Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 15:01

21
اسفند
نگاه زنانه آبیار به یک موضوع ملی

نگاه زنانه آبیار به یک موضوع ملی

موفقیت‌های فیلم آبیار فقط به این دو سیمرغ ختم نشد و جایزه بهترین چهره پردازی، بهترین طراحی لباس، بهترین نقش مکمل زن، بهترین بازیگر مرد و در نهایت بهترین فیلم را نیز دریافت کرد.

منتقد: مسعود نفری

 

نرگس آبیار از جمله موفق ترین کارگردانان زن سینمای ایران است. وی تاکنون بارها توانسته سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به خانه ببرد و حالا توانسته است تا با جدیدترین تجربه سینمایی خود در کنار الناز شاکردوست این تجربه را تکرار کند و این دو زن پرتلاش و بااستعداد سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن در 37امین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کنند.

موفقیت‌های فیلم آبیار فقط به این دو سیمرغ ختم نشد و جایزه بهترین چهره پردازی، بهترین طراحی لباس، بهترین نقش مکمل زن، بهترین بازیگر مرد و در نهایت بهترین فیلم را نیز دریافت کرد.

در مجموع دریافت هفت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر امسال به فیلمی که هم کارگردان آن زن است و هم نگاه کاملا زنانه‌‌ای در داستان فیلم به چشم می‌خورد برای جامعه زنان ایرانی مایه غرور و افتخار است.

امید که زنان کشورمان با باور توانمندی ها و استعدادهای خود همواره در عرصه‌های مختلف بدرخشند.

روایتی سینمایی از جنایات گروهک تکفیری

 فیلم سینمایی شبی که ماه کامل شد، اگرچه به‌عنوان یک فیلم نیازمند کوتاه شدن زمان و به‌تبع آن بهترشدن ریتم روایتی خود است؛ اما درمجموع از کارگردانی قابل قبولی برخوردار است.

اثری که بر اساس روایتی مستند از گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی و مبتنی بر اعترافات عبدالحمید ریگی ساخته‌شده است و روایتی سینمایی از جنایات این گروهک تکفیری ارائه می‌نماید؛ شبی که ماه کامل شد اثری جذاب از برای مخاطبان خود است و پس‌ازآنکه بیننده را با نحوه ازدواج عبدالحمید با دختری شیعه‌ای به نام فائزه منصوری به‌صورت کامل آشنا می‌سازد؛ اقدام به تشریح فعالیت‌های تروریستی این گروهک تکفیری نموده و کیفیت بریده شدن سر برادرزن عبدالحمید، یعنی شهاب منصوری در جلوی دوربین و پخش آن توسط شبکه العربیه و همچنین نحوه به قتل رسیدن فائزه توسط شوهرش در خواب و با شلیک گلوله را به تصویر می‌کشد.

فیلمی که از همان ابتدا حواشی زیادی برای آن به وجود آمد و با افشای سرمایه‌گذار معلوم‌الحال آن و همچنین حمایت کامل مادی و معنوی وزارت اطلاعات و ... به‌شدت تحت‌فشار رسانه‌ای قرار گرفت و شرایط به نحوی پیش رفت که حتی بازیگر انتخاب‌شده نقش اصلی اثر، یعنی هومن سیدی از ایفای نقش پشیمان شد و با عنوان کردن دلایل شخصی از ادامه کار انصراف داد.

همین موضوع سبب شد تا آبیارهوتن شکیبا را به‌جای همسر الناز شاکردوست برگزیند؛ بازیگری که اسباب قوت اثر را پدید آورد و سبب شد تا نقش عبدالحمید ریگی به صورتی قابل‌پذیرش گردد؛ البته نرگس آبیار در تمامی آثار سینمایی خود اثبات کرده که تبحر ویژه‌ای در بازی گرفتن از بازیگران زن دارد و همین توانمندی سبب شد تا فرشته صدر عرفایی به این حد از بلوغ سینمایی برسد و یا آنکه سلبریتی همچون الناز شاکردوست به ظهوری فرا جنسی برسد و بتواند ابعاد بازی خود را به صورتی ویژه ارتقای کیفیت دهد.

