حامد مظفری
ورود بی حساب و کتاب بازیگران زن به تلویزیون در سالهای اخیر به مراتب بیشتر از سینما شده است.
در سینمای حرفه ای و حتی برای تولید فیلمهای تجاری اغلب کوشیده میشود نقشهای اصلی به بازیگران حرفهای و دارای روزمه موثر سپرده میشود و همین ریسک کیفی محصول نهایی را پایین میآورد.
در تلویزیون ولی اتفاقی که در این سالها و به خصوص بعد از راهاندازی سری دوزیهایی موسوم به تولید انبوه تله فیلم رخ داد ورود بی حساب و کتاب یک سری علاقمند بازیگری بود که به طرق گوناگون از هزینه کردن برای گرفتن نقش تا معرفی شدن با واسطه دوست و آشنا نقش گرفته اند.
این روند اگر به این منتهی میشد که استعدادهایی تازه برای بازیگری کشف شود و این استعدادها بعدتر وارد سینما شوند و باعث نوزایی در بازیگری سینما شوند خیلی هم خوب بود ولی متأسفانه بیحساب و کتاب بودن ورود بازیگران باعث شده کمتر از ده درصد بازیگران ورودی به تلویزیون هم نتوانند به عنوان چهرههای قابل اتکا در سینما به کار گرفته شوند.
البته که در سینما و در توزیع نقشهای کاملا فرعی هم چنین رویهای را دیدهایم؛ یعنی در سینما هم نقشهای فرعی نه میان بازیگران که بعضا میان نابازیگران علاقمندی توزیع میشود که به لطائفالحیلی خود را به گروه تولید تحمیل کردهاند.
تفاوت هم در همین جاست. سینمای حرفهای شوخی بردار نیست و حتی اگر امثال اصغر فرهادی هم فراخوان بازیگری بگذارند باز نقشهای اصلی شان را به حرفهایها میدهند اما در تلویزیون کم ندیدهایم سریالهایی که حتی نقشهای اصلی را هم به تازه واردان بازیگری داده اند.
این روال چگونه باید اصلاح شود؟
آیا نباید همان طور که برای تأیید یک طرح تلویزیونی چندین و چند فیلتر مختلف وجود دارد برای ورود بازیگران به تلویزیون هم چنین فیلترهایی گذاشت؟
البته ابدا منظور این نیست که دوباره با طویل نمودن دایره بوروکراسی اداری سازوکاری هزینه زا هم برای نظارت بر ورود بازیگران گذاشت اما به سادگی میتوان از تهیه کنندگان خواست که به همراه تولید خود رزومه بازیگران را هم ضمیمه کنند تا همان ناظر کیفی که کیفیت سریال را بررسی میکند درباره عیار بازیگران هم تعیین سطح کند.