Ci thrapy ، یا محدودسازی طرف سالم و بكارگیری اجباری طرف ناسالم كه در حال حاضر در درمان تنبلی چشم به كار گرفته میشود و دید چشم طبیعی محدود میشود تا چشم تنبل مجبور به اصلاح دید شود. این دو روش توانسته است امكان ساختار سازی و تغییر در ساختمان سیستم عصبی را با هدف توانبخشی به انجام برساند.
استراتژی جدید توانبخشی كودكان و ضایعه مغزی بزرگسالان، در كتاب Plastic in the Human Nervous System (چگونگی بازسازی مغز كه بوسیله دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه CamBridge، آلمان و آمریكا) تدوین شده و از سندیت بالایی برخوردار است. این استراتژی بر پایه از دست ندادن زمان اولیه (Critical period) میباشد تا امكان Neuroplasticity بوسیله توانبخشی در بهترین زمان و اولین فرصت فراهم گردد.
درست است كه امكان Neuroplasticitدر مغز بعد از دهه 90 در مورد انسان مطرح گردید، ولی متاسفانه هنوز در توانبخشی بطور گسترده از فوائد این علم جدید، بهره زیادی نبردهایم شاید بدین سبب باشد، كه بكارگیری این روش احتیاج به دانش Neuroscience دارد، و لازم است در جریان تازههای دانش علوم اعصاب قرار بگیریم.
در اصل علوم اعصاب بشدت علم دینامیكی است و هر روز تازههای قابل توجهی در این وادی كشف میگردد، مثلا: اهمیت بازپروری، رسپتورهای استوانهای چشمی و یا اهمیت سیستم بویایی و فراگیری بسیار وسیع گیرندههای لمسی یافتههایی است كه توجه به آن و اهمیت دادن به این گیرندهها و اهمیت بین آنها، جدیدا پرداخته شده و برای بكارگیری این گیرندهها علوم جدیدی مطرح گردید. مثل ماساژ درمانی، اهمیت بو درمانی(Armothrapy) و بالاخره اهمیت پرداختن به رسپتورهای مختلف چشمی در سنین گوناگون. با وجودی كه دانش و شناخت این رسپتورها قدیمی است ولی پرداختن به اهمیت اینها جدید میباشد و از طرف دیگر فراگیری توانبخشی از نظر فراگیری تكنیكی هم علم است و هم هنر، ظرافتهای خاصی در آن نهفته است كه از نظر اجرا، آنقدرها مثل علوم اعصاب تحول پذیر نمیباشد و دتیامیك نیست، ولی فراگیری و كسب این هنر و علم وقتگیر است.
برای انجام توانبخشی در سنین پایین، توجه به این نكته مهم است كه بدانیم پتانسیل طبیعی مغز بخصوص ساقه مغز برای Neuroplasticityوجود دارد و چگونگی عمل توانبخشی او روی كودك تاثیر مثبت و منفی واضحی را در آینده او خواهد داشت. سلولهای عصبی در ماه اول بصورت نقطهای و در 24 ماهگی به یك رشته ارتباطات تو در تو تبدیل میگردد، بخصوص این فرایند در ساقه مغز و بویژه در مركز ساقه مغز كه ارتباطات تورینهای را برقرار میكنند دیده میشود. این قسمت در رفتار چگونگی گفتار (به وسیله تكامل اعصاب دوازده گانه) سیستم اعصاب خودكار و بالاخره اعمال و رفتار اولیه نقش بسیار مهمی دارد. بنابراین اعمال و رفتار درمانی عجولانه و نابخردانه انجام شود ممكن است فرایندهای منفی در آینده برای فرد داشته باشد، برای اینكه هم سیگنال مثبت تاثیرNeuroplasticity دارد و هم سیگنال منفی كه باعث فرایند واسطه شیمیایی و Neuroplasticity خواهد شد.