فیلم سینمایی شبی که ماه کامل شد، سوای تمامی ویژگی‌های مثبت و قابل‌قبول سینمایی خود، از لحاظ محتوی دچار اشکالات اساسی است؛ مشکلات مهمی که به صحت مستندات به تصویر کشیده شده از جنایات گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی ربطی نداشته و تنها به نوع نگرش کارگردان و انعکاس تفکرات ایشان از فرقه‌های انحرافی و گروهک‌های تروریستی به‌ظاهر مسلمان مربوط می‌شود؛ نگرشی که سعی دارد تا محیطی برآمده از خشونت و ایدئولوژی زدگی را عامل اصلی پرورش یافتن تروریسم تکفیری معرفی سازد و درنهایت مخاطب خود را به این باور برساند که برای جلوگیری از پیدایش چنین تفکرات سیاهی می‌بایست به سکولاریسم روی آورد و ...

جزئیات و اطلاعات فیلم از زبان نرگس آبیار

چرا به سراغ این موضوع رفته است؟

موضوع فیلم سال‌ها قبل من رادرگیرکرده بود و اخبار مربوط به آن را دنبال می‌کردم برایم جذاب بود و سال گذشته پیشنهاد شد که کار شود اما متوجه شدم طرح متعلق به آقای اصفهانی است و چون نگاه زنانه‌ای داشت برایم جذاب بود زیرا زنان همیشه کاراکتر فیلم‌های من هستند. 

سختی کار فیلمسازی

خیلی چیزها دلم می‌خواست بسازم و نتوانستم. فیلمسازی خیلی کار سختی است.

گاهی منتقدان بی‌رحمانه نقد می‌کنند.

سختی‌ای که گروه همه باهم می‌کشند به تنشان می‌ماند. ما در گرمای ۵۰ درجه و هوای شرجی وحشتناک کارکردیم، صحنه‌های تعقیب و گریز، در کراچی، در بنگلادش کار خیلی سختی بود، برای همین ناراحت می‌شوم اگر کسی در طول فیلم به موبایلش نگاه کند.

کلاً فیلمسازی کار سختی است من به همه همکارانم احترام می‌گذارم و قدر زحماتشان را می‌دانم.

نکته بعدی این است که تعریف ارزش خیلی نسبی است نمی‌توانیم برای آن معیاری قائل شویم. خواهش می‌کنم این واژه ارزشی را به کار نبریم تا در آینده تعریف دقیقی از آن ارائه دهیم.

تصاویر آرشیوی فقط در تلویزیونی که دیدید کوتاه بود.

تصاویر عملیات تاسوکی بازسازی‌شده است. یک‌بخشی از منابع من داخل کشور بود، اینترنت که تصاویر زیادی در آن وجود داشت، آدم‌هایی که با این پرونده سروکار داشتند و سایت‌هایی که شاید مخالف جمهوری اسلامی بودند را جستجو کردم و از همه مهم‌تر خود مردم بلوچ. آقای اصفهانی هم یکی از کسانی بودند که در پرونده اطلاعات داشتند.

من حتماً در این سمت ماجرا نیاز به کسی داشتم که اطلاعات کافی داشته باشد.

مردم بلوچ کلاً و در ساخت فیلم خیلی به ما کمک کردند. امیدوارم زمانی برسد که این محرومیت و فقر و تبعیضی که می‌گویند وجود دارد خیلی زود برطرف شود و به این مردم خوب حتماً برسیم.

چرا در این فیلم از نیروهای ایرانی چندان استفاده‌ نشده است؟

زیرا موضوع من نبوده است موضوع من عشق بین این دو نفر است اما چون بستر ماجرا امنیتی بوده آن‌ها را نشان می‌دهیم زیرابه آن‌ها نیاز داریم.

نرگس آبیار در پاسخ به سؤالی درباره اینکه فیلم شبیه یک جاه‌طلبی مردانه توسط یک فیلمساز زن است و اینکه چطور از فضای لطیف نفس به این نگاه در این فیلم رسیده، گفت: من خودم دوست دارم فیلم‌هایم باهم فرق کند.

اصلاً من‌بعد از دو یا سه سال که فیلم نساختم یک آدم دیگری شدم. ملاک حال افراد است که آقای قاسمی گفتند ماجرا همین است.

آن زمان دلم می‌خواست نفس را بسازم و بعد از دو سه سال به این نتیجه رسیدم که این فیلم را بسازم.

من به‌شدت فیلم زنانه‌ای ساختم چرا به من می‌گویند فیلم مردانه‌ای ساختم. زنی که می‌تواند یک بچه‌ای را به دنیا بیاورد و بزرگ کند خیلی کار بزرگی انجام می‌دهد و به نظرم نباید زنان را دست‌کم گرفت.

من صحنه‌های اکشن را به‌اندازه‌ای که برای فیلم‌نامه‌ام نیاز بود استفاده کردم.

