حاشیه پررنگتر از متن
جشنواره سیوپنجم فیلم فجر یکی از پر حاشیهترین ادوارش را پشت سر گذاشت؛ این حاشیهها از زمان انتخاب فیلمها برای بخش اصلی که همان سودای سیمرغ است آغاز شد و تا روزهای نمایش فیلمهای جشنواره و سپس معرفی نامزدهای بهترینها و در نهایت مراسم اختتامیه ادامه پیدا کرد.
جشنواره فیلم فجر به لحاظ کیفی دوره خوبی را پشت سر نگذاشت. انبوهی از فیلمهای متوسط و ضعیف که مشخص نبود اصلاً چطور سازندگان آنها جرأت و اعتمادبهنفس فعالیت بهعنوان کارگردان را پیدا کردهاند سببساز آن شد که مخاطبان جشنواره هم روزهای پر از رخوت و کسل کنندهای را پشت سر بگذارند.
البته بودند برخی فیلمهای متفاوت و اشتیاق برانگیز از «رگ خواب» و «فراری» تا «ماجرای نیمروز» و «سدمعبر» که باعث شدند جشنواره بدون وجهه مثبت هم به پایان نرسد.
همچنین فیلم اولیهایی مانند «ایتالیا ایتالیا» و «ویلاییها» و تا حدودی «21 روز بعد» و «اشنوگل» را داشتیم که توانسته بودند با شناخت درست ابزار تکنیکی سینما و همچنین تزریق ماده داستانی کافی در اثر توجه برانگیز باشند.
جشنواره امسال آثاری با درونمایه هنری مانند «کمدی انسانی» و «خفگی» هم داشت که تسلط سازندگان آنها بر تصویرسازی ژانریک در سینما را نشان میداد. سهم کمدیهای تجاری مانند «خوب بد جلف» و «گشت2» نیز از سبد مخاطبان جشنواره کم نبود.
*رخوت از کجا آمد؟
با این حال آنچه رخوت جشنواره را موجب شد غلبه نوعی نگاه منفعل و عقیم نسبت به اتفاقات روزگار معاصر در اغلب فیلم ها بود.
به جرأت میتوان گفت به غیر از «سدمعبر»، «فراری» و «کمدی انسانی» که جرأت کرده بودند و با صراحت به نقد مناسبات سیاسی-اجتماعی مبتلابه ولو در لایهای از حوادث روبنایی پرداخته بودند بقیه آثار به شدت از اجتماع امروز دور بودند.
این دوری را باید بیش از همه به ممیزیهایی نسبت داد که در ماههای اخیر گریبان فیلمنامه های ارائه شده به اداره نظارت را گرفته است.
اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد آن قدر درگیر ممیزی محتوایی شده بود که یادش رفته بود برخی از آثار ارائه شده حتی ساختار مناسب برای ارائه در یک تله فیلم هم ندارند و همین شد که جشنواره پر شده بود از فیلمهای تلویزیونی نازلی که سازندگانشان به دلیل اعتمادبهنفس بالایی که شورای پروانه ساخت برایشان فراهم آورده بود فکر میکردند «بن هور» ساختهاند!!!
از آن طرف چهرههایی نظیر محمدهادی کریمی و محسن قرایی هم که میخواستند به معضلات ملموس جامعه بپردازند برای آن که درگیر ممیزیهای عجیب و غریب نشوند روشهایی غیرمستقیم برای بازگویی روایت را انتخاب کرده بودند.
محمدهادی کریمی با هوشمندی تمام عیار داستان «کمدی انسانی» را به سالها پیشتر منتقل کرده بود و سعی کرده بود سیستمهای علاقمند به مونولوگ را مهمترین عامل پسرفت بشریت در تمام دوران قلمداد کند؛ البته که این انتقال داستان به گذشته سببساز صحنهآرایی و تصویرسازی ویژهای هم برای فیلم شده و «کمدی انسانی» را در شمار آثار به لحاظ بصری متفاوت این سالها قرار داد.
محسن قرایی در «سدمعبر» برای گذشتن از سدّ ممیزی سعی کرده بود به جای تمرکز بر علت به سراغ نمایش وضعیت معلول برود. قهرمان داستان «سدمعبر» مأموری است که فقر اقتصادی او را به مسیری سوق میدهد که حتی قول و قراری که با خدایش گذاشته را هم فراموش کند و این مگر جز این است که گرسنگی دین و ایمان را از آدمی میگیرد!!
«سدمعبر» به این طریق پر شده بود از درگیریها و تنشهایی که موقعیت متزلزل اقتصادی قهرمان داستان عامل آن است و این موقعیت مرهون علتی است به نام کم کاری دولتمردانی که مدام از تلاش برای کمک به رفاه مردم می گویند اما در عمل اتفاقی نمیافتد.
