تحریریه دنیای سلامت
گاهی اوقات انواع صداها و زنگهای گوشخراش برای بیدار كردن كسی كه خواب سنگینی دارد، كافی نیست! شاید شما هم جزء این دسته افراد بوده و هر روز صبح برای بیدار شدن از خواب دردسر داشته باشید. شاید هم برای فرار از این مسأله برنامه زندگی خود را طوری ترتیب دادهاید كه مجبور نباشید صبح زود از خواب بیدار شوید! ولی به هر حال همیشه، همهچیز تحت كنترل نخواهد بود و گاه ممكن است علیرغم تمام برنامهریزیها، مجبور شوید صبح زود از خواب بیدار شوید؛
بنابراین بهتر است علت این رخوت و سنگینی برای بیدار شدن را بیابید.
سن بلوغ و مرحله نوجوانی و جوانی
دوران بلوغ همواره با تغییر و تحولات بسیار در هورمونهای بدن همراه است. نیاز نوجوانان به خواب بیش از افراد دیگر بوده و لازم است از 24 ساعت شبانهروز، حداقل 10 ساعت بخوابند. در این دوران فرد شبها دیرتر از سایر افراد خانوادهاش به خواب میرود و از طرفی فردا ساعت 8 صبح باید سر كلاس درس حاضر باشد كه نتیجه آن محرومیت شدید از خواب، چاقی، كاهش سطح یادگیری، عدم تمركز و توجه كافی به دروس، خصوصا در زنگ اول و ... است.
آیا در نظامهای آموزشی سراسر دنیا كسی به این مساله اهمیت میدهد و كلاسهای درسی دو ساعت دیرتر تشكیل میشود؟ آیا نوجوان و جوان سعی میكند كمخوابیاش را به نحوی جبران كند؟
خواب سنگین و خوابگردی
خواب سنگین در واقع چیزی شبیه حالت كماست و بیدار كردن كسی كه خواب سنگین دارد، از سختترین كارهای دنیا میباشد، دراین میان اگر یك مسأله اضطراری هم پیش آید، واقعا شرایط بدی ایجاد میشود. یكی از علل خواب سنگین تولید و ترشح هورمون رشد در بدن است. این هورمون برای شكلگیری حافظه ضروری است. در بدن نوجوانان این هورمون بیش از دیگران تولید میشود، پس جای تعجب نیست كه برای بیدار شدن از خواب همیشه مشكل دارند.
راه رفتن در خواب یكی از اختلالات مربوط به خواب است كه با قدم زدن در حالت خواب بروز میكند و طی آن فرد بدون اینكه هوشیار باشد و بداند چه كاری انجام میدهد، شروع به انجام كارهای خود (مثل غذا خوردن، حرف زدن، راه رفتن و ...) میكند. خوابگردی از كودكی شروع میشود و ممكن است تا بزرگسالی نیز ادامه یابد. این اختلال میتواند در اثر بینظمی خواب، بیماری و تب بالا، پر بودن مثانه، خوابیدن در محیطهای شلوغ، خواب ناكافی و مصرف برخی داروها ایجاد شود.
حالت خوابآلودگی یا حمله خواب
برخی از افراد به ناگاه سر خود را زمین میگذارند و در یك آن به خواب میروند. این حرف نه دروغ است، نه شوخی و كاملا حقیقت دارد. افرادی كه دچار این حالت میشوند، برایشان فرقی نمیكند كه در یك اتاق خلوت باشند و یا در میان انبوهی از جمعیت. این افراد دچار «جمود خلسهای» یا سخت شدن عضلات نمیشوند، بلكه خیلی ناگهانی دچار خیالات و اوهام شده، سرشان را روی زمین میگذارند و به خواب میروند و نبود محرك انتقال دهنده عصبی (اركسین) باعث میشود كه بسیار سخت از خواب بیدار شوند.
كارگران شیفتی
بدن انسان به گونهای ساخته شده است كه شبها به خواب برود و در طول روز فعالیت داشته باشد؛ اما این مساله در مورد كارگران شیفتی صادق نیست. 25 درصد از جمعیت كل كارگران جهان را این افراد تشكیل میدهند. مشكل اصلی آنها روزهای اول هفته اوج میگیرد؛ چرا كه در طول یك هفته ساعت بدنشان با نوع خواب آنها تنظیم میشود،
ما تعطیلی آخر هفته همه چیز را خراب میكند. این افراد معمولا در معرض بیماریهای قلبی، سكته، چاقی و انواع تومورها هستند. برطرف كردن محرومیت شدید از خواب، با تغییر هر شیفت، تقریبا غیر ممكن است.
اختلالات دو قطبی
در گذشته، افسردگی حاد و كشنده را به كمخوابی شدید ربط میدادند. افرادی كه دچار افسردگی حاد هستند (خصوصا از نوع گردشی)، ساعت خواب بسیار نامنظمی دارند. این افراد یك روز 18 ساعت میخوابند و روز دیگر حتی 3 ساعت هم نمیخوابند. آنها وقتی كه به خواب طولانی میروند، بیدار شدنشان كار سختی است...
برای خواندن بخش دوم - وقتی خواب خیلی میچسبه - اینجا کلیک کنید.