صبا شادور
هیچکس جا پای بانوی ادبیات ایران نمیگذارد
همیشه کسی خواهد ماند که ادبیات را با نامش تا سالها همراه مردم و خوانندگان کند.
همیشه کتابهایی در خاطرمان میمانند که بدانیم نویسندهاش چرا و چطور به ما آموخت که کتابهایش را به دست فراموشی و گذر زمان نسپاریم.
بدون شک زنده یاد سیمین دانشور یکی از همان کسانی است که ادبیات را در دورهای با نثر دیگر و با سبک دیگری برای ما به یادگار گذاشت.
حالا و به بهانه تولد او در ماه اردیبهشت به سراغ اش رفتهایم تا در نبودن این نویسنده کم نظیر، بیشتر بخوانیم و مطالعه کنیم و بدانیم امثال دانشورها در ادبیات ما کمیابند، کسانی که به جرات میتوان گفت «هیچکس جاپای آنها را در ادبیات امروز نخواهند گرفت».
سیمین، در سال 1300 در شهر شاعرپرور شیراز چشم به جهان گشود. پدرش دكتر محمدعلی دانشور. پزشك بود و مادرش قمرالسلطنه حكمت بود كه مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود و به حرفه نقاشی مشغول بود. سیمین سه برادر و دو خواهر داشت و در خانوادهای اهل ذوق و هنر، پرورش یافت.
دوران ابتدایی و متوسطه را در مدرسه انگلیسی «مهر آئین» به تحصیل پرداخت و در امتحانات نهایی شاگرد اول سراسر كشور شد. از همین رو، در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و در مدرسهای آمریكایی در تهران اقامت گزید.
پدرش، در سال 1320، زمانی كه سیمین موفق به اخذ مدرك لیسانس شده بود، فوت شد و با وجود درآمد مكفی پدر و ثروت مادرش، برای مدتی مجبور به كار كردن شد.
از جمله كارهایی كه سیمین به آن اشتغال داشت، معاونت اداره تبلیغات خارجی و همچنین نوشتن مقاله برای روزنامه ایران با نام مستعار شیرازی بینام بود. برای مدت كوتاهی نیز در رادیو تهران مشغول بود.
دكتر سیمین دانشور، در سال 1327 توانست اولین مجموعه داستانهای كوتاهش را با عنوان «آتش خاموش» منتشر كند كه برخی از داستانهای این مجموعه شانزده قسمتی، قبلاً در روزنامه كیهان، مجله بانو و امید چاپ شده بود.
«آتش خاموش» اولین مجموعه داستان در ایران است كه نویسنده آن یك زن ایرانی بوده است.
در آخر بهار همان سال، پس از انتشار آتش خاموش، سیمین دانشور در مسیر بازگشت از شیراز به تهران با جلال آلاحمد آشنا شد و این تاریخ نقطه عطفی در زندگی سیمین محسوب میشود؛ زیرا جلال آلاحمد نیز از نویسندگان به نام آن دوره است كه اولاً با بزرگان این عرصه آمد و شد دارد. ثانیاً ذاتاً نویسنده پرور است.
در سال 1329 جلال آلاحمد و سیمین به رغم همه مخالفتهایی كه از جانب خانواده جلال آلاحمد اعمال میشد، ازدواج كردند.
دلیل مخالفت پدر جلال كه یك روحانی بود، مكشوفه بودن سیمین بود. ولی در واقع جلال و پدرش سالها بود كه سر مسائل بیشمار و ریشهای با یكدیگر اختلاف داشتند. پدر جلال در روز عقدكنان مراسم را ترك كرد و به قم بازگشت و تا ده سال بعد از آن پا به خانه جلال نگذاشت.
در سال 1331، دكتر سیمین دانشور با استفاده از بورس تحصیلی فولبریت به ایالات متحده آمریكا رفت و به مدت دو سال در رشته زیباشناسی در دانشگاه استنفورد به تحصیل پرداخت و در این مدت داستانهای كوتاه او به انگلیسی در مجله ادبی پاسیفیك اسیكتاتور و كتاب داستانهای استنفورد به چاپ پرداخت و رسید.
آثار بسیاری از او به چاپ رسیده است كه «سووشون» قابل تأملتر از باقی آثار اوست. مهمترین اثر او رمان «سووشون» است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و ازجمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران محسوب میشود.
به طور كلی سیمین دانشور در آثار خود به مشكل هویت و جایگاه زن ایرانی در مرحلهای از تغییر و تحول اجتماعی میپردازد و تلاش زنان برای خودیابی را با انتقاد از جامعهای كه دنیای زنان ناشناختهتر از دنیای مردان است، مورد بررسی قرار میدهد.
قبل از رمان «سووشون» سیمین دانشور در حاشیه است. آثار او ارزش چندانی ندارد كه بخواهیم سیمین را در جرگه نویسندگان به نام بیاوریم. شاید بتوان گفت بزرگترین شانس زندگی سیمین، آشنایی با جلال است.
