ورتا چمانی
ماه مبارک رمضان در عین آن که ماه مهمانی خدا است و فرصتی را فراهم میکند برای اعتلای روح آدمی میتواند مجالی هم باشد برای رونق سینما بخصوص با توجه به قرارگیری ماه رمضان در فصل گرم سال که زندگی شبانه و در ساعات بعد از افطار تا سحر را ناگزیر میکند. سینما میتواند یکی از تفریحات باشد.
مخاطبان در ماه رمضان اغلب بعد از افطار به سینما میروند و در این حضور به هم رسانی هم اغلب میکوشند آثاری را برای تماشا انتخاب کنند که سرگرم کننده باشند.
البته که در کنار این سرگرم کنندگی اگر فیلمی حاوی مفهومی ارزنده باشد کمکی است به افزایش دایره مخاطبان.
البته که این تکیه بر مفهوم نیز اگر در ساختار داستانی قوی و با کشش ماجرایی بالا صورت نگیرد نخواهد توانست مجالی را برای دنبال کردن فیلم تا پایان فراهم کند و در این صورت مخاطب بعد از تماشای کسری از فیلم ترجیح میدهد از سالن خارج شود و ادامه اوقات فراغتش را به گونه ای دیگر سپری کند.
آثاری که رمضان امسال روی پرده رفته اند گونههای متنوعی را دربرمی گیرند؛ از آثاری خلوت و کم حرف مانند "دختر" گرفته تا فیلمهایی مفرح نظیر "بارکد".
رضا عطاران بازیگری که این سالها به اله مانی برای رونق گیشهها بدل شده نیز با "دراکولا" که ساخته خودش است در سینماها حضور یافته است. "ایستاده در غبار" فیلم جنگی-زندگینامهای خوش ساخت سینمای ایران هم در این ماه روی پرده است.
"ایستاده در غبار"؛ مادری که هنوز چشم انتظار است
"ایستاده در غبار" داستان زندگی احمد متوسلیان فرمانده لشکر 27 محمد رسول ا..(ص) و فرمانده قوای ایرانی در فتح خرمشهر است.
زندگی احمد متوسلیان پر از اوج و فرود است بخصوص که اگر بدانیم او یکی از دیپلماتهایی است که در دهه 60 در لبنان ربوده شده و طی این سالها همچنان خبری از وضعیت او در دسترس نیست.
"ایستاده در غبار" توسط کارگردانی جوانی به نام محمدحسین مهدویان ساخته شده است.
مهدویان برای ساخت این فیلم به شیوه کلاسیک درام روی نیاورده و به جایش سبکی را برگزیده که بیشتر به مستند پهلو میزند اما روند اتفاقات فیلم طوری است که فیلم را به شدت مهیج میکند به گونهای که کافیست فقط یک ربع ابتدایی آن را ببیند تا بتوانید تا انتها همراهیاش کنید.
در این فیلم مردان جنگ هستند که الویت دارند و در سکانسهای مختلف فیلم قهرمانانی را میبینیم که درست مانند انسانهای عادی زندگی میکرده اند و البته که در کوران جنگ به شدت پرصلابت و حرفهای نشان میدادند.
مهدویان اما جای ویژهای را هم برای نقش زنان در دفاع مقدس در نظر گرفته است بخصوص نماهای پایانی فیلم که نمایش دهنده صبر و انتظار چندین سالهای است که مادر متوسلیان برای بازگشت فرزند داشت. شاید اگر تمام فیلم هم اشکی بر چشمانتان جاری نشود تماشای نماهای انتهایی و ایثار یک مادر در اهدای فرزندش در مسیر انقلاب اسلامی بی آنکه حتی از زندگی یا شهادت فرزند خبری داشته باشد به طور حتم قلبتان را خواهد لرزاند.
"ایستاده در غبار" از آن دست فیلمهایی است که هم مخاطب را سرگرم میکند و هم اینکه او را غرق در تفکر میکند تا انسانی را بشناسد که پیشتر فقط درباره اش شنیده بوده.
"بارکد"؛ پاپ کورن فراموش نشود
"بارکد" از جمله محصولات سالهای اخیر سینمای ایران است که هدفش از ابتدا مشخص بوده؛ تولید محصولی ویژه بدنه سینما و برای بازگشت سرمایه در کوتاهترین زمان ممکن.
کارگردان این کار مصطفی کیایی دیگر حتی نکوشیده به مانند "خط ویژه" و "عصر یخبندان" پاره ای تحلیلهای اجتماعی را ضمیمه کار خود کند و هر چه هست تلاش برای شوخی و سرگرمی است.
"بارکد" داستان دو جوان را روایت میکند که برای رسیدن به اهدافشان مرتب درگیر اتفاقات مختلف میشوند و البته در دل این اتفاقات است که رویه واقعی آدمهایی که با آنها حشرونشر داشته اند هم آشکار میشود.
کارگردان سعی کرده با رفت و برگشتهای زمانی فیلماش را کمی هم مدرن کند اما خلأ ماده داستانی مورد نیاز که چنین فرمی را توجیه کند باعث شده این رفت و برگشتها اثری در درام نداشته باشد.
"بارکد" دو بازیگر اصلی به نامهای بهرام رادان و محسن کیایی دارد و البته یک بازیگر زن به نام سحر دولتشاهی به عنوان نقش مکمل در کار حضور دارد.
اما حضور دولتشاهی تابع کلیت فیلم است. کارگردان شخصیت پردازی را جدی نگرفته و آدمهای اصلیاش را تیپهایی قرار داده که بناست داستانی کلیشه ای و البته گاهی بی منطق را روایت کنند شاید برای همین باشد که بازی دولتشاهی هم چندان توجهی برنمی انگیزد.
"بارکد" میتواند مورد توجه مخاطبانی قرار گیرد که سینما را زیاد جدی نمیگیرند و البته در این سادهگیری پاپ کورن هم یادشان نمیرود...
برای خواندن بخش دوم -مروری بر اوضاع اکران با تمرکز بر نقش زنان در فیلمها- اینجا کلیک کنید.