طولانی بودن زمان فیلم

اینکه ما چند سالی است می‌گوییم یک فیلم باید ۹۰ دقیقه باشد خوب نیست. شما نمی‌توانید سیر تحول یک فرد را در این زمان نشان بدهید، باید زمینه‌ای ایجاد کنید.

من اگر ارتباط عاشقانه را اول فیلم کم می‌کردم چه‌بسا این حس نیمه دوم فیلم پیش نمی‌آمد. خیلی مهم بود که این زمینه‌چینی شود.

در فیلم‌های این‌چنینی که یک بستر تاریخ معاصر را روایت می‌کند نمی‌شود در ۹۰ دقیقه فیلم را کامل کرد.

من تنها از زاویه فائزه که یک زن است و عشقی که بین این دو وجود دارد به ماجرای رادیکالیسم دینی که در آن منطقه شکل‌گرفته نگاه کردم و سعی کردم نشان بدهم حتی عشق هم درنتیجه این تفکر می‌تواند قربانی شود.

انتخاب موضوع انتخاب پر ریسکی بود ولی وقتی با موضوع مواجه شدم فکر کردم ما از یازده سپتامبر به این‌طرف شاهد روند این نوع تفکر به‌خصوص در منطقه خودمان هستیم.

نباید به‌عنوان یک فیلمساز این را نادیده بگیریم. برایم خیلی مهم بود که به این موضوع بپردازم و با توجه به اینکه مردم سیستان و بلوچستان مردم خودمان بودند ریسکش خیلی بالابود.

من درواقع این فیلم را به خاطر مردم این استان ساختم، به خاطر رنجی که بابت گروه‌های افراط‌گرای دینی می‌برند و درواقع کمکی که آن‌ها خواستند.

می‌گفتند چه خوب می‌شد که فیلمی ساخته می‌شد ما مردم را از این تفکر جدا می‌کرد. یا طایفه ریگی طایفه خیلی بزرگ با اصل و نسب و قدیمی هستند که پیشینه زیادی در مبارزه با استعمار دارند. 

آیا بازهم به ساخت فیلم‌هایی در سبک بیگ پروداکشن ادامه خواهید داد؟

من به این فکر نمی‌کنم چون یک فیلم بزرگ ساخته‌ام پس در ادامه هم باید همین باشد. ممکن است در ادامه بروم یک کار مینی مال بسازم. من می‌ترسم که این حس تجربه‌گرایی در من از بین برود.

خیلی از آن‌هایی که شیار ۱۴۳ را دوست داشتند، از نفس خوششان نیامد.

آن‌هایی هم که از فیلم شاعرانه و آرامش‌بخش نفس خوششان آمده بود با دیدن این فیلم به هم ریختند. این اما مانع رویکرد من در فیلمسازی نمی‌شود.

روایت عادی موضوعات

هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید به‌خوبی نقش را با گویش و زبان محلی بازی می‌کند.

اما فیلم در عین روایت عادی موضوعات نیاز به بحران و نقاط عطف متعدد دارد تا بتواند از مرحله‌ای به مرحله بعد پیش برود.

زندگی عادی و زیبای فائزه و عبدالحمید با حضورشان در خانه مادر عبدالحمید و کشف اسلحه‌های مخفی‌شده در حیاط وارد فاز جدیدی می‌شود، سفر به پاکستان، تغییر نگرش عبدالحمید، کشته‌شدن برادر فائزه که در ذهن مخاطب باقی می‌ماند، تمام این رویدادها به‌موقع خود برای عبور از یک‌فاز به فاز بعدی اتفاق می‌افتد.

شکل قاب‌بندی‌ها، حرکت دوربین، ریتم تند و زاویه‌ دوربین همه ویژگی‌های خاص خودش را دارد و همه در خدمت اهداف فیلم هستند.

اما صحنه‌هایی هم هستند که به‌عنوان مقدمه بحران آورده شده اما آن کاربردی که باید را ندارند مانند صحنه‌ای که فائزه در حیاط خانه ریگی در حال بازی با فرزندش هست و ناگهان وارد خانه می‌شوند و در مواردی هم فیلم به شعار نزدیک می‌شود، مانند صحنه دیالوگ‌های دوطرفه فائزه و عبدالحمید.

در نهایت آنچه می‌توان درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد» آبیار گفت تنوع موضوع، کاراکتر و فضای روایی است که همه این‌ها علی‌رغم طولانی بودن زمان فیلم جذابیت خود را دارد و همچنان نگاه زنانه روایت مانند آثار قبلی او در کلیت فیلم دیده می‌شود.