خود دانشور علاقه چندانی به اولین اثرش یعنی آتش خاموش ندارد و معتقد است این مجموعه به مقتضای سنش، بسیار رمانتیك است و هرگز اجازه مجدد برای چاپ آن را نداده است. در این هنگام دانشور تحت تأثیر اُو هنری است. این كتاب در مقایسه با آثار بزرگ علوی و چوبك، سیاه مشقی بیش نیست.
در این اثر نقایص بسیاری وجود دارد، از جمله حضور نویسنده، تقابل مفاهیم كلی، دوپارگی در اثر، آدمهای محلی و آدم نامتعارف.
همچنین چون داستانها به شیوه یادداشتبرداری روایت میشوند باعث ایجاد دردسر شده است.
آنچه كه مسلم است، دانشور در حال آماده شدن برای نگارش «سووشون» است و این نوشتهها تمرین آن است. كه با نگاه به برخی از شخصیتها متوجه این نكته میشویم. مثلاً در داستان یادداشتهای یك دوست آلمانی، زنی كه از شكست آلمان ناراحت است و خود را میكشد. شخصیت مادر، همان زری در سووشون است.
در داستان آخر نیز با عنوان «عطر یاس» دانشور نشان میدهد كه توانایی رسیدن به رشد و بلوغ در عرصه نویسندگی را داراست.
سووشون رمانی است تاریخی و سیاسی. این رمان به قول بعضی، رمانی است رمزی كه یك معنای قریب دارد و یك معنای بعید. طوری كه با فهمیدن معنی بعید آن سطح قریبش فراموش نمیشود. این رمان سمبلیك نیست، چون بر زمانها و مكانهای بسیار صادق نیست.
رمان سووشون به حوادثی در زمان رضاخان در جنگ جهانی اول بازمیگردد و دانشور به شدت اصرار دارد كه زمان همه وقایع را ذكر كند.
البته سووشون به دلیل رمان بودنش و رفت و برگشتهایی كه در آن هست، این نوع از توالی زمان باعث خطی بودن آن نمیشود.
سیمین مینویسد: «در زندگی، كمتر زنی چون من اقبال داشته كه جفت مناسب خودش را پیدا كند. مثل دو مرغ مهاجر كه همدیگر را یافته باشند».
جلال به سیمین وصیت میكند روزگار به آدم سیلی میزند. سیلی كه خوردی، یا گیج میشوی و خلاص میافتی و هیچ كس دست تو را نخواهد گرفت.
باید دست بگذاری سر زانویت و بگویی یا علی و بلند شوی كه شاید هم نتوانی؛ اما از سیلی روزگار هوشیار هم میتوان شد و تو سعی كن كه هوشیار شوی. این زن مسلم بعد از همسر متحول میشود.
«آتش خاموش»، «شهری چون بهشت»، «به کی سلام کنم؟»، «پرندههای مهاجر»، «جزیره سرگردانی»، «ساربان سرگردان» و «کوه سرگردان» از دیگر آثار دانشور به شمار میآیند.
نویسندهای که مخالف سفارشی نویسی بود
سیمین دانشور در سالهای اخیر زیاد اهل مصاحبه و اظهارنظر نبود. اما بد نیست که بدانید او در اوایل دهه ۸۰ گفت و گویی با یکی از خبرگزاریها کرده و حرفهای متفاوتی را بیان کرده بود.
دانشور که درباره ادبیات دینی و مذهبی سخن میگفت در آن مصاحبه عنوان کرده بود: «من معتقدم که این نوع ادبیات، بر اثر شناخت و تأمل نویسنده با شاعر از حوزه دین متولد میشود، نه اینکه نهادهای حکومتی در بخش فرهنگ، از اهل قلم بخواهند که در این زمینه اثری خلق کنند، با این تصور که ادبیات دینی تداوم داشته باشد، چون محصول این اقدام، تولید آثاری ضعیف و بی رمق است.
فردی است و آنچه به وجود میآید، حاصل یک فکر و قلم است.
دانشور در بخشی دیگر از صحبتهای خود گفته بود: «مثلاً درباره شهدای جنگ، آثاری در حوزه داستان به برخی از نویسندگان ما پیشنهاد شده است، من اغلب این آثار را خواندهام، متاسفانه نه حق مطلب درباره شهدا ادا شده و نه قوّت ادبی داشتهاند».
ماجرای گم شدن آخرین رمان سیمین دانشور
چند سال پیش خبر عجیب و جالبی منتشر شد که در نوع خود جالب بود. در این خبر آمده بود «کوه سرگردان» و «ساربان سرگردان» را از این مجموعه منتشر کرده که حالا جلد سوم آن یعنی «کوه سرگردان» که قبلاً چندین و چند بار خبر انتشارش داده و گفته شده بود به نمایشگاه کتاب چند سال پیش میرسد، گم شده است.
دانشور زمانی گفته بود، این کار به بازنویسی نیاز دارد.