صبا شادور
حمایت دولت از تئاتر باید صدرصد و تضمینی باشد
مریم کاظمی این روزها مشغول تمرین نمایشی برای بزرگسالان است. او با راهاندازی تئاتر مستقل به ویژه برای اهالی تئاتر جایگاه خود را تثبیت کرده و هنرمندان را برای تداوم تئاتر مستقل گرد آوری کرده است.
گروه تئاتر مستقل توسط مریم کاظمی در سالهای اولیه دهه هشتاد پایه گذاری شد. انتخاب نام "مستقل" ابتدا به دلیل اجرایی کاملاً مستقل از "گروه تئاتر بازی" در سال 1381 بوده است.
کاظمی از بدو تأسیس "گروه تئاتر بازی" در سال 1368 عضو اصلی گروه بوده و به مدت یازده سال همکاری مشترک و پرباری داشته و در بیشتر اجراهای گروه در این مدت شرکت داشته است.
پروسه استقلال نخستین بار از سال 1379 با اجرای نمایش "در برج عقرب" در جشنواره بین المللی عروسکی عملی شد. نمایش فوق تحت عنوان گروه خیال به کارگردانی مریم کاظمیو با همکاری اعضای گروه بازی اجرا و تقدیر شد.
بعدها گروه تئاتر خیال به گروه تئاتر مستقل تغییر نام داد واتفاقاتی که در بدنه مدیریت تئاتر کشور رخ داد او من را به این نتیجه رساند چه نام درستی برای گروهی انتخاب کرده که هدف آن دسته بندی و طرفداری از موضع گیریهای غلط و درست مدیران اجرایی کشور نیست؛ تنها به دنبال تمرین مستمر نمایش و تلاش برای ایجاد امکان اجرا در شرایط سالم برخی از نگرانیها است.
کاظمی معتقد است که باید نوجوانها به دنبال علاقهشان باشند و اگر استعداد خود را در کلاسهای بازیگری ببینند، قطعاً این راه را ادامه خواهند داد.
کاظمی کارگردان و سرپرست گروه تئاتر مستقل که تاکنون آثاری در زمینه تئاتر کودک و بزرگسال روی صحنه برده معتقد است، در رزومه گروه ما، جدا از نمایشهای اجراشده برای کودکان و نوجوانان، آثاری برای بزرگسالان وجود دارد که با شیوه اجرایی گروه تئاتر مستقل روی صحنه رفتهاند.
کار در زمینه کودک و نوجوان موقعیت و فرصت مناسبی برای من بود که نوع نگاهم به دنیای نمایش تغییر کند و نمیتوانم تأثیر آن را نادیده بگیرم. به این صورت که فکر میکنم اگر همه ما کودک درونمان را زنده نگهداریم، دنیا زیباتر خواهد شد.
در همین باره با مریم کاظمیبازیگر، نویسنده و کارگردان نمایشهای تئاتر به گفت و گو نشستهایم که در زیر میخوانیم:
شما بانی تئاتر مستقل هستید. آیا تئاتر مستقل به جایگاهی که شما به عنوان یک کارگردان تئاتر از آن در ذهن داشتید، رسیده است؟
تشکیل یک گروه آسان است مثل تشکیل نطفه یک بچه یا کاشتن یک دانه. ولی نگهداری، بالندگی، تحمل و انتظار ومراقبت باید تا نطفه زنده بماند و بزرگ شودوشاخ و برگ بگیرد.
هدفها آرمانها و چشمداشتها در طول مسیر میرسند و خود را نشان میدهند. هدف اولیه رنگ عوض میکند.
آنقدر مراقبت از این کودک سخت است که اگر از روز اول همه میدانستند زیر بار مسئولیتی که روزبروز سختتر هم میشود نمیرفتند.
وقتی قدم در راهی میگذارید، کم کم شناخت پیدا میکنید و اگر با وجود مشکلات هنوز هم علاقمند بودید مقدمات آن را طی کردهاید و با هر رویداد جدید، هدف جدیدی مییابید و راه جدیدی پیدا میکنید که برای تربیت و بالندگی کودکتان لازم است.
جایگاه گروه تئاتر مستقل، در طول بیش از ده سال کوشش شکل گرفته، شاخ و برگ یافته و دورنمای جدیدی پیدا کرده است، چگونه تماشاچیان خودمان را داشته باشیم و ادامه دهیم.
اگر معنای رسیدن به انتظارات، رسیدن به انتهای راه باشد، باید بگویم ما هنوز به چیزی نرسیدهایم که متوقف شویم. راه ادامه دارد و بزرگترین خوشحالی ما بودن در مسیر درست است. مقصد هرچه دورتر بهتر.
