دختر علی سلیمانی، در مراسم خاکسپاری پدرش، در سخنانی احساسی، شرایط جامعه را سخت و دردناک توصیف کرد و با اینحال از مردم حاضر در بهشت زهرا خواست بهخاطر آرامش و شادی روح پدرش، شادی و امید را از این مراسم به یادگار ببرند. او همچنین تاکید کرد زبانِ پدرش هست و از همه حلالیت خواست.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم تشییع پیکر علی سلیمانی، بازیگر شناختهشده تئاتر، سینما و تلویزیون که دیروز در اثر عوارض ابتلا به کرونا درگذشت، امروز جمعه ۲۲ مرداد در بهشت زهرا تهران برگزار شد.
برگزاری این مراسم که بهصورت زنده از لایوِ چندین صفحه در اینستاگرام قابل مشاهده بود، علیرغم درخواست چندین و چندباره سهیلا جوادی، همسر زندهیاد علی سلیمانی از مردم برای عدم حضور در بهشت زهرا، با تجمع علاقهمندانِ او همراه بود.
در بخشی از این مراسم که اجرای آن بر عهده سیدجواد هاشمی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بود، نوحهای که علی سلیمانی در فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» به ترکی آذری خوانده بود، پخش شد.
در ادامه مراسم، سبا سلیمانی، دختر علی سلیمانی که حال مساعدی نداشت، با خواندن نوشتهای کوتاه، چنین گفت: «ساعت پنجوبیست دقیقه سحرگاه ۲۱ مردادماه سال ۱۴۰۰ درست در آن دم که آفتاب دمید، چشمانم باز شد و تو چشمانت را بستی. علیبابا، علیبابا، باشکوه لحظهای بود، لحظهای که جسم زمینیات را رها کردی تا سبکتر سفر کنی. من تکامل را درک کردم با ذرهذره وجودم با حافظه انگشتانم که لحظهای از دستان تو جدا نشد. من از تو آموختم که بخندم، که امیدوار باشم، که صبور باشم، شاد باشم و شادی را نشر دهم، آموختم که زندگی ادامه دارد.»
او ادامه داد: «کرونا چه واژه منحوسی اما کرونا، پیله بود، دور تو تنیده شد، تو پروانه شدی و من پرواز تو را با چشم جان دیدم. عشق واژه حقیری است برای احساسی که بین ما سه نفر جریان دارد. ما خانواده سه نفره، سه ضلع مثلث هستیم؛ قویترین شکل تمام دنیا. هیچچیز آنقدر قوی نیست که اضلاع این مثلث را متزلزل کند. وجود ما سه نفر از ازل تا ابد برای کنار هم بودن خلق شده است. به قول خودت هر کس آمده سهمش را بدهد برود.»
سبا سلیمانی افزود: «با اسم علی به دنیا آمد، با عشق علی زیست و با علی همقدم شد تا خدا. من صدای سلامی که به علی گفت را شنیدم. من شنیدم وقتی میگفت به خدای کعبه رستگار شدم. بابا، علیبابا، امروز تن تو بذر است، ما در زمین میکاریمت تا سبز شوی و سبز بمانی.»
او با بیان این که آنچه میگوید از طرف مادرش، سهیلا جوادی است که خود توان صحبت ندارد، گفت: «از تکتک ابراز همدردیها که باعث تسلیخاطرمان شد متشکریم. شرایط جامعه شرایط سخت و دردناکی است. قطعا افراد شبیه ما کم نیستند، خیلی زیادند، بیشمارند بیشمار آدم هستند که مثل من نمیگویم «یتیم» چون برایم واژه غریبی است، میگویم جسم پدرشان را به خاک سپردند ولی روحش کنارشان است.»
سبا سلیمانی صحبتش را این چنین به پایان رساند: «علی همیشه میگفت امید را نشر دهید چرا که زندگی با همه سختیهایش ادامه دارد. اگر میخواهید پدرم، علی در آرامش باشد و شاد باشد، شادی و امید را از اینجا به یادگار ببرید. از شما خواهش میکنم اگر از پدرم بدی دیدید، حلالش کنید. من زبانِ بابایم هستم، حلالم کنید.»