در گفتگو با دکترمحمود خدادوست مطرح شد؛
داروخانه های طبیعی ضرورت امروز داروی کشور
گرایش مردم به داروهای طبیعی بیشتر شده است
گفتگو: مهناز خدادوست
این روزها خبرهای زیادی در مورد پلمپ عطاری های غیرمجاز شنیده می شود، اما اتفاقاتی از این دست نباید به حساب صنف عطارها گذاشته شود، چراکه عطاری های خوشنام بسیاری در سراسر کشور وجود دارند که دانش وتجربه بالایی درحوزه گیاهان دارویی دارند وتابع ضوابط صنفی فعالیت می کنند.
در این بین یک نکته حائز اهمیت است، اینکه صرف عطاری ها پاسخگوی گرایش روزافزون مردم به داروهای گیاهی نبوده و نیاز به یک مرجع دیگر برای تولیت طب سنتی و عرضه داروهای گیاهی حس می شود. چیزی که دکترمحمود خدادوست آن را داروخانه های طبیعی می نامد و بر ضرورت ایجاد هر چه سریعتر آن تاکید دارد. به گفته وی، آیین نامه تاسیس این داروخانه ها ابلاغ شده و سازمان غذا و دارو در حال تدوین ضوابط اجرایی آن است و به زودی اجرا خواهد شد.
این فعال عرصه داروهای گیاهی، ایجاد انگیزه در داروسازان جوان برای گرفتن امتیاز داروخانه، و تاثیر بسیار زیاد در ترویج فرهنگ استفاده از داروهای گیاهی و سهولت دسترسی ایمن به آنها را از مهمترین اهداف تاسیس داروخانه های طبیعی می داند. در ادامه گفتگوی «ماهنامه دنیای سلامت» با دکتر محمود خدادوست مشاور وزیر و مدیر کل دفتر طب سنتی ایرانی- اسلامی را می خوانید.
هدف از تاسیس داروخانه های گیاهی چیست؟
از سال 1978 استفاده از طب سنتی و مكمل در نظام سلامت مورد توجه سازمان جهانی بهداشت قرار گرفت. براساس بررسیهایی كه انجام دادند به این نتیجه رسیدند كه ترویج و توسعه طب سنتی و استفاده از آن در نظام سلامت به نفع ارتقای سلامت مردم و به اقتصاد سلامت است.
جالب اینجاست كه سازمان جهانی بهداشت سه دلیل عمده را برای ترویج و توسعه طب سنتی مورد تاكید قرار می دهد، یكی از دلایل مهم این است که طب سنتی در هر كشوری ریشه در باور و فرهنگ مردم دارد و طبیعتاً هر چیزی كه در باور و فرهنگ مردم ریشه داشته باشد قابلیت پذیرش بیشتر و هم ضریب نفوذ بالایی دارد.
بنابراین سازمان جهانی بهداشت توصیه میكند كه كشورها از این ظرفیت نفوذ بالای طب سنتی در فرهنگ خودشان برای ارتقای سلامت استفاده كنند. هر عقل سلیمی هم حكم میكند كه افراد از هر ظرفیت معقول و تأیید شدهای استفاده كنند.
نكته دومی كه سازمان جهانی بهداشت مورد تاکید قرار می دهد، بحث كل نگر بودن طبهای سنتی است.
ما در طب رایج توفیقهای بسیار گران سنگی در بحث ارتقای سلامت و درمان بیماری داشتیم و داریم. طبیعتاً عقل سلیم هم حكم میكند كه از ظرفیت طب رایج باید در حد اعلا و از تمامی تكنولوژی روز دنیا استفاده كنیم اما نكته این است كه در طب رایج ما كاملاً جزء نگر هستیم و تمامی پیشرفتها در سطح سلول و مولكول است.
این خوب است و توانمندیهایی را ایجاد میكند؛ از این توانمندی باید استفاده كرد اما نگاه از پنجرهای دیگر و از یك زاویه دیگر به انسان باعث میشود كه ظرفیت جدیدی را برای تأمین سلامتی ایجاد كنند كه در طبهای سنتی این نگاه وجود دارد.