آنقدر مراقبت از این کودک سخت است که اگر از روز اول همه میدانستند زیر بار مسئولیتی که روزبروز سختتر هم میشود نمیرفتند.
شنیده بودیم در دورهای از فاصله گرفتن گروههای نمایشی از حمایت دولت گفته بودید.. هنوز هم این عدم اعتماد میان تئاتر و حمایت دولت برای کمک مالی به هنر نمایش مشهود است؟
حمایت دولت از تئاتر باید صددرصد، حتمی و کامل باشد. در غیراینصورت هنر تئاتر فرمایشی، فرمالیته و سطحی میگردد.
متاسفانه روز به روز حمایتهای دولتی کمرنگتر میشود، در طبقه بندی بودجه سالانه هنری بخصوص نمایشی معمولاً برای اجراها کمترین سهم کنار گذاشته میشود و هرسال برنامه جدیدی جدا از برنامههای اجرای نمایشها به ردیف رویدادهای هزینه دار اضافه میشود.
مثل سمینارها و جشنوارههای جدید که کارکرد آماری دارد و تاثیری در کیفیت رویدادهای هنری نمیگذارد. خطر بسیاربزرگی دنیای نمایشی ما را تهدید میکند، رهاکردن گروهها به حال خودشان و دست و پا زدن در استخر کم آب تأمین هزینههای تولید نمایشها، غرور هنری افراد را به باد میدهد و قول و حرفها بیحساب و کتاب میشود، بغضها در گلو میماند و همه آه میکشند.
از جماعتی که آه میکشند چه برمیآید. و باز این همه ماجرا نیست. نیرویی از زیر بنا ذره ذره شکل میگیرد و بزرگ میشود و خودش را میخورد و از بین میبرد.
مدیران دولتی برای حفظ تئاتر هم که شده باید مراقب تصمیمها، برنامه ریزیها، مشاوران نادان و گزارش عملکردها باشند.
تئاتر کودک و نوجوان چقدر در این چند سال با برگزاری کلاسها و ورک شاپها پیشرفت داشته است؟
تئاتر کودک و نوجوان گسترش پیدا کرده، تعداد افرادی که تمایل دارند در این زمینه کارکنند طیف وسیعی را دربرمیگیرد.
هنوز هم فعالیت در این حوزه آسانتر و سهل الورود است. بحران شغلی ناسالم فرصت یادگیری و بازآموزی را از آدمها میگیرد.
سرعت تولید به مصرف و رسیدن به درآمد بیش از سرعت زمان گذاشتن برای آموزش است. آموزشها هم برای کسب درآمد است.
کلاسها و کارگاهها خیلی میتوانست تأثیر داشته باشد ولی به دلیل زیرساختهای اشتباه، حرکت کندی دارد.
سالها باید بگذرد تا تغییری در نگرش؛ سلیقه، و انتخاب درست حرفه پیش بیاید. پیروزی زمانی است که فعالیت در تئاتر کودک و نوجوان افتخارتلقی شود نه آسانسور ورود به سالن تئاتر بزرگسال.
اگر کسانی که دراین زمینه کارمیکنند تئاتر را درست بشناسند، در ارزشیابی هنری تفاوتی بین مخاطب قائل نمیشوند.
نمایش نمایش است و تنها معیار واقعی تشخیص، نقطه دید و نگرش هنرمند است نه کار برای کودکان یا بزرگسالان.
در مورد کارهای اخیرتان در تئاتر بگویید؟
برای امسال اجرای نمایشنامهای شناخته شده از یکی از نویسندگان صاحب نام جهان را روی صحنه خواهیم برد. این نمایشنامه را شخصاً دوباره ترجمه کردهام و با همراهی بازیگران گروه تئاتر مستقل و تعدادی از بازیگران شناخته شده تئاتر تمرینهای آن آغاز شده است.
نمایشی که در حال حاضر مشغول تمرین آن هستیم یک اثر موزیکال و کمدی است که مطابق شیوه اجرایی ما و هدف گروه برای ایجاد فضایی مفرح و شاد و درعین حال با رعایت اسلوب جدی نمایشهای کمدی از این دست؛ برای اجرا آماده میشود.
و در پایان؟
دوست دارم، بیشتر در حوزه کودک و نوجوان فعالیت کنم و یکی دیگر از دلایل این کلاسها محک زدن خودم است.
میخواهم بدانم که چقدر با کودکان میتوانم، ارتباط برقرار کنم و ارتباطم با آنها را از طریق حسی و عملی از دست ندهم، خصوصاً که درباره کودکان مطالعات تجربی بسیاری داشتم تا به آنها نزدیکتر شوم.
میخواهم بدانم به لحاظ تربیتی چه تغییراتی کردهاند و خواستههایشان چقدر تغییر کرده است.