هوتن شکیبا

این نقش سختی‌های خاص خودش را داشت، بخش عمده‌ای از این سختی شرایط فیلمبرداری بود، از سوی دیگر کاراکتر هم این سختی را داشت که این تغییر جوری اتفاق بیفتد که باورپذیر باشد.

من مدیون خانم آبیار برای اعتماد و کمکشان هستم.

دروغ است بگویم فکر نمی‌کنم جایزه‌بگیرم ولی تلاش خودم را کردم در طول جشنواره به آن خیلی فکر نکنم که توی ذوقم نخورد.

واکنش‌هایی که از طرف مخاطبان تا اینجای کار گرفتم را به‌عنوان جایزه خودم در نظر گرفتم. 

فرشته صدر عرفایی

من فکر می‌کنم بخش زیادی از این موضوع را مدیون راهنمایی‌های بسیار درست و هوشمندانه خانم آبیار هستم که واقعاً این نقش را فوق‌العاده زیبا نوشتند.

ایشان خیلی به من کمک کردند و آقای امیدواری که با طراحی گریم بی‌نظیرشان به من کمک کردند.

امین میری در لهجه به من خیلی کمک کردند و این شانس را داشتم که دو هفته قبل از اینکه جلوی دوربین بروم با مردم چابهار نشست‌وبرخاست داشته باشم و بتوانم الگوبرداری رفتاری داشته باشم.

من نتیجه کار را نتیجه زحمات خانم آبیار می‌دانم.

شبنم مقدمی

چون اولین بار بود که این فیلم را با شما دیدم کمی هیجان‌زده هستم. تحت تأثیر مادرانگی نقش هستم.

می‌توانم بگویم خانم آبیار مجموعه‌ای از رفتار، دیالوگ و حرکت از این نقش را به من دادند.

نقشی را به من سپردند که شاید بخت آن کمتر سراغ بازیگری بیاید. وقتی فیلم را می‌دیدم گلویم بسته شد. 

پدرام شریفی

شخصیت شهاب با بقیه کارهای دیگری که کردم متفاوت بود.

در پروسه دوماهه سعی کردم خودم را به آنچه خانم آبیار می‌خواست برسانم.

همه‌چیز خیلی سخت بود اما وقتی نتیجه کار را که می‌بینم خوشحالم که در این فیلم هستم. از خانم آبیار و آقای امیدواری برای گریم خوبشان تشکر می‌کنم.

محمدحسین قاسمی

سختی‌های خاص خودش را داشت، به‌ویژه که بخشی از کار در سیستان و بلوچستان بود و لازم است از مردم این منطقه تشکر کنم.

وقتی در استانی غیر از تهران کار می‌کنیم به دلیل تمرکز کاری در تهران سختی‌هایی داریم و خدا کند مسئولان برای این موضوع فکری کنند.

اما بخش عمده سختی کار ما در کشور پاکستان کار کردن بود زیرا بوروکراسی عجیبی دارد و سعی کردیم از نیروهای بومی استفاده کنیم، ما نتوانستیم با دولت کارکنیم زیرا مشکلات امنیتی داشت بعد هم به انتخابات پاکستان خوردیم که بقیه فیلم در منطقه داکا فیلمبرداری شد.

صد درصد این کاردربخش خصوصی انجام‌شده و یکسری تلخی‌ها در این زمینه وجود دارد.

فرید سجادی حسینی

نقشم خیلی کوتاه همه‌چیز هم روشن بود. خیلی شخصیت پیچیدگی ندارد. نقش باید خوب بازی شود یا بد، کوچک و بزرگش مهم نیست.

در کاری که خانم آبیار رهبری کردند در حد بضاعت هر شخصیت، کار انجام شد.

امین میری

مشاور لهجه پروژه خودم بودم. من ۲۸ سال در زاهدان زندگی کردم. خیلی استانم و مردمش را دوست دارم و برایم مهم بود که لهجه‌ها درست دربیاید.

من لهجه‌های زیادی بازی کردم، یک‌چیزی که لهجه بلوچی دارد این است که بسیار لهجه و زبان سختی است.

ما در فیلم هم لهجه و هم‌زبان بلوچی داریم. هوتن، خانم عرفایی و بقیه بچه‌ها که در این کار بودند هوش بسیار بالایی داشتند.

