نویسنده: محمود سعید
بررسی مشکلات ورزشهای تیمی بانوان
ورزش در سطح حرفهای برای همه اقشار، زنان و مردان دارای مشکلات مشترک و موانع یکسانی است.
یک ورزشکار قطعاً برای درخشیدن در رشته ورزشی خاصی، نیازمند تلاشهای مداوم، حمایتهای خانوادگی، حمایتهای دولتی، امکانات مالی و ورزشی زیادی است.
اما بهنظر میرسد مشکلات ورزش حرفهای برای بانوان دوچندان میشود؛ چرا که ورزش حرفهای زنان علاوه بر موانع ذکرشده، دارای یکسری معضلات فرهنگی و عرفی، قانونی و حتی مالی است.
علاوه بر این مسائل، بخش اعظم ورزشکاران زن متأهل هستند و دارای فرزند؛ همین بودن یا نبودن در کنار خانواده و فرزندان باعث میشود که بانوان ورزشکار بهخوبی نتوانند در زمینه ورزش فعالیت کنند.
هرچند بانوان زیادی هستند که بر این مسائل فائق میآیند و در هر دو جبهه بهخوبی میدرخشند اما بههرحال اینها مشکلاتی است که همواره برای بانوان ورزشکار مطرح بوده است.
حضور در اردوهای ورزشی، همراهی تیم در لیگها و شاید حضور در یک شهر دیگر، خروج از کشور بهاذن همسر برای انجام بازیها نیز از موانعی است که برخی از بانوان ورزشکار با آنها مواجهند.
حال با وجود این همه مانع، وضعیت ورزشهای تیمی مثل فوتبال، والیبال، هندبال، راگبی و ... نیز دارای دردسرهای ویژهای است که در این گزارش سعی داریم به موانع ورزشهای تیمی بپردازیم.
قراردادهای بیقرار!
تبعیضهای مالی شاید یکی از برجستهترین مشکلات ورزشهای تیمی در ایران برای زنان است.
عموماً سقف قراردادهای ورزشهای تیمی، خصوصاً در رشتههای پرطرفداری مثل فوتبال برای مردان به چند میلیارد تومان میرسد اما این رقم برای بانوان از چند ده میلیون تجاوز نمیکند.
این وضعیت باعث میشود که زنان ایرانی علیرغم داشتن استعدادهای ورزشی وسیع به ورزش حرفهای رغبت چندانی پیدا نکنند.
هرچند سقف قراردادهای ورزشهای تیمی در برخی از رشتهها برای مردان نیز بسیار بالاست که عموماً هم این ارقام از پول بیتالمال پرداخت میشود اما در این زمینه باید یک تعادل اساسی برقرار شود تا زنان نیز بتوانند با روحیه بهتر و بیشتری وارد عرصه ورزش حرفهای شوند.
گرچه این قاعده ناروا تقریباً در همه کشورهای دنیا ساری و جاری است و اکثراً دستمزد زنان ورزشکار نسبت به مردان ورزشکار پایینتر است اما این مسئله در ایران کمی پررنگتر است چرا که در برخی از رشتههای ورزشی، سقف قرارداد بانوان حتی بسیار کمتر از کف قرارداد مردان میشود.
نگاهی به ارقام قراردادهای ورزشکاران مرد در ایران، علیالخصوص در رشتهای مثل فوتبال نشان میدهد که با یک توزیع ناعادلانه مواجهیم و این مسئله باعث میشود در بعضی از موارد خانوادهها با حضور دختران خود در میادین ورزشی مخالفت کنند.
اسپانسرها در زمین مردان بازی میکنند
سرمایهگذاری در ورزش بانوان بنا به دلایلی در ایران خیلی نادر است. یکی از دلایل برجسته فقدان سرمایهگذار در بخش ورزش بانوان در رشتههای تیمی، عدم پوشش رسانهای است.
تقریباً همه اسپانسرها بهدنبال دیدهشدن و تبلیغات کالا یا خدمات خود از طریق رسانههای تصویری و مکتوب هستند.
بنابراین وقتی تصاویر ورزش بانوان در ایران روی آنتن نمیرود طبیعی است که اسپانسرها هم قدم پیش نگذارند.
فقدان اسپانسر و عدم رغبت سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در این حوزه باعث میشود که همه نگاهها به دولت برگردد.
بهنظر میرسد که دولتها باید در زمینه ورزشهای تیمی بانوان با نگرش «تبعیض مثبت» وارد عمل شوند و ورزشهای تیمی مردان را بیشتر به بخش خصوصی واگذار کنند و بیشتر به سرمایهگذاری و حمایت از ورزش بانوان بپردازند تا ورزش زنان در سطح حرفهای به حداقل برسد و از سوی دیگر خود اسپانسرها نیز از این طریق تشویق و ترغیب شوند تا در زمینه ورزشهای تیمی بانوان سرمایهگذاری کنند.
البته با اتخاذ تدابیر شرعی و دینی نیز برخی از بازیهای بانوان ورزشکار از طریق رسانههای بصری پوشش داده شوند تا نوعی عدالت جنسیتی در زمینه انعکاس ورزش رعایت شود.