نگاه كل نگر یعنی چه؟ یعنی اینكه انسان را به عنوان یك سیستم كل نگاه میكند كه اگر جایی از بدن فرد دچار یك عارضه و مشكل شود فقط به همان عضو توجه نمیكند بلکه تاثیری كه آن عضو میتواند بر كل بدن بگذارد و اینکه اصلاح كل بدن چه تأثیری میتواند بر درمان بگذارد را نیز مورد توجه قرار می دهد.
نكته سوم كه سازمان جهانی بهداشت مورد تاکید قرار می دهد این است كه استفاده از این ظرفیت میتواند كمك كند. چون طب سنتی در كشور و فرهنگ و باور مردم وجود دارد، طبیعتا دسترسی به خدمات آن هم راحتتر و ارزانتر است.
بنابراین برای اقتصاد سلامت یك كشور هم عقلانی است كه از ظرفیت و دنش بومی و منطقهای برای تأمین سلامتی مردم استفاده كند.
به عنوان مثال، بسیاری از آداب و عادات تغذیهای مناطق مختلف كشور ایران كه حكایت از ریشهدار بودن در فرهنگ و دسترسی و ارزانتر بودن در آن منطقه دارند، از پشتوانهای حكیمانه برخوردارند.
چون از نگاه طب سنتی ایرانی وظیفه پزشك حفظ و ارتقای سلامت مردم بود. در گام اول یعنی كاری كنیم كه مردم مریض نشوند چون این باور و رویكرد وجود داشت.
پس به مردم یاد میدادند كه چگونه زندگی كنند كه بیمار نشوند. بنابراین پایه اصلی طب سنتی ایران و بیش از 80 درصد توصیههای آن بر اصلاح سبك زندگی استوار است.
بسیاری از آداب و عادات كه قدیمیهای ما از آن استفاده میكنند، پشتوانه حكیمانه دارد. مثلاً برخی از آداب و عادات كه در مازندران وجود دارد. مازندرانیها شاید ندانند كه چرا بایستی به همراه ماست، دَلار بخورند ولی میدانند كه اگر ماست را به تنهایی بخورند دچار نفخ شده، سنگین میشوند و هضم آن برایشان سخت است.
شاید دلیل آن را ندانند که مزاج ماست و دوغ سرد و تر است و باعث سستی، بیحالی و خوابآلودگی فرد میشود و هضم آن سنگین و نفخ آور است. ولی وقتی دلار را داخل آن میریزند باعث متعادل شدن ماست میشود و عوارضش را کاهش می دهد.
شمالیها یاد گرفتند ماهی را حتما شكم پر استفاده كنند. چرا؟ پشتوانه آن این است كه مزاج ماهی سرد و تر و هضم آن سنگین است و طبعاً برای اینكه هضمش راحتتر شود، شكم ماهی را با سبزیهای معطر، رب انار، گردو و سیر پر كرده تا آن را متعادل كنند و هضمش راحتتر شود. یا اینکه كبابیهای قدیم حتماً ریحان كنار کباب می گذارند و سماق که معده را پاك میكند تا هضم قویتری صورت بگیرد.
چون هضم كباب كوبیده سخت است. ریحان گرمی دارد و گرمای معده را زیاد کرده و فرد نفخ نمیكند. یا مثلاً جنوبیها یاد گرفتند كه غذای تند و تیز بخورند حتی الان هم كه سوسیس درست میكنند سوسیس بندری درست میكنند. فرق سوسیس بندری با دیگر سوسیسها در میزان فلفل آن است.
شاید نمیدانند كه چرا جنوبیها غذای تند میخورند اما این هم پشتوانه حكیمانهای دارد. به دلیل گرمی هوا و اینكه حرارت به سمت بیرون میآید، گرمی دستگاه گوارش كم است و غذا برای هضم شدن نیاز به حرارت دارد.
جنوبی ها با اضافه كردن فلفل این حرارت را به دستگاه گوارش خود اضافه میكنند. همچنین در مناطق جنوب كه خرما تولید میشود، مردم با وجود گرمای هوا خرما زیاد مصرف میكنند و باید هم بخورند.
پشتوانه حكیمانه آن از نظر مبانی طب سنتی این است كه هوای گرم باعث میشود كه تولید صفرا زیاد شده و صفرا باعث رقت خون میشود ولی خرما خون غلیظ تولید و تعادل ایجاد میكند...
برای خواندن بخش دوم -داروهای طبیعی عاری از خطر نیست- اینجا کلیک کنید.