*داوریهای بحث برانگیز
داوریهای جشنواره امسال فجر نه فقط انتقادات اهالی رسانه که انتقادات بخشی از بدنه سینمای ایران را موجب شد.
هیأت داوران جشنواره امسال که دو پاسپورته بودن 5 نفر از 7 نفر آنها حاشیههای فراوانی را ایجاد کرد گافهایی را در انتخاب فیلمهای مختلف برای دریافت سیمرغ انجام دادند که خیلی زود توسط رسانهها دیده شد و البته در عرض یکی دو روز چنان انتقاداتی را حواله هیأت داوران کرد که اعضای این هیأت چارهای پیدا نکردند جز آن که با صدور بیانیهای در کنار ذکر افتخارآفرینی ربع قرنی خود برای سینمای ایران، فضای مجازی را عاملی بدانند بر گسترش این انتقادات!
طبیعی بود که این بیانیه هم نه تنها انتقادات را کم نکرد که به جایش دامنه انتقادات و فضای فکری بسته و دگمی که بر هیأت داوران سایه انداخته بود بیشتر و بیشتر شد تا روز اختتامیه که اعضای این هیأت برای پاسخگویی به منتقدان کوشیدند از زبان آنها به تعریف و تمجید از خود بپردازند که این نیز بیشتر ماجرا را به یک کمدی ناخواسته بدل کرد!
*...و اما برندگان
در اختتامیه جشنواره فیلم فجر هم تهیه کنندگان دوپاسپورته سیمرغ گرفتند، هم فیلمی منتسب به یک بانک دو سیمرغ گرفت و هم فیلمی که سه ارگان مهم دولتی بودجه تولیدش را فراهم کرده بودند توانست 4 سیمرغ جشنواره را به خود اختصاص دهد.
در اختتامیه دو استاد مدرسه عالی سینمایی که با بودجه دولتی راهاندازی شده نیز هر کدام یک سیمرغ گرفتند.
فهرست برندگان سیمرغ به شرح زیر است
– سیمرغ بلورین بهترین فیلم به سیدمحمود رضوی برای «ماجرای نیمروز»
– سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و سیمرغ زرین بهترین فیلم نگاه ملی تعلق گرفت به سیدمحمود رضوی برای فیلم «ماجرای نیمروز»
– سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه تعلق گرفت به کامبوزیا پرتوی برای «فراری»
– سیمرغ بلورین ویژه هیئت داوران به علیرضا داودنژاد برای فیلم «فراری»
– سیمرغ بلورین استعداد درخشان (بهترین فیلم اول) برای منیر قیدی کارگردان «ویلاییها»
– سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول مرد تعلق گرفت به محسن تنابنده برای «فراری»
– سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول زن تعلق گرفت به مریلا زارعی برای «زیر سقف دودی» و لیلا حاتمی برای «رگ خواب»
– سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد تعلق گرفت به نوید محمدزاده برای «بدون تاریخ بدون امضاء»
– سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن تعلق گرفت به ثریا قاسمی برای «ویلاییها»
– سیمرغ بلورین بهترین موسیقی تعلق گرفت به کریستف رضاعی برای «نگار»
– سیمرغ بلورین بهترین تدوین تعلق گرفت به سهراب خسروی برای «تابستان داغ»
– سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری تعلق گرفت به هومن بهمنش برای «تابستان داغ»
– سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس تعلق گرفت به بهزاد جعفری طادی برای «ماجرای نیمروز»
– سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری تعلق گرفت به پرویز آبنار برای «فراری»
– سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری تعلق گرفت به سیدعلیرضا علویان برای «بدون تاریخ، بدون امضاء»
– سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی تعلق گرفت به ایمان امیدواری برای «زیرسقف دودی»
– سیمرغ بلورین بهترین جلوههای بصری تعلق گرفت به مهدی قاسمی برای «ویلاییها»
– سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی تعلق گرفت به آرش آقابیک برای «خفهگی»، «رگ خواب» و «یک روز بهخصوص»
– سیمرغ بلورین بهترین عکس تعلق گرفت به امیرحسین شجاعی برای مجموعه عکسهای فیلم «رگ خواب»
*زنان سیمرغ بگیر کدامها بودند؟
در اختتامیه جشنواره سی و پنجم 4 بانوی سینماگر موفق به دریافت سیمرغ شدند. سه سیمرغ سهم بازیگران بود و یک سیمرغ سهم کارگردانی فیلم اولی.
در رشتههای بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر زن مکمل این لیلا حاتمی، مریلا زارعی و ثریا قاسمی بودند که سیمرغ را به خانه بردند.
در این بین لیلا حاتمی و مریلا زارعی به طور مشترک برنده سیمرغ بهترین بازیگری زن برای فیلمهای «رگ خواب» و «زیر سقف دودی» شدند و ثریا قاسمی هم سیمرغ بهترین بازیگر مکمل را برای «ویلاییها» به خود اختصاص داد.
منیر قیدی از جمله بانوان سینماگر ایرانی است که سالها بود بهعنوان منشی صحنه در سینمای ایران فعالیت داشت و حالا با اولین فیلمش «ویلاییها» که اثری در گونه دفاع مقدس است توانست سیمرغ بهترین فیلم اولی را از جشنواره بگیرد.
قیدی البته به خاطر اعتراض به روند داوریهای جشنواره در مراسم اختتامیه حاضر نشد و البته تأکید کرد که نه سیمرغ میخواهد و نه جایزه نقدی.
این رفتار به دور از ریاکاری قیدی سببساز آن شد که بسیاری از رسانههای مستقل او را الگویی مفید برای استقلال عمل در برابر اتفاقات نادرستی بدانند که صنف سینمای ایران را هدف گرفته.
قیدی البته بعدتر این واقعیت را هم فاش کرد که سیمرغ از نگاه ملی هم برای فیلم او یعنی «ویلاییها» بوده که با نپذیرفتن از سوی تهیه کننده به «ماجرای نیمروز» رسیده است؛ این مسأله البته از سوی دبیرخانه فجر تکذیب شد ولی قیدی همچنان بر مواضع خود باقی ماند.
*بانوان توانایی که در آینده بیشتر از آنها خواهیم شنید
به غیر از این چهار بانوی سینماگر، جشنواره امسال فجر بانوان هنرمند دیگری را هم به چشم دید که هرچند در اختتامیه مورد توجه قرار نگرفتند اما از جمله چهرههای قابل اعتماد سینمای ایران در سالهای اخیر خواهند بود. سارا بهرامی بازیگر «ایتالیا ایتالیا» از جمله چنین چهرههایی است.
بازیگری جوان و البته متکی بر بازی حسی که خیلی خوب توانسته فراز و فرودهای پیش روی زنی جوان در روزگار معاصر را به تماشاگر عرضه کند. سارا بهرامی میتوانست یکی از برندگان سیمرغ در جشنواره امسال باشد اما استقلال مسیر حرفهای کارگردان «ایتالیا ایتالیا» و عدم وابستگی به گعدههای موجود در سینما موجب شد بازی زیبای او سیمرغ دار نشود.
یکتا ناصر در تازهترین فیلم همسرش منوچهر هادی با عنوان «کارگر ساده نیازمندیم» هم به مانند همیشه تصویری گرم و سرزنده از بانویی از طبقه فقیر اجتماع را عرضه کرده است. طبقهای که سالها است در سینما و تلویزیون از آنها میبینیم اما اغلب در قالبهای کلیشهای.
یکتا ناصر ولی سعی زیادی کرده که این کلیشهها را بشکند و بازی جاندار و موثری را در لحظات بحرانی فیلم ارائه کند.
نگار جواهریان در فیلم همسرش «نگار» که مایههای فانتزی-اکشن دارد نیز کوشیده سیمایی درست از زنی درگیر بحران ارائه کند.
زنی که از دست دادن پدرش موجب میشود کنکاشی کند در گذشته و حال و رفته رفته به شخصیتی برسد که مظنون اصلی قتل پدر است.
هستی مهدوی فرد بازیگر جوان «کمدی انسانی» از دیگر بازیگران زن جشنواره امسال بود که بازی مؤثر و متکی بر لحن درامی را ارائه کرد؛ مهدوی فرد سعی کرد نقش مکمل فیلم که برخی جاها شمایل یک عشق اساطیری را به خود میگیرد به بهترین شکل ایفا کند و اصلاً برای این ایفای نقش درگیر اغراقهای مرسوم در بازیگری نشود.
ترلان پروانه بازیگر جوان «فراری» در قامت دختری شهرستانی که برای سلفی گرفتن با یک خودروی فراری به تهران آمده دیگر بازیگر جشنواره امسال بود که سقفی بالا از تواناییهای بازیگران زن سینمای ایران را به تماشا گرفت.
قرار گرفتن در مختصات کاراکتر و تلاش برای ایفای نقشی متکی بر لهجه شمالی کار دشواری بوده که ترلان پروانه توانسته از پس آن برآید و شرایطی را فراهم کند که در نهایت تصویری ملموس از شخصیت برای مخاطب خلق شود.
ساره بیات دیگر بازیگر زن جشنواره امسال بود که سعی کرد تصویری همذات پندارانه از کاراکترش ارائه کند. بیات در «21 روز بعد» ایفاگر یک مادر سرطانی بود که در میان چرخ دندههای فقر و فلاکت در حال خرد شدن است اما میکوشد که هر طور که هست از این وضعیت جان سالم به در ببرد و شرایطی را فراهم کند برای پیشرفت نسبی اوضاع خانواده و بهخصوص فرزندی که سودای سینما دارد.