در عین حال میتوان مشوقهایی را برای اسپانسرهایی در نظر گرفت که حامی ورزشهای تیمی بانوان هستند.
پریدن از مانع مرزی!
الزام به داشتن اذن همسر برای خروج از کشور معضل دیگری برای بانوان ورزشکار ایران است.
نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتسال ایران، یکی از مطرحترین زنانی است که دو دوره هم خانم گل بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی شده است.
اما اردلان بهدلیل مخالفت همسرش، مهدی توتونچی، مجری برنامه شبهای فوتبالی با خروج او از کشور و ضبط گذرنامهاش، نتوانست تیم ملی فوتسال زنان ایران را در جام ملتهای آسیا در سال 2015 همراهی کند.
محرومیت اردلان از حضور در جام ملتهای آسیا توسط همسرش، جنجال زیادی بهپا کرد.
وی از مسئولان خواست تا مشکلش را بهطریقی حل کنند و در نهایت اردلان توانست با اجازه دادستانی راهی مسابقات قهرمانی فوتسال زنان جهان در سال 2015 گواتمالا شود.
یکی دیگر از ورزشکارانی که اسیر این قانون شد، زهرا نعمتی، پرچمدار پارالمپیک بود که ممانعت همسرش از خروج وی رسانهای شد.
کم نبودند ورزشکاران زنی که بهدلیل مخالفت همسر نتوانستهاند از کشور خارج شوند و در رقابتهای حرفهای به رقابت بپردازند اما تعداد اندکی از این موارد رسانهای شده است.
با در نظر گرفتن لزوم پرداخت جدی به ورزش بانوان و کسب وجهه برای کشور، منطقی است که معضل خروج بانوان ورزشکار از کشور برای شرکت در رقابتهای مختلف حل شود.
سرانه اماکن ورزشی بیسروته!
بنا به دلایلی که پیشتر ذکر شد، زنان ایرانی کمتر در ورزشهای تیمی حضور پیدا میکنند و همین مسئله باعث میشود که زنان ورزشکار حرفهای با دو مشکل اساسی دیگر نیز مواجه شوند.
یکی از این مشکلات نبود انسجام در تمرینها است. گاهی اتفاق میافتد که زنان ورزشکار برای تمرین کردن، مجبور شوند مسیرهای طولانیای را طی کنند تا چند یار تمرینی بیابند و به تمرینهای روزانه خود بپردازند.
البته برخی از بانوان ورزشکار خصوصاً در شهرهای کوچک و متوسط گاهی حتی یار تمرینی ندارند و از این جهت بهراحتی نمیتوانند به رشد و شکوفایی ورزشی دست یابند.
معضل دوم رویگردانی بانوان از ورزشهای تیمی، کمبود اماکن و امکان ورزشهای دستهجمعی است. گرچه چنین معضلی در برخی از موارد برای رشتههای ورزشی مردان نیز مطرح است، اما این مانع، برای ورزشهای تیمی بانوان سایه سهمگینتری دارد.
با وجود سرانه اماکن ورزشی پایین برای مردم در ایران، وقتی موضوع مذکور به بانوان میرسد سرانه اماکن پایینتر هم میآید.
هرچند هنوز آمار دقیقی از سرانه اماکن ورزشی قابل استفاده در دسترس نیست اما آمارهای جسته و گریخته نشان میدهد که سرانه اماکن ورزشی قابل استفاده برای بانوان زیر یک متر است که البته این رقم در برخی استانها نیز بهمراتب پایینتر است.
تجدیدنظر در نگرشهای عرفی
چه بخواهیم و چه نخواهیم، نگاه اجتماعی و عرفی جامعه ما به ورزش بانوان چندان مثبت نیست.
اگرچه بدون تردید باید در امر ورزش بانوان با جدیت مسائل دینی و شرعی رعایت شود اما به نظر میرسد برخی از مشکلات ورزش بانوان از منظر فرهنگی باید تحلیل و تصحیح شود.
محمود گودرزی وزیر سابق ورزش و جوانان در نشستی در خصوص ورزش بانوان بیان کرده بود: «برخی نگرشهای منفی و متعصبانه بیاساس نسبت به ورزش زنان وجود دارد که اینها بیاساس و بیپایه است.
من به این موضوع اعتقادی ندارم چون هیچ مشکلی در شرع و عرف جامعه ما در زمینه ورزش بانوان وجود ندارد.» البته نگرش وزارت ورزش و جوانان در دو دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به ورزش بانوان مثبت ارزیابیشده است.
در این رابطه مسعود سلطانی فر ورزش و جوانان در دولت دوازدهم معتقد است: «نگاه دولت به ورزش بانوان کاملاً حمایتی و توسعهای است و نشانه آنهم رشد چشمگیر مدالآوری و حضور بانوان ورزشکار ایران در میادین بینالمللی است.»
البته نباید از نظر دور داشت که مسئله ورزش بانوان در جامعه، با نگرشهای منفی برخی از اقشار مواجه بوده که بخشی از این مسئله نیز نیازمند تصحیح الگوهای و رفتارهای فرهنگی افراد و نهادهای مختلف است.