ما سه نوع لهجه در این فیلم داریم من و خانم عرفایی لهجه غلیظ‌تری داریم. عبدالمالک در واقعیت لهجه‌اش از عبدالحمید کمتر است.

هوتن وقتی در پاکستان یا زاهدان است لهجه غلیظ‌تر می‌شود ولی در تهران بهتر می‌شود. او خیلی خوب این را لهجه داشتن را درآورد.

من دو فیلم در جشنواره داشتم یکی خون خدا و دیگری همین فیلم «شبی که ماه کامل شد».

خانم آبیار برای این نقش خیلی ریسک بزرگی کردند که نقشی به من سپردند که بیست‌وهفت، هشت سال از من بزرگ‌تر است.

برای من چالش دوست‌داشتنی بود، البته در تئاتر بازی کرده بودم اما در سینما این کار سخت‌تر است.

 نمی‌دانم چقدر از عهده‌اش برآمده ولی خیلی از خانم آبیار ممنونم که این موقعیت را به من داد.

اگر شما این فیلم را دوست دارید فکر می‌کنم دلیلش این است که یک گروه صادق داشتیم که همه بادل و جان کارکردند.

یک سال است که در این پروژه بودم ولی لذت وافری بردیم. امیدوارم این فیلم در سیستان و بلوچستان اکران شود.

من اصالتم سیستانی است ولی تمام رفقایم بلوچ هستند. من بسیار از خانم آبیار برای ساخت این فیلم ممنونم.

روایت نگاه زنانه

روایتگری یک موضوع حساس مانند موضوع فیلم شبی که ماه کامل شد می‌تواند سرنوشت فیلم را مشخص کند اگر آبیار به سراغ اصل ماجرا می‌رفت، باید منتظر یک فیلم اکشن و مستند گونه می‌بودیم امانگاه زنانه او «فائزه» را برای روایتگری انتخاب کرد، زنی که قربانی تغییر رویکرد اعتقادی همسرش می‌شود اما این استحاله به یکباره اتفاق نمی‌افتد و نیاز به مقدمه دارد مقدمه‌ای که شاید دلیل اصلی طولانی شدن زمان فیلم باشد اما این طولانی شدن با ریتم تند و تعدد موضوعات در فیلم به چشم نمی‌آید.

فیلم از بازارهای شلوغ سیستان و بلوچستان شروع می‌شود، نگاهی عاشقانه از پسری که برادر عبدالمالک ریگی است و ماجراهای عشق او به فائزه، اما از همان ابتدا کاراکتری در فیلم شکل می‌گیرد که نقطه اتصال دو وجهه متفاوت فیلم می‌شود.

مادر برادران ریگی با بازی متفاوت و خوب فرشته صدر عرفایی محور اتصال رویدادها است و می‌توان او را چه در زمان صلح وزندگی عادی عبدالحمید و فائزه و چه در زمان‌گیر افتادن فائزه در پاکستان دید.

تمام کاراکترها به نحوی در فیلم انتخاب‌شده‌اند که بخشی از محتوا را با خود همراه داشته باشند.

موضوع دیگری که به جذابیت فیلم اضافه می‌کند فضای روایی فیلم است لوکیشن‌های انتخابی که شاید کمتر در فیلم‌های آپارتمانی رایج در سینمای معاصر می‌توان آن‌ها را یافت، سیستان و بلوچستان به‌عنوان یکی از استان‌های محروم کشور لوکیشن اصلی فیلم آبیار می‌شود و گروه ساخت هم با تمام مشکلات کار آنجا را برای فیلمبرداری انتخاب می‌کنند، البته بخش‌هایی از فیلم در پاکستان فیلمبرداری شده ولی انتخابات پاکستان مانع از فیلمبرداری سایر صحنه‌ها می‌شود.

تنها لوکیشن‌ها نیستند که فضای فیلم را به فضای اصلی روایت نزدیک می‌کنند بلکه تحقیق درباره فرهنگ بومی و تمرکز بازیگران بر لهجه و زبان محلی بر باورپذیری آن بی‌تأثیر نیست.

 

برچسب ها: شبنم مقدمی، زندگی آنلاین، نرگس آبیار، کارگردان زن، محمدحسین قاسمی، فیلم سازی، هوتن شکیبا، کارگردان زن سینمای ایران، جنایات گروهک تکفیری، فیلم نرگس آبیار، سبک بیگ پروداکشن، فرشته صدر عرفایی، پدرام شریفی، فرید سجادی حسینی، امین میری تعداد بازديد